۲ اردیبهشت ۱۳۸۶، ۱۵:۱۷

/ نگاهی به نقش خاویر سولانا در پرونده هسته ای ایران/

سولانا ؛ مردی که "تعلیق" می خواست! / فرصتی دوباره برای دیپلمات مثبت!

سولانا ؛ مردی که  "تعلیق" می خواست! / فرصتی دوباره برای دیپلمات مثبت!

خبرگزاری مهر-گروه سیاسی: با شروع استراتژی جدید هسته‌ای ایران که از مرداد 84 با آغاز به کار تاسیسات" یو.سی.اف" اصفهان کلید خورد ، سه کشور اروپایی (فرانسه، انگلیس و آلمان) در واکنش به این اقدام ایران رسما اعلام کردند که دیگر به طور مستقیم با ایران مذاکره نخواهند کرد. گرچه به تدریج نام "خاویر سولانا" به جای عنوان مسئول یاست خارجی اتحادیه اروپا و نمایندگی اروپا ، به نمایندگی 1+5 تغییر یافت.

به گزارش خبرگزاری مهر، از این مقطع به بعد بود که نام  وی (که  سابقا از مقامات سیاسی سطح بالای اسپانیا بود) به عنوان در کنار نام دکتر علی لاریجانی(دبیر جدید شورای عالی امنیت ملی ایران) در گفتمان هسته ای ایران و غرب مطرح شد که می توان این زمان را آغاز دوران جدیدی در پرونده هسته ای ایران توصیف کرد.

نیمه دوم سال 84 و اوایل سال 85، دوران ارجاع پرونده هسته ای ایران از "آژانس بین المللی انرژی اتمی" به "شورای امنیت سازمان ملل متحد" بود در این مقطع از پرونده هسته ای ایران، گفتگو و مذاکره با ایران، وزن و جایگاهی در معادلات نداشت و سیاست طرف مقابل، ایجاد  اجماع  بین کشورهای 1+5 و همراه کردن چین و روسیه برای به تله انداختن ایران در شورای امنیت ، در دستور کار قرار داشت

اما از نیمه دوم سال 84 و اوایل سال 85، دوران ارجاع پرونده هسته ای ایران از " آژانس بین المللی انرژی اتمی" به "شورای امنیت سازمان ملل متحد" با فشار مداوم و همه جانبه آمریکا و البته همراهی اروپا با این روند بود. در این مقطع گفتگو و مذاکره با ایران، وزن و جایگاهی در معادلات نداشت و سیاست طرف مقابل، ایجاد  اجماع  بین کشورهای 1+5 و همراه کردن چین و روسیه برای به تله انداختن ایران در شورای امنیت بود.

اما بلافاصله بعد ازجاگرفتن پرونده ایران در شورای امنیت و صدور یک بیانیه از سوی این نهاد درخصوص برنامه هسته ای ایران(فروردین 85)، اروپایی ها و شخص سولانا وارد میدان شده و خواستار آغاز مجدد مذاکرات با ایران و خروج از وضعیت فعلی شدند، زمزمه مربوط به " پیشنهاد 1+5 به ایران" که شامل "مشوق های متنوع اقتصادی-سیاسی در برابر تعلیق" بود،  از اواخر خرداد ماه(ژوئن 2006)  در محافل خبری-سیاسی منتشر شد.

در شانزدهم خرداد  85 بود که خاویر سولانا رسما طرح موسوم به " بسته  پیشنهادی 1+5 " را به ایران ارائه کرد. حرکتی که با اجماع کامل درطرفهای مقابل ایران وحتی رضایت و حمایت آمریکا همراه بود، البته نهایتا سرانجامی نیافت، چون این بسته پیشنهادی در حقیقت همان درخواست های شورای امنیت و در واقع آمریکا را با زبان "دیپلماتیک" و ظاهر مودبانه از ایران مطرح کرده بود و همین  مساله باعث شد که طرف ایرانی در بررسی جدی و پاسخ به این بسته با ابهامات فراوان مواجه شود.

اما شگفتی هنگامی رقم خورد که درمیانه فرصتی که غرب برای بررسی پیشنهاداتش به ایران داده بود، یعنی در نهم مرداد، قطعنامه اول علیه ایران ( قطعنامه 1696)  در شورای امنیت مطرح و تصویب شد و این قطعنامه عملا به عنوان" تیر خلاص غرب به موضوع بسته پیشنهادی" توصیف شد.

