گروه استانها - محمدحسین صانعی*: بیشک معلم، مهمترین و مؤثرترین عنصر در فرایند تعلیم و تربیت است و هیچ تحولی در آموزش و تربیت و یا نوآوری مطلوبی در آموزش و پرورش و نهایتاً جامعه اتفاق نمیافتد، مگر اینکه پیشاپیش، معلمانی کارآمد و مجرب برای انجام آن انتخاب شده باشند؛ و اگر از این کار غفلت شود، زیباترین طرحهای بازسازی و اصلاحی در عرصههای علمی، تربیتی و اخلاقی شکست خواهند خورد. مثال عینی آن را میتوان در عدم موفقیت طرحهای بازسازی متعددی دید که در طول دهها سال گذشته در آموزش و پرورش تجربه کردیم.
به تعبیر دیگر، معلم نقطه آغاز هر تحول در فرایند یاددهی و یادگیری و تربیت است؛ لذا بر اساس اندیشه اسلامی و هم بر مبنای عقل و خرد، باید شرایطی در جامعه فراهم میشد تا زبدهترین جوانان از حیث علم، اخلاق و پایبندی به ارزشهای انقلاب، جذب آموزش و پرورش شوند، که متأسفانه با غفلت مدیران و برنامهریزان ما جز در اوایل دهه ۶۰، آن هم به دلیل غلبه حس و حال انقلابی هیچگاه این شرایط تحقق نیافت.
در مقطعی، بازماندگان از کنکور، جذب مراکز تربیت معلم میشدند. کم کم مراکز تربیت معلم هم با رونق گرفتن دانشگاه آزاد منحل شