به گزارش خبرنگار مهر، حمیدرضا آیت اللهی، استاد بازنشسته فلسفه دانشگاه علامه طباطبایی و رئیس انجمن فلسفه دین ایران در یادداشتی به امکان استفاده از فرصتهای استثنایی در جامعه جهانی پرداخته است:
۲۰ سال پیش «جهانی شدن» محور بسیاری از فعالیتهای پژوهشی دنیا گردیده بود، مخصوصاً که از بعد اقتصادی به سایر ابعاد زندگی بشر همانند فرهنگ نیز در حال بسط بود. برخی کشورها منفعلانه خود را در اختیار این فرآیند قرار دادند ولی کشورهای استعمار گر تمام تلاششان را کردند که بر موج این تغییر جهانی سوار شوند. این جوامع سعی میکردند که «جهانی شدن» را به «جهانی سازی» و در نتیجه به «غربی سازی» سوق دهند. آمریکا نیز قلدرمآبانه از همه ابزارش استفاده کرد تا آن را به «آمریکایی سازی» کل دنیا تغییر جهت بدهد. اما جهانی شدن میتوانست موقعیتهایی برای سایر ملل فراهم کند که برخی فعالیتهای ما ایرانیان و چینیها و روسها نیز استفاده از این فرصت علی رغم تهدید جدی آمریکا بود.
آمریکا و دیگر همپالگی هایش در طول این ۲۰ سال در جای جای تمدن و فرهنگ و اقتصاد جهانی با موج سواری در عالم جهانی شده استفاده کرده اند و توانسته اند انبوهی از مردم سایر کشورها را با ابزارهایی مثل فیلمهای سینمایی، بازیهای رایانهای، رسانههای خبری، شبکههای اجتماعی و فضای مجازی به دنبال خود بکشند. گرچه چینیها در اقتصاد از این فرصت استفاده کرده و جریان جهانی اقتصاد را به دست گرفتند و سعی کردند با سخت افزارهای خودشان در جهان و نرم افزارهای بومی در چین جلوی بسط آمریکایی سازی را بگیرند ولی این سرطان آنچنان ریشه دوانیده است که به این سادگیها نمیتوان حضور بیشتری در آن میدان جهانی پیدا کرد.
تمامی این شبکههای فعالیت و نفوذ آمریکا به گونهای عمیق با کلیه زوایای زندگی سایر ملتها ریشه دوانیده بود که اگر میخواستی این زنجیره به هم پیوسته را از نفوذ او درآوری با بحرانهای منطقهای و جهانی مواجه میگشتیم.
در این شرایط کروناییِ جهان، به یکباره این زنجیره و شبکه نفوذ از کار افتاد و گویا تمامی زنجیره از هم گسسته است. روشنترین و گستردهترین جلوه جهانی شدن ارتباطهای بین المللی مخصوصاً در سفرهای کاری و گردشگری جهانی بود که کاملاً متوقف شده است. در صورت ادامه این وضعیت تا چندماه دیگر ابعاد دیگر جهانی شدن مثل اقتصاد جهانی به شدت تغییر خواهد کرد و زنجیرههای اقتصادی پاره خواهد شد. وضعیت کنونی جهان شبیه وضعیت یک کشور پس از انقلاب است که سیستم قبلی حکومت از هم می پاشد.
در این صورت باید سیستمی جایگزین فعال شود. از آنجا که هیچ گاه کسی احتمال این گسست را نمیداد لذا هیچ سیستم تنظیم شده دیگری طراحی نشده است. در این شرایط بمانند شرایط پس از انقلابها هرج و مرج جاری میشود. در این شرایط هر گروهی غیر از گروههای حاکم قبلی امید پیدا میکند که میتواند عنان قدرت را در دست بگیرد و سعی خواهد کرد سیستمی جایگزین را برپا کند.
شرایط پس از کرونا و گسست جهانی سازی بهترین موقعیت است که کسانی بتوانند در عرصه بین الملل به پی ریزی سیستمهای خودشان با ارزشهای خاص و متفاوت نسبت به قبل برپا کند. درست است که کلیه توان اجرایی کشورها در جهت مقابله با کرونا بسیج شده است ولی در این بسیج فراگیر جایی برای نظریه پردازان و سیستم پردازان برای کمک به کشور وجود ندارد، لذا پیشنهاد میشود نظریه پردازان کشور، سیستم پردازان، اندیشمندان روابط بین الملل، استراتژیستهای کشور و افرادی در این سطح و در کلیه رشتههای مرتبط به جای حضور منفعلانه نسبت به شرایط موجود، اتاقهای فکر در فضای مجازی برپا کنند و با آینده نگری، سعی کنند انواع حضور فعال جهانی را ترسیم کنند و برای شرایط متفاوت بعد از کرونا برنامههایی را ارائه کنند. در حضور دوباره در فضای جهانی هرکه زودتر اینگونه دور اندیشی ها را داشته باشد جلوتر خواهد بود. این موقعیتی استثنایی برای کشورهایی مثل ماست. امید است با یاری خداوند بتوانیم زمینه پیدایش تمدنی جدید را در دنیا پایه ریزی کنیم.
پس اندیشمندان بپاخیزید و از این شرایط تکرارنشدنی، برای مسلط ساختن ارزشهای متعالی اقدام کنید.
نظر شما