به گزارش خبرنگار مهر، دهمین جلسه از سلسله نشست های راهبردی فهم جامعه ایرانی با عنوان «شورش حاشیه بر متن؛ خوانش جامعه شناختی وقایع اخیر کشور (۲)» با سخنرانی تقی آزادارمکی استاد جامعه شناسی دانشگاه تهران و اردشیر انتظاری مدیر گروه جامعه شناسی دانشگاه علامه طباطبایی در موسسه مطالعات و تحقیقات اجتماعی دانشگاه تهران برگزار شد.
علی اردشیر انتظاری در این نشست گفت: شورش در خیلی از کشورها رخ می دهد و چیز عجیب و غریبی نیست. در فرانسه چندین ماه است که اعتراضات ادامه داشته و نظام سیاسی ای که ادعای دموکراسی دارد، از کنار این مسئله به سادگی عبور می کند. ممکن است در ایران در آینده هم این اتفاقات رخ دهد و باید نسبت به آن آمادگی داشته باشیم.
وی ادامه داد: زاویه دید ما عمدتاً در چارچوب مرجعیت ملی است و علیرغم اینکه می دانیم عوامل بیرونی در این غائله دخیل بوده اند، اما سعی داریم با عوامل ملی مسئله را بررسی کنیم. در خارج هم این بحث مطرح است که باید از جامعه شناسی ای که اسیر جریانات ملی است فارغ شویم و به جریانات فراملی و رخدادهای فراملی توجه داشته باشیم. مسائل فراتر از مرزهای ملی است و باید آنها را در تحلیل خود لحاظ کنیم. لذا تحلیل به عوامل فراملی و فرامرزی برمی گردد که آن را باید بیشتر مورد توجه قرار دهیم و نقش آن در آینده نیز بیشتر خواهد شد.
وی افزود: یک بحث هم در مورد ماهیت خود موضوع است که آیا این اتفاق پدیده اجتماعی است؟ آیا جنبش است یا شورش؟ یا سیاسی است یا امنیتی است؟ نمی توان گفت این پدیده یک پدیده صرفاً سیاسی یا امنیتی و... است. این پدیده ترکیبی از قلمروهای سیاسی، اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی و... است که این قلمروها مثل دوایری با هم متقاطع شده اند که تقاطع آنها به سان ذره بین توانسته آتش به پا کند.
انتظاری گفت: جریان داعش هم گرچه توسط آمریکا سازماندهی شده ولی بستر این امر در منطقه ما وجود داشته است. نباید فراموش کنیم که حتماً در کنار آن سازماندهی داعش گونه ای که در کشور ما توسط غرب صورت گرفت، بستری نیز در جامعه ما وجود داردکه آنها توانستند این فعالیت را سامان دهند. این پدیده تقاطعی از قلمروهای مختلف اجتماعی، سیاسی، اقتصادی و... است که این امر ممکن است در آینده هم رخ دهد.
وی ادامه داد: اغتشاش گران خیلی زود به ورطه آتش زدن و کارهای شرارت بار پرداختند و اعتراضات مردمی نسبتی با این اغتشاشات پیدا نکرد. این مسئله در دستور کار آنها قرار می گیرد که در آینده خردمندانه تر با موضوع برخورد کنند و ابتدا اجازه دهند اعتراضات مردم شکل بگیرد و سپس آنها دست به اغتشاش بزنند.
وی افزود: جامعه شناسی ما جامعه شناسی جهان مجازی و فراملی نیست لذا خیلی از این رخدادها از دید ما خارج می شود لذا مواجهه ما با موضوعات مواجهه پسینی است نه پیشینی. این بخاطر ضعف تحلیل ما از بُعد فراملی است.
وی ادامه داد: در زمینه های داخلی در مورد نحوه مواجهه دولت با موضوع باید گفت دولت می دانست دارد چه می کند. بعید است که آنها نمی دانستند که چنین شوکی چه عواقبی دارد. سه سناریو در مورد عمل دولت مطرح است.
انتظاری گفت: سناریوی اول این است که شاید دولت از ظرفیت های اغتشاش مطلع بوده و خواسته زودتر از موعد این ظرفیت ها را فعال کند و آنها فرصت بهره برداری از آن را نداشته باشند. لذا یک سناریو این است که اقدام دولت به این جهت بود که از خطرات بزرگ تری جلوگیری شود.