مجددا درهفته دوم فوریه 2006( بهمن 85 ) که کشورهای غربی مذاکرات محرمانه ای را برای تنظیم پیش نویس قطعنامه جدید علیه ایران دنبال می کردند، در محافل خبری عرب (روزنامه الوطن و شرق الاوسط)  زمزمه ارائه طرح موسوم به "طرح سولانا" پخش شد، موضوعی که خیلی زود نادرست بودن و "ایذایی" بودن آن معلوم شد.

در هفته دوم فوریه 2006  که کشورهای غربی مذاکرات محرمانه ای را برای تنظیم پیش نویس قطعنامه جدید علیه ایران، دنبال می کردند، در محافل خبری عرب(روزنامه الوطن و شرق الاوسط)  زمزمه ارائه طرح موسوم به "طرح سولانا" پخش شد، موضوعی که خیلی زود نادرست بودن و "ایذایی" بودن آن معلوم شد

در 23 فوریه 2006 ، نام "سولانا" بار دیگر بر سر زبانها افناد. این بار روزنامه "واشنگتن پست " طی مقاله ای با عنوان " علائمی از تهران " به قلم " دیوید ایگناتیوس" نکات ناگفته ای از مذاکرات سولانا-لاریجانی مطرح کرد.از جمله اینکه " مقامات آمریکایی و اروپایی با هیچ معامله ای با ایران موافق نیستند" و سولانا به لاریجانی گفته بود که " تنها راه خلاصی ایران از تحریمها تعلیق غنی سازی و بازگشت به میز مذاکره است".

در این مقاله ادعا شده بود : در صورتی که ایرانی ها این کار(تعلیق)  را انجام دهند پاداشهایی در انتظار آنها خواهد بود. در عین حال، راهبرد مقابله ادامه دارد و مقامات آمریکایی و اروپایی – که اخیراً دستاوردهای قابل توجهی نداشته اند – نسبت به اثر بخشی آن اطمینان دارند.

آخرین تماس و دیدار مستقیم لاریجانی -سولانا در  ماه  مارس 2007 در وین بود، یعنی کمتر از سه هفته قبل از صدور قطعنامه 1747 شورای امنیت علیه ایران.

به گزارش مهر، نکته قابل تامل دیگری که در بررسی نقش سیاسی خاویر سولانا در سالهای اخیر دیده می شود، نقش پیچیده و  نسبتا پنهان و غیر رسانه ای  وی در موضوع سوریه است. سولانا همزمان با مذاکرات و تماس هایش با ایران، بطور موازی و مستمر بامقامات ارشد سوری هم رایزنی و گفتگو  دارد و پروژه ای را که "تلاش برای خروج  سوریه از انزوا" نامیده می شود را دنبال می کند. آخرین سفر سولانا به سوریه در پانزدهم مارس 2007 به دمشق صورت گرفت که سولانا  به نمایندگی از 27 کشور عضو اتحادیه اروپا با این رویکرد که " می تواند سبب تغییر نگرش کشورهای جهان در قبال سوریه شود" مهمان سوری ها شد.

درهفته های اخیر وبطور مشخص در روز بیست و پنجم  آوریل 2007 بعد از اعلام ورود ایران به مرحله تولید صنعتی سوخت هسته ای ؛ مجددا  تماس های  سولانا با لاریجانی برقرار شد تا مقدمات مذاکره جدید بین این دو نماینده ایران و غرب فراهم شود. بازهم مثل همیشه، رایزنی بر سر "محل مذاکره" یکی از مقدمات مذاکره بود. باید دید سرنوشت و ماهیت این دور جدید گفتگوهای لاریجانی -سولانا چیست؟ سولانا پیش از این بار ، هر بار که با لاریجانی دیدار کرده بود توافقات را امضا و در میان خبرنگاران از سازنده بودن گفتگوها خبر داده بود ، ولی بر خلاف طرف ایرانی به دلیل نداشتن اختیار هرگز موفق به ساختن بنایی برای تفاهم غرب با ایران در زمینه هسته ای نشد. باید منتظر بود و دید که خاویر این بار چه می گوید و چگونه عمل می کند؟

مذاکرات چهارشنبه "دیپلمات مثبت" را باید شانس و فرصت دیگری برای او دانست.

کد خبر 474062

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha