به گزارش خبرنگار مهر، در همه جای دنیا فیلم های خوب در تلویزیون هم به نمایش درمی آیند. این موضوع به این خاطر است که بیننده آگاهی بیشتری درباره سینما پیدا کند و این دو رسانه به جای اینکه رقیب هم باشند، یکدیگر را به نوعی کامل کنند. از سوی دیگر، تلویزیون با پخش فیلم های سینمایی شاخص و شناخته شده جذابیت قابل توجهی برای رسانه به وجود می آورد، به نحوی که تعداد بینندگان به نحو چشمگیری افزایش پیدا می کنند.
این قاعده یعنی پخش فیلم های سینمایی جذاب در تلویزیون ما شرایط عکس دارد. به این خاطر که تلویزیون در پخش فیلم های سینمایی خارجی به جدید و قابل توجه بودن آثار توجه نسبی نشان می دهد و بیشتر این فیلم ها از جهت قصه، ساختار، بازی ها یا دیگر جنبه های تصویری به اندازه ای قابل توجه هستند که نظر مخاطبان را به خود جلب کنند. اما در مورد فیلم های سینمایی ایرانی، برعکس بیشتر آثاری که انتخاب می شوند جزو آثار جذاب و ارزشمند سینمای داخلی نیستند.
البته این قاعده در زمان تعطیلات نوروز تاحدودی متفاوت است و تلویزیون سراغ فیلم های به نسبت پرفروش و با کیفیت ایرانی هم می رود. اما روی برخی از آنها به اندازه ای حک و اصلاح صورت می گیرد که ارزش کیفی خود را از دست می دهند. اما در طول سال شرایط بدتر می شود. اگر تلویزیون فیلم خارجی پخش نشده یا فیلم تلویزیونی نداشته باشد، فیلم های سینمایی ایرانی پخش می کند که معمولا کیفیت ندارند.
شبکه یک سیما بر همین اساس جمعه هفته گذشته در باکس بعد از ظهر خود اقدام به پخش فیلم سینمایی "علف های هرز" به کارگردانی قدرت اله صلح میرزایی کرد. این فیلم سال 77 ساخته شده و بر اساس فیلمنامه ای از مهدی احمدی به تصویر درآمده است.
داستان فیلم درباره یک گروه تروریست و بمب گذار بین المللی است که قصد انجام توطئه ای علیه کشورمان را دارند. این گروه قصد دارند با طراحی چند انفجار به هیئت های سیاسی کشورهای مختلف که به اصفهان آمده اند، نبود امنیت در کشور را القا کنند. ستوان کاظمی ماموریت پیدا می کند این افراد را دستگیر کند. وی با همکاری چند تن از افراد خود و با گذاشتن تله های مختلف پایگاه اصلی آنها را پیدا می کند و با به دام انداختن آنها، باعث کشته شدن همه ترویست ها می شوند.
فیلم از داستانی کلیشه ای و بدون هرگونه نوآوری یا پیچیدگی برای جذب مخاطب برخوردار است. به عبارت دیگر، برای اینکه فیلم بتواند نگاه توطئه گران و تروریست ها علیه کشور را به تصویر بکشد، از هیچ انگیزه مادی خاصی استفاده نمی کند و بیننده در شرایطی قرار نمی گیرد که بتواند درک کند هدف و انگیزه مزدوران از تلاش برای مخدوش کردن امنیت کشور چه چیزی می تواند باشد. چون این افراد همه ایرانی هستند.
نکته دیگر اینکه، کارگردان اثر برای پر کردن زمان فیلم و در عین حال افزایش جذابیت داستان اقدام به ایجاد اتفاقات میانی و درگیری میان پلیس و تروریست ها کرده تا ضعف فیلمنامه در میان حوادث مختلف فراموش شود و فیلم وجهی حادثه ای به خود بگیرد. ژانری که در ذات خود از جذابیت زیادی برخوردار است. ولی ضعف مشهود در طراحی صحنه های درگیری و ناتوانی در استفاده مناسب از جلوه های ویژه اثر را از جذابیت بسیار دور کرده است.
یکی از بخش های این فیلم صحنه درگیری تن به تن بمبگذاران با ستوان و همکارش است. این سکانس بسیار تصنعی و ضعیف از آب درآمده است. به این خاطر که فیلم به جای استفاده از قطع های پشت سر هم، صحنه مبارزه شخصیت ها را در مقابل دوربین ثابت به تصویر درآورده که به خاطر ناتوانی بازیگران اصلی در اجرای تکنیک های رزمی و برخوردار نبودن از انعطاف بدنی این صحنه ها هیچ جذابیتی ندارند.
فیلم سینمایی "علف های هرز" حدود 9 سال پیش ساخته شده است. بنابراین انتظار اینکه کیفیت و شفافیت تصویری اثر در حد قابل قبولی باشد، انتظاری کاملا طبیعی است. اما کیفیت این اثر به اندازه ای بد بود که به هیچ وجه رنگ ها را نمی شد از همدیگر تشخیص دارد. نور تصویر هم به اندازه ای زیاد بود که جزئیات چهره بازیگران قابل تشخیص نبود. این مشکل در حالی دیده می شود که فیلم های چند دهه قبل اروپا و امریکا با کیفیت بسیار خوب بر پرده سینماها قرار دارد یا از تلویزیون پخش می شود.
در این فیلم امین حیایی، محمد بانکی، مهشید افشارپناه، محمد اردلان و نرگس خطیبی بازی می کنند. حیایی در دوره ای از بازیگری خود در این اثر حضور یافته که به سمت تبدیل شدن به یک ستاره سینمایی پیش می رود. اما در این فیلم هیچ نشانی از بازی وی هم دیده نمی شود. به نظر می رسد این فیلم یکی از بدترین کارهای حیایی در کارنامه بازیگری اش محسوب می شود.
تلویزیون پیش از این نیز اقدام به پخش فیلم های کم ارزش سینمای ایران کرده است. پخش فیلم "عروس فراری" از همین دست آثار محسوب می شود که تاکنون چندین بار پخش شده است. به نظر می رسد مدیران تلویزیون قصد آشتی با سینمای داخلی را دارند، اما نامناسب ترین شیوه را انتخاب کرده اند. به این خاطر که پخش نکردن فیلم ایرانی از پخش فیلم بی کیفیت بهتر است. چون حداقل بینندگان، بیش از پیش از سینما زده نمی شوند.
پخش فیلم های نامناسب و بی کیفیت ایرانی اعتماد و علاقه مخاطب به تلویزیون را نیز کاهش می دهد. چون وقتی مخاطب علاقمند به سینما، با توجه به آثاری که بر پرده دیده است و فیلمی که تلویزیون پخش می کند دست به مقایسه ای ذهنی می زند و ناخواسته این شیوه نامناسب پخش فیلم از تلویزیون را نوعی غرض ورزی محسوب خواهد کرد. حداقل اینکه به نظر می رسد تلویزیون نسبت به پخش آثار برخی از کارگردان ها ـ هر اندازه هم که بی کیفیت باشد ـ تمایل نشان می دهد که حکایت از نوعی جانبداری دارد.
در چنین شرایطی بسیار طبیعی به نظر می رسد سینماگران نسبت به انتخاب و پخش فیلم ها از تلویزیون اعتراض داشته باشند. چون در میان آثار سینمایی کشور فیلم هایی نیز وجود دارند که با سیاست های فرهنگی و ممیزی های شبکه ها هماهنگی داشته باشند و از کیفیت به نسبت خوبی برخوردار باشند. در سینمایی که سالانه حدود 100 فیلم را تولید می کند می توان درصد منطقی از آثار ایرانی قابل پخش از تلویزیون را پیدا کرد.
/ نقدی بر شیوه انتخاب و پخش فیلمهای ایرانی از تلویزیون /
انتخاب نامناسب رسانه ملی از سینمای داخلی
خبرگزاری مهر - گروه فرهنگ و هنر : مدیران تلویزیون با وجود دقت نسبی در انتخاب فیلمهای خارجی برای پخش فیلمهای ایرانی سراغ آثاری میروند که کیفیت چندان مناسبی ندارند و این موضوع در طولانیمدت باعث بدبینی مخاطبان نسبت به سینمای داخلی میشود.
کد خبر 488536
نظر شما