خبرگزاری مهر – گروه استانها: پرداختهای غیرعلمی به موضوع «بهشت آباد» با توسل به مدارک مربوط به چندین سال پیش، در طول روزهای گذشته بار دیگر نام اصفهان را به عنوان تنها عامل اجرای این طرح بر سر زبانها افتاده است.
این در حالی است که بهشتآباد که از ابتدا و بیش از دو دهه است که با نام انتقال آب برای آبرسانی به چهار استان کرمان، یزد، چهارمحال و اصفهان طراحی شده است و هدف از وارد کردن نام اصفهان در کنار نام سه شهر دیگر از ابتدای امر به خاطر پرداخت بدهی وزارت نیرو به این استان برای برداشتهای غیرقانونی از حقآبه زایندهرود و انتقال آب به استانهای مجاور بوده است.
در واقع اصفهان از ابتدا به پروژه بهشت آباد هیچ نیازی نداشت، اگر برداشتهای «غیرقانونی» از حق آبه کشاورزان اصفهان را شاهد نبودیم و در نهایت این وزارت نیرو بود که نام اصفهان را به این طرح وارد کرد با این امید که پس از پیگیریهای فراوان مسئولان کشاورزی اصفهان، بدهی سنگین و «قانونی» خود را به این استان بپردازد.
اما بهشت آباد تاکنون برای اصفهان نه آبی داشته و نه آبادانی همانگونه که در چهار سال گذشته در نهایت نام اصفهان را از این طرح کنار گذاشتند، همانگونه که در سال ۹۵ این اتفاق افتاد و در نهایت قرار بر عملیاتی نشدن خط اصفهان و اجرایی شدن خط انتقال سه استان دیگر قرار گرفت.
دکتر طاهره دادخواه کارشناس و فعال محیط زیست و عضو تشکلهای محیط زیستی استان اصفهان، عضو دبیرخانه گروه تالابی کشور به عنوان نماینده جمعیت دوستداران محیط زیست مطالبی را برای شفاف سازی طرح بهشت آباد و وقایع رخ داده در این ارتباط با مهر مطرح کرده است که از نظر خوانندگان میگذرد:
خانم دکتر! انتشار گزارشی با موضوع «اجرای بی سروصدای پروژه انتقال آب بهشت آباد با چراغ سبز محیط زیست» گویی نگرانیهای در بین دوستداران محیط زیست ایجاد کرده است و اعضای جمعیت امید دوستداران زاینده رود نیز را به واکنش وا داشته است؟
ببینید به طور کلی باید عرض کنم که با توجه به اینکه پرداختن به مسئله آب، در کشوری مانند ایران باعث مشکلات عدیده و تنشهای اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و سیاسی میشود؛ لازم است درج هر نوع مطلب و گزارش در این ارتباط با بررسی همه جانبه و علمی همراه باشد.
به طور کلی مدیریت و بهره داری منابع آب یک موضوع پیچیده و چند بعدی است و باید مدیریت آن با رویکردی کلنگر و علمی صورت گیرد و نیازمند برخورد میان رشتهای است.
در واقع بحران آب در کشور ما، بیشتر بحران مدیریت آب است و رابطه معناداری بین ساختارهای سیاسی، اجتماعی و اقتصادی یک کشور و نحوه مدیریت آب وجود دارد و مدیریت صحیح منابع آب و حل مشکلات ناشی از کم آبی به سطح بالایی از مشارکت، انسجام و اعتماد مردم به همدیگر و همچنین نهادهای دولتی نیاز دارد.
بر این اساس بنده به عنوان نماینده جمعیت امید دوستداران محیط زیست سعی خواهم کرد نظرات و تحقیقات احصاء شده فعالان محیط زیست و آگاهان این حوزه در این گروه را بیان کنم تا شفاف سازی لازم در این ارتباط انجام شود.
به طور کلی پروژههای انتقال آب در پروژه کوهرنگ ۳ و بهشت آباد از چه زمانی و با چه اهدافی مطرح شد؟!
