۲۵ اردیبهشت ۱۳۸۶، ۱۰:۱۹

/ درباره راز جاودانگی میراث ماندگار فردوسی /

کارکردهای اخلاقی و زبانی شاهنامه فردوسی

کارکردهای اخلاقی و زبانی شاهنامه فردوسی

خبرگزاری مهر - گروه فرهنگ و ادب : درباره ماندگاری شاهنامه فردوسی و تاثیرات مداوم و پایدار آن بر ادبیات فارسی در ادوار مختلف مقالات و یادداشت های فراوانی نوشته شده است. نوشتار حاضر با پرداختن به سویه های اسطوره ای، دینی و زبانی شاهنامه ، اثرات این میراث زبانی و فرهنگی را بر فرهنگ نوشتاری و شفاهی ایرانیان بررسی کرده است.

شاهنامه فردوسی و اساطیر
 
نخستین نکته بدیع در مورد فردوسی و میراث جاودان او را می توان در این نکته جستجو کرد که شاهنامه تنها اثری در دنیای ادبیات بین الملل است که مردم فرهیخته و پارسی زبان پس از هزار سال زبان آن را به درستی درک می کنند . معمولا در دامنه تاریخی یک زبان، اثری پس از چنین مدتی کاملا ناخوانا و غیرقابل فهم می شود. در مورد شکسپیر و یا آثاری مثل تریستان و ایزولد تنها مشکل درک معانی لغات نیست بلکه عبارات نیز به تفسیر احتیاج دارند .

 فردوسی از طریق تصویر کردن اخلاقیات در حیطه ارزش های اجتماعی ماندگار شد و از تغییر زبان هم جلوگیری کرد. این کارکرد اخلاقی شاهنامه را در نقد جدید از طریق پی گیری اسطوره و کهن الگو های ذهنی یک فرهنگ پی گیری می کنند . اما شاهنامه بیشتر به ادبیات حماسی و اپیک می پردازد و داستان های آن جنبه انسانی بیشتری نسبت به مثلا " رامایانا " یا " مهابهاراتا " دارد .

دوران پهلوانی از نظر تقسیم بندی زمان قصه پردازی به مرحله ای میان زمان اساطیری خدایان و زمان تاریخی مردم عادی اطلاق می شود . در این دوره هنوز پهلوانان بزرگی زندگی می کنند که در کنار دیوان سالاری نو پای بشری به باز کردن حیطه های جدیدی برای بشر و پاک کردن ان از وجود سایر موجودات می پردازند . زندگی خود را فدا می کنند و اخلاقیات متعالی را تشویق می کنند . سیاووش پایان این دوره است . کم کم دوران تاریخ شروع شده است و مجال جولان قهرمان تنگ شده است . کم کم تن دادن به رسم زمانه روش پسندیده و عملی زندگی است و این هم زمان با پیر شدن کی کاووس تجلی تک قطب خواهی مدنیت آن دوران است . کاووس بدخلق و کم حوصله فرزند خود را به کشتن می دهد و سیاووش با تمام تلاش خود نمی تواند اتحاد فرزندان فریدون را برقرار سازد .

شاهنامه فردوسی با درود به یزدان پاک و ستایش حضرت رسول  آغاز می شود و جای جای آن پر از یاد آوری نکات اخلاقی اسلام و توصیه های متعالی است . با نگاه تنگ نظرانه ای می توان شاهنامه را خالی از تقریبا هزار بیت با این مضمون معرفی و جا زد . نکته دیگر اینکه بر خلاف باور مرسوم فردوسی راوی صرف داستان های مغانه و کهن نیست . فردوسی پس از جمع آوری و تطابق آنها روایت خود را باز تعریف می کند و در بسیاری از نقاط مثل پایان داستان اسفندیار به نقد آنچه گفته می پردازد و نشان می دهد که مرعوب افسانه و اسطوره نیست . مجموعه این دلایل به همراه زبان استوار بدیع و شاداب و روان فردوسی این نامه کهن را ماندگار می سازد . هرچند روزگار عوض شده است اما هنوز می توان مرد نامه خسروی فردوسی را به دلایل جدیدی دوست داشت و در کنار هزاران اثر تغزلی و شهودی پارسی این حکمت نامه اخلاقی را پاس داشت .
 
تصور اینکه فردوسی صرفا به خاطر علاقه به کشتی و یا روایت قصه های پهلوانی و اژدها کشی شاهنامه را به نگارش در آورده است دلیل جاودانگی این اثر را نادیده می گیرد .
 
اسطوره ، اسطوره پردازی و اهمیت اساطیر در شاهنامه
 
معمولا اساطیر به باقی مانده خاطرات ادیان زنده اطلاق می شود . اسطوره در زبان عرب به معنی قصه است . سرآخر اینکه اسطوره به معنای میتولوژیک امروزی هیچ کدام از معانی فوق را افاده نمی کند . بلکه میتولوژی به عنوان شاخه ای از علوم انسانی جدید در ازمون و خطای خود به دنبال اثبات علمی و تقریبا ازمون پذیر چند نظریه کلان من جمله وحدت زبان ها . روان شناسی ملل و یا ساختار شناسی ادیان اولیه است .

از دید اسطوره شناسی تا زمانی که چیزی از حرکت باز نایستاد قابل آزمون و افراز کردن نیست . اسطوره معنای دیگری هم می دهد و آن نخستین بار در تحقیقات روانشناس بزرگ کارل گوستاو یونگ بود . او در تکمیل کارهای فروید ناخودآگاه را از حد کودکی فرد به کودکی اجداد و بشر و فرهنگ بشری تعمیم داد.

مهم ترین کارهای روانشناسی قصه و ادبیات عامه امروز میراث دار زحمات اوست . هرچند نمی توان خدایان ادیان پیش توحیدی که موضوع اسطوره شناسی هستند را در شاهنامه یافت اما از دید روانشناسی قصه می توان شخصیت های فردوسی را بررسی کرد . معمولا در نگاه به آثار ایرانی و به خصوص فردوسی از همین نگاه روانشناسی کهن الگوها در قصه استفاده می شود . چون خدایان اقوام باستانی نه در شاهنامه که بیشتر در آثار دیگر نویسندگان و یا کتاب های دینی پیش از اسلام یافت می شود .

اسطوره مهر . خدایی با نام تیشتر و یا جنگ نور و اهریمن و... یا یشت های مکاشفات بهمن که همه کتابهایی در خور ولی جدای از شاهنامه و بسیار متقدم ترند . تنها شاهد این مدعا خود شاهنامه و مطالعه قصه های آن است که در هر حال باید محور بحث باقی بماند . فردوسی با این قصه ها و الگوسازی توسط مکارم اخلاقی توصیه شده توسط بزرگان دین سرزمین اخلاقی آن روز را سامان داد . اینکه هنوز پس از هزار سال فارسی قند و شکر است نه حاصل در فشانی طوطیان هندی و نه محصول نارنج و ترنج عراق ایران است . بلکه محصول زکاوت فردوسی در فهم دقیق مفهوم قصه دین و اخلاق و باز تعریف اخلاق نوین ایرانی است . انچه که امروزه ما از آن به هویت تعبیر می کنیم.
 
شاهنامه در حدود چهار قرن پس از روند فروپاشی سلسله ساسانیان که با حمله اعراب کامل شد به نگارش درآمد . پس از استیلای اعراب و اندک زمانی پس از خلافای راشدین زمان حکومت طولانی و عجم ستیزی تیره پرستان اموی و عباسی رسید . کار رتق و فتق امور ایران هیچگاه تا شهادت خلیفه چهارم سامان نگرفت و پس از آن که به دست شامیان افتاد با سیاست های بادیه و قبیله  مردمی که اسلام خلفا را پذیرفته بودند به طبرستان و نقاط دور رانده شدند تا خلفای جدید سلطنت دنیوی جدید خود را بر ویرانه های دنیای ساسانی بنا کنند .
 
به گیتی کسی را نماند وفا
روان و زبان ها شود پر جفا
ز ایران و از ترک و ز تازیان
نژادی پدید آید اندر میان
نه دهقان نه ترک و نه تازی بود
سخن ها به کردار بازی بود
 
فردوسی در چنین دورانی کار تدوین شاهنامه را آغاز کرد . دورانی که عنصری از مدح شاهان دیگدان از طلا زد. دیگران زر و سیم بسیار اندوختند حکیم طوس کاری عظیم داشت که نه خوشایند محمود غزنوی و نه اعراب عباسی بود . جمع آوری تمام چیز های فراموش شده و متروک و برآوردن کاخی بلند که از باد و باران نیابد گزند. یعنی ترویج و بازسازی اصول اخلاقی و کریمه و نو کردن نقش مایه هایی از جنس این انتقاد :

زیان کس از پی سود خویش
بجویند و دین اندر آرند پیش

یا

ز روز گذر کردن اندیشه کن
پرستیدن دادگر پیشه کن
 
شاهنامه بیشتر یک نامه دینی است تا کتابی اسطوره ای و روایاتی فرسوده .

-----------------

علیرضا جلالی تبار

کد خبر 486389

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha