خبرگزاری مهر، گروه استانها - قاسم حبیبزاده؛ دهمین دوره مجلس شورای اسلامی هم به پایان رسید و مجلس یازدهم آغاز به کار نمود و این یعنی برای مجلس شورای اسلامی گام دوم انقلاب آغاز شد، مجلسی که اکنون کوله باری از تجربیات ۴۰ سال اول عمر خود را در اختیار دارد و باید گام دوم خود در چهل سال آینده را محکم پایه گذاری نمایند.
کشورداری و اداره جامعه شئون مختلفی را در بر میگیرد و ساختار نظام اسلامی به گونهای تدوین شده است که امور مختلف به نحو احسن تدبیر شده و حوزههای مختلف جامعه، متولیان شایسته ای پیدا کنند تا خدمات مورد نیاز مردم را ارائه دهند.
این مکتوبه از میان حوزههای متعدد اجتماعی، مهمترین و اثرگذارترین آنها را انتخاب کرده است و آن حوزه تعلیم و تربیت است.
البته در این حوزه، دستگاههای مختلفی مشغول فعالیت هستند مانند وزارت آموزش و پرورش، وزارت علوم، دانشگاه آزاد اسلامی، حوزههای علمیه و سایر دستگاههای تبلیغی در کشور، ولی تمرکز این قلم بر آموزش و پرورش است و مواردی را متذکر میشود:
۱) انتظار منطقی آن است که نگاهها به وزارت آموزش و پرورش نگاه تخصصی در حوزه تعلیم و تربیت باشد و کمتر تحت تأثیر رقابتهای سیاسی و جناحی قرار گیرد، اما اکنون واقعیت غیر از این است و یکی از سیاسیترین وزارتخانههای دولت، این وزارتخانه است تا جایی که برخیها معتقدند وزارت کشور که ماهیت سیاسی دارد، به اندازه وزارت آموزش و پرورش سیاسی نیست.
۲) دولتهای اصلاح طلب و اصولگرا در زمان قدرت گیری خود، در این وزارتخانه به گونهای عمل کردند که گفته میشود تا مدیر دبستانها را نیز تغییر میدادند و افرادی را بر پستهای مدیریتی میگماردند که منتسب به جناح سیاسی خود بوده باشند و این تسلسل باطل در ادوار مختلف تاکنون ادامه داشته است.
۳) مجالس گذشته و نمایندگان آنها نیز نگاه منفعت طلبانه ای به این وزارتخانه داشته و بیشترین درخواستها برای تغییر مدیران کل، مسئولان مناطق آموزش و پرورش و حتی مدیران مدارس، گویا از سوی آنها صورت می گرفته و همه اینها نشأت گرفته از این واقعیت است که قریب به ۴۰ میلیون نفر با این دستگاه مرتبط هستند، اعم از دانش آموزان و والدین آنها و کارکنان و معلمان شاغل که این جمعیت کثیر و افکار آنها و اقبال آنها به این یا آن جریان سیاسی بسیار وسوسه انگیز است و از همین روست که دولتمردان و نمایندگان مجلس را که هر دو چشم داشتی به زمان رأی گیری دارند، با دخالتهای بجا و بیجا وضعیت این وزارتخانه را از حالت تخصصی خارج کرده و بیشتر انتظار رأی سازی از آن را در ذهن خود میپرورانند.
۴) یکی از مهمترین اولویتهای آموزش و پرورش شکل دهی به هویت ایرانی اسلامی فرزندان این سرزمین است، اما همواره در هنگامه انتخابات برخی از جریانهای سیاسی در برنامههای تبلیغی خود به تنها امری که فکر نمیکنند همین رسالت است و به هر طریقی در صدد دمیدن در فضای هیجانی جوانان و کسب رأی آنان هستند.
۵) اکنون که مجلس یازدهم با ادعاهای انقلابی و خدمت صادقانه و تصمیمات کارشناسانه و نظارت مقتدرانه رأی مردم را جلب کرده و اراده حل مشکلات مردم را وجهه همت خود قرار دادهاند، باید دید اولویتهای آنها برای بهبود وضعیت این وزارتخانه چیست؟ آیا آنها نیز همچون نمایندگان قبلی به دنبال انتصاب دوستان و همفکران و خویشان خود در مناصب مدیریتی مدارس، مناطق و ادارات کل آموزش و پرورش خواهند افتاد و یا در پی ابقاء مدیران شایسته خواهند بود، هرچند از جریان سیاسی آنها نباشند. آیا آنها نیز در پی برکناری همه مدیران قبلی بر خواهند آمد یا در پی حل مشکلات تربیتی، آموزشی، مدیریتی و مالی آموزش و پرورش خواهند بود؟
۶) کلام آخر آنکه آیا این مجلس با نصب العین قرار دادن بیانیه گام دوم در حوزه آموزش و پرورش به دنبال منافع بلندمدت ایران و رویکردها و برنامه ریزی های ۴۰ ساله برای سربلندی ملت ایران هستند یا در پی ابقای خود در چهار سال بعد خواهند بود؟ به سخن دیگر آیا مجلس یازدهم حاضر است منافع چهارساله خود را به نفع منافع ۴۰ ساله ایران کنار بگذارد و پایه گذار اصلاح عرف مدیریتی در این وزارتخانه شود که با آمدن مجالس و دولتهای جدید، پستهای مدیریتی آن را که می باید برگرفته از تخصص مورد نیاز در امر تربیتی باشد، دچار حب و بغضهای سیاسی و جناحی نکرده و تربیت فرزندان این کشور را در چارچوب تعمیق هویت ایرانی اسلامی دنبال کرده و با فراگیری یک تخصص یا یک زبان خارجی مناسب، پیشرفت و تعالی این کشور در آینده را تضمین نمایند.
در حقیقت عملکرد این مجلس در قربانی نکردن منافع ملی در حوزه تعلیم و تربیت و فدا کردن منافع گروهی و جناحی خود به نفع اصلاح مدیریتهای حزبی و جناحی، گویای صدق انقلابی بودن آنها خواهد بود.
کارشناس مسائل سیاسی
نظر شما