سوالی خوبی مطرح کردید چرا که برای بررسی هر موضوعی ما باید ابتدا از تاریخچه آن ماجرا مطلع باشیم؛ در واقع طبق اسناد از جمله کتاب خاطرات آقای هاشمی رفسنجانی، در سال ۱۳۶۸ آقای محمدعلی صدوقی امام جمعه یزد همراه با آقای حبیب الله بیطرف استاندار، مسئولان آب یزد، بیژن نامدار زنگنه وزیر نیرو و چند نماینده درباره انتقال آب از سرشاخه کارون یا زاینده رود به یزد مذاکره کردند و قرار شد همراه طرح تونل سه کوهرنگ باشد، که اصفهانیها دچار کمبود آب نشوند.
برای کمبود آب در فلات مرکزی، مطالعات پروژه بهشت آباد در سال ۱۳۸۱ کلید خورد، در سال ۱۳۸۴ توسط مجلس کد اجرای گرفت که در طرح اولیه ۱۱۰۰ میلیون مترمکعب در نظر گرفته شده بود که در دولت نهم متوقف شد و بعد از کاستن از حجم انتقال به ۵۸۰ میلیون متر مکعب در دولت دهم به تأیید رسید و مقرر شد که ۲۵۰ میلیون سهم اصفهان، ۱۸۰ میلیون کرمان و ۱۵۰ میلیون سهم یزد باشد که به علت مناقشاتی که برای اجرای کوهرنگ ۳ و بهشت آباد وجود داشت، شورای عالی آب در سال ۱۳۹۲ به شرط اجرای کوهرنگ ۳ و بهشت آباد میزان ۲۳۷ میلیون مترمکعب آب از زاینده رود به استان چهارمحال و بختیاری تخصیص داد.
انتقال آب از زاینده رود به یزد از سال ۱۳۷۸ تا کنون به طور مستمر صورت گرفته و برداشت ۲۳۷ میلیون مترمکعب چهارمحال و بختیاری به طور رسمی از زاینده رود (به غیر از برداشتهای غیر رسمی به صورت پمپاژ) انجام میشود.
نکته جالب توجه این است که پروژه کوهرنگ ۳ و بهشت آباد حتی جبران تخصیصات وزارت نیرو از زاینده رود به یزد و چهارمحال را نمیکند اما تأسف بار آنکه در جدول منابع و مصارف وزارت نیرو سالهاست که آورد آب کوهرنگ ۳ و بهشت آباد، جزو منابع آب اصفهان در نظر گرفته شده است در حالی که هنوز این دو آب پروژه به بهره برداری نرسیده است
این مطلب بدان معناست که در جدول منابع و مصارف وزارت نیرو به اشتباه یا به هر دلیلی جزو آورد آب کوهرنگ ۳ و بهشت آباد، جزو منابع آب اصفهان در نظر گرفته شده است در حالی که واقعیت ندارد؟!
دقیقاً همین گونه است، در واقع نکته جالب توجه این است که پروژه کوهرنگ ۳ و بهشت آباد حتی جبران تخصیصات وزارت نیرو از زاینده رود به یزد و چهارمحال را نمیکند اما تأسف بار آنکه در جدول منابع و مصارف وزارت نیرو سالهاست که آورد آب کوهرنگ ۳ و بهشت آباد، جزو منابع آب اصفهان در نظر گرفته شده است در حالی که هنوز این دو آب پروژه به بهره برداری نرسیده است.
نکته مهم دیگر اینکه پروژه کوهرنگ ۳ و بهشت آباد به عنوان تونل سیلاب بر بخش کوچکی از سیلابهای حوضه کارون را انتقال میدهد، جای سوال است که چرا نمایندگان استان خوزستان و چهارمحال و بختیاری به جای کسب اطلاعات در مورد این پروژهها از مرکز پژوهشهای مجلس و کارشناسان کمیسیونها کمک نمیگیرند و با دادن اطلاعات غلط باعث اختلاف بین استانها میشوند.
در گزارشی که درباره بهشت آباد منتشر شد، این سوال مطرح شده است که «چرا از این پروژه سهمی برای خوزستان درنظر گرفته نشده است»؟
در این ارتباط باید بگویم که اولاً از زاینده رود به بهانه این پروژه ۲۳۷ میلیون مترمکعب آب به چهارمحالی که ۹۳ درصد آن در حوضه کارون است اختصاص یافت و در ثانی استان خوزستان به طور میانگین حدود ۲۸ میلیارد متر مکعب از سه رودخانه کارون دز و کرخه دریافت میکند و چه نیازی به سهمیه از مختصر سیلابی دارد.
همچنین نمایندگان استانهای خوزستان و چهارمحال و بختیاری بیش از هرکس دیگر اطلاع دارند که آبهای این حوضه پشت سدهای بزرگ این استانها ذخیره میشوند و در نتیجه جریان آب جاری در کارون کم میگردد اما متأسفانه اطلاعات غلط به مردم این استانها داده و کم شدن آب جاری در کارون را به برداشتهای اصفهان نسبت میدهند.
آیا این مطلب صحیح است که برای مصارف کشاورزی از پروژه انتقال آب ونک- سولقان، ۲۰۰ میلیون مترمکعب آب به اصفهان میآید؟!
این اطلاعات از بیخ و بن غلط و بی پایه است؛ برعکس این مسئله آب از شهرستان سمیرم اصفهان در پروژه انتقال ونک-سولقان آب به چهارمحال و بختیاری و استان کرمان منتقل میشود اما عجیب است که مخالفین انتقال آب و نمایندگان مجلس در استان چهارمحال و خوزستان کوچکترین اشارهای و مخالفتی با این انتقال آب ندارند!!
همین جا به این نکته اشاره کنم که پروژه گلاب ۲ طرحی درون استانی و برای انتقال آب زاینده رود جهت شرب به ۱۴ شهرستان استان اصفهان است و این در حالی است که نویسنده گزارش «اجرای بی سروصدای پروژه انتقال آب بهشت آباد با چراغ سبز محیط زیست» اشاره میکند که استان اصفهان مانند سایر استانها دارای منابع آب تعریف شده است ولی مسئولان بدون گزارش از کمبود آب شکایت دارند که توجه نویسنده محترم و منتقدان را به جداول منابع و مصارف ذیل جلب میکنم.
همان طور که مشاهده میشود جمع مصارف ۴۰۰ میلیون مترمکعب از جمع منابع بیشتر است، ثانیاً آورد بهشت آباد با ۲۵۰ میلیون و کوهرنگ۳ با ۱۲۰ میلیون مترمکعب محاسبه شده یعنی ۳۷۰ میلیون مترمکعب آبی که هنوز وجود ندارد را به عنوان منابع حساب کردهاند در واقع کسری جدول بیش از ۷۷۰ میلیون مترمکعب است و ثالثأ آورد طبیعی رودخانه اغلب کمتر از حجم دیده شده است که حداقل یک میلیارد مترمکعب کسری است که همه آن را جزو منابع آب موجود اصفهان حساب کردهاند.
جای این سوال برای همه دوست داران اصفهان و زاینده رود وجود دارد که چگونه بدون تحقیق جمله کلیشهای «شکایت از کمبود آب رویه ثابت مسئولین این استان شده است» در گزارش به کار رفته است.
در این گزارش نویسنده به سازمان حفاظت محیط زیست گوشزد میکند که تنها در شرایطی که منبعی برای تاًمین آب مورد نیاز نباشد چنین پروژههایی میتواند اجرایی شود. در این ارتباط چه نظری دارید؟
آیا محاسبه غلط وزارت نیرو و بارگذاری بیش از حد آن بر حوضه زایندهرود و کمبود یک میلیارد مترمکعب، نشان از عدم امکان تأمین آب موردنیاز نیست با توجه به اینکه سرانه مصرف آب اصفهان به زیر خط بحران رسیده است (کمتر از ۶۰۰ متر مکعب) در حالی که در استان خوزستان و چهارمحال بختیاری حداقل ده برابر اصفهان است و به اذعان وزارت نیرو بیشترین صرفهجویی مصرف آب شرب در اصفهان صورت گرفته است.
با توجه به اینکه حوضه زایندهرود یک حوضه بسته است تلفات آبیاری در آن کم و راندمان آب در حوضه حدود ۷۰ درصد است و طبق مطالعات جدید متخصصین جهانی از جمله فائو مشخص شده است که ارزیابی کارایی آبیاری در مقیاس حوضه آبریز پیچیدگی خاص خود را دارد و نمیتوان یک الگو را برای همه حوضهها قابل اجرا دانست.
الگوی کشت هرچند لازم است بسیار حساب شده و مصرف باشد ولی در مقایسه با کشت با تبخیر بسیار بالا در خوزستان و یا کشت با پمپاژ در شیبهای شدید در چهارمحال بسیار حساب شده تر است.
همچنین در این مطلب اشاره شده است که در سال ۱۳۹۰ هزینه اجرای طرح نسبت به برآورد اولیه به علت تأخیر در اجرا افزایش یافته و این دقیقاً نکته مورد اعتراض ما نیز هست که باید مسببین مورد بازخواست قرار گیرند.
یکی از نمایندگان مجلس شورای اسلامی با نگارش نامهای به رئیس قوه قضائیه ضمن اعتراض به اجرای این پروژه این مطلب کنایه آمیز را مطرح کرده است هدف از اجرای پروژه «بهشت آباد» چیست و ذینفعان واقعی آنچه کسانی هستند؟!
ببینید طبق آئین نامه ارزیابی اثرات زیست محیطی طرحهای بزرگ، کارگروه مستقر در دفتر ارزیابی سازمان محیط زیست ظرف ۲۰ روز گزارش اجمالی و ظرف ۴۵ روز گزارش ارزیابی تفصیلی را به مجری طرح ارائه دهند. و در صورت عدم جواب سازمان محیط زیست قاعدتاً موافقت با طرح تلقی خواهد شد.
برای ما نیز جای سوال است که چرا باید به جای اشتباهات وزارت نیرو در جدول منابع و مصارف و عدم اجرای طرحها و مصوباتش و همچنین به جای برخوردهای دوگانه و غیر مسئولانه سازمان حفاظت محیط زیست که تلاشی برای فرهنگ سازی و آگاه سازی مسؤلین و اصحاب رسانه و مردم به اهمیت حفظ یکپارچگی حوضه آبخیز بویژه حوضه زاینده رود نداشته و نتوانسته اهمیت حفظ تالاب گاوخونی را که چون سد محکمی تا کنون در جلو گسترش کویر ایستاده را به مدعیان محیط زیست بالا دست حوضه زاینده رود آموزش دهد و اشتباهات عدیده جهاد کشاورزی و طرحهای بی رویه و نابجای آبخیز داری مانع جریان آب سطحی و حق ابه زاینده رود شده است برخی از اصحاب رسانه و نمایندگان مجلس استان چهارمحال و بختیاری و خوزستان مردم استان اصفهان را زیر سوال میبرند و لفظ کلیشهای (زیاده خواه) را مرتباً تکرار میکنند.
همچنین به نماینده مذکور استان مجاور، باید متذکر شد که دادن اطلاعات غلط و تحریک مردم برعلیه استان دیگر و حقابه داران حوضه آبریز خود از مصادیق فساد و عدم شفافیت است، برخورد بر اساس گرایشات قومی و قبیله خود از زمینههای ایجاد فساد است زیرا سبب میگردد خطاها و اشتباهات بستگان خود را نادیده بگیرید و باعث دور زدن قانون و چشمپوشی از اعمال خلاف قانون میشود
حفظ منافع ملی موضوعی است که همیشه در حل معضلا ت آبی مطرح بوده است اما کمتر به آن توجه شده است، در این ارتباط چه دیدگاهی دارید؟
دقیقاً هم عقیده هستیم، حل معضل و بحران آب در داشتن دید کل نگر و تفکر سیستمی و حفظ منافع ملی است و بیش از هرکس سیاست گذاران و مسئولین در موظف به برخورد علمی و همه جانبه نگر هستند و باید مسائل حوضههای آبی را به صورت یکپارچه و بهم پیوسته در نظر بگیرند و در حوضه زاینده رود باید خواهان جاری بودن آب در رودخانه از سرچشمه تا تالاب گاوخونی باشند و حقابه محیطی زیستی آنها را تأمین کنند.
متأسفانه یک نفر در جایگاه ریاست جمهوری، در چهار سفر به استان چهارمحال و بختیاری میگوید که «من مدیر آب هستم، سرچشمههای آب اینجاست و این آب مال شماست!!»، خوب از دیدگاه جهانی این تفکر اشتباه و غلطی است که اشاعه مییابد، در طول تاریخ بشریت و تاریخ ایران هرگز چنین نبوده است که مدیریت یکپارچه حوضه را به طور کلی زیر سوال ببرند
در این میان دادن اطلاعات غلط چه توسط رسانه چه نمایندگان و چه سایر مسئولین نه تنها به مدیریت آب کمک نمیکند بلکه مسائل پیچیده و مشکلات جدید را ایجاد خواهد کرد؛ ضروری است که برای حل بحران آب همه خود را موظف به صداقت، نگرش علمی، داشتن اطلاعات صحیح بدانند، تاکید کرده است: ایرانیان باستان نه تنها در ساخت قنات بلکه در کنترل و استفاده از آب از طریق زیرساختهای هوشمند کانال (جویها، سدها، آسیاب های آبی) سازههای کنترل سیل، آب انبارها و یخچالها و مخازن ذخیره آب، یکی از پیشگامان جهان در مدیریت منابع آب بوده است.
عدم مدیریت یکپارچه حوضههای آبی به ویژه زاینده رود عملاً تنها بر روی کاغذ باقی مانده است؛ این امر تا چه میزان در عدم رفع مشکلات آبی مؤثر بوده است؟
باید بگویم که ما هنوز داریم در برخی مسائل در جا میزنیم، متأسفانه یک نفر در جایگاه ریاست جمهوری، در چهار سفر به استان چهارمحال و بختیاری میگوید که «من مدیر آب هستم، سرچشمههای آب اینجاست و این آب مال شماست!!»، خوب از دیدگاه جهانی این تفکر اشتباه و غلطی است که اشاعه مییابد و برای عدهای نا آگاه به صورت قانون و امر طبیعی تلقی میشود در صورتی که در طول تاریخ بشریت و تاریخ ایران هرگز چنین نبوده است که مدیریت یکپارچه حوضه را به طور کلی زیر سوال ببرند.
دانش جدید بشریت مدتهاست به مدیریت یکپارچه حوضههای آبی رسیده است به طوری که حدود ۳۱۰ حوضه آبریز مشترک در جهان وجود دارد و حوضههایی مثل رودخانه نیل بین ۱۱ کشور و رودخانه دانوب بین ۱۸ کشور مشترک است و توانستهاند برای اداره آن به تفاهم برسند، اما جای سوال است که چرا در حوضه زاینده رود با چنین مشکلاتی روبرو میشویم؟ چه عواملی باعث افزایش اختلافات میشود؟ چرا رسانهها و برخی افراد دنبال دریافت اطلاعات دقیق نیستند؟ چرا به جای کشف حقایق و آگاهی رسانی همکاری متأسفانه روی پتانسیل مناقشه و تنش متمرکز میشوند؟ چرا به جای مدیریت یکپارچه حوضه آبریز، قانون استانی شدن آب در مجلس تصویب میشود؟!!
نظر شما