وی ادامه داد: سناریوی دیگر این است که دولت می دانسته ابعاد موضوع چیست و دولت ناگزیر است کارهایی بکند که تا قبل از آن با آنها مخالفت می کرده است. در این مورد حمله هایی که دولت فعلی بر سر یارانه ها، مسکن مهر و... به دولت احمدی نژاد می کرد قابل ذکر است. دولت فعلی، دولت قبل را به خاطر این مباحث تحقیر می کرد و در ۴ سال اول می گفت ما مشغول آواربرداری بوده ایم و فرصت نکرده ایم که خدمات خود را عرضه کنیم. حالا نیاز به توجیهی دارد که خودش همان کارها را به شکل گسترده تری انجام دهد و یارانه بیشتری بدهد و با توصیه رهبری، مسئولیت را از دوش خود بردارد.
وی افزود: تنها دولت از این اتفاق سود برده است. دولت نقش دایه مهربان تر از مادر را بازی کرد در صورتی که مسئول اصلی این حادثه است.
انتظاری گفت: سناریوی سوم خیلی بدبینانه است که دولت با آمریکایی ها در این قضیه هماهنگ بوده تا رهبری را دور بزند. دولت به جای اینکه مردم را آرام کند، آنها را تحریک کرد. از صحبت های روحانی در مورد بی اطلاعی در مورد افزایش قیمت بنزین گرفته تا دیگران نشان از این داشت که بدشان نمی آمد که اغتشاش بیشتر شود که شاید از این طریق رهبری را محاصره کنند تا او زیر بار مذاکره با آمریکا برود.
وی ادامه داد: اما سوال این است که چرا جامعه ما این ظرفیت های اعتراض را دارد؟ نکته این است که مسئله احساس محرومیت نسبی در جامعه ما بسیار در حال گسترش است که به آن توجه نمی شود و به آن دامن زده می شود. باید گفت کمپین های انتخاباتی به شدت تشدید کننده مطالبات مردم هستند که آرمان هایی را به وجود می آورند که قابل تحقق نیست. شعارهای روحانی در انتخابات از جمله شعارهایی بود که مطالبات مردم را بالا برد و عدم تحقق آنها احساس محرومیت را در جامعه به وجود آورد.
وی افزود: ایجاد مطالبات برای مردم در انتخابات و عدم پاسخ به این مطالبات، حالتی را به وجود آورد که مردم به طور کلی از اینکه مطالباتشان پاسخ داده شود، ناامید می شوند و این سرخوردگی باعث انفجار و خشونت می شود. اتفاقات اخیر بیشتر در جاهایی رخ داد که مردم بیشتر احساس سرخوردگی دارند. مسلم این است که این مطالبات وجود دارد و ممکن است به بحران اجتماعی تبدیل شود که در یک فرآیند بلند مدت باعث بیگانگی سیاسی می شود.
انتظاری گفت: ما جامعه ای هستیم که در موقعیتی قرار گرفتیم که نسبت به عوامل بیرونی مقاومت داریم. این مسئله شرایطی را به وجود می آورد که قطب جدیدی در جهان تشکیل شود. هر جا از که ذخایر تمدنی و تاریخی برخوردار است، اگر تحریم و... بیشتر اعمال شود، ظرفیت شکل گیری قطب جدید هم در آنجا شکل می گیرد. پیاده روی اربعین اندام جنین این قطب جدید است که در حال شکل گیری است.
وی ادامه داد: این مقاومت در عین حال که نسبت به نیروهای بیرونی این حالت تقابل را دارد در درون خودش هم انعکاس دارد و مردم را با فرهنگ مقاومت بار آورده است.
وی در پایان اظهار داشت: ما در جامعه خود نهادی نداریم که مسائل را رصد بکنیم. در آمریکا مثلا در مورد اتفاق ناو ونسیس و ساقط شدن هواپیمای ما، شبهه ای در اذهان آمریکا شکل گرفت و آنها کلی فکر کردند و فیلم ساختند و... که بتوانند مسئله را توجیه کنند ولی ما در ایران این مسئله را نداریم.
نظر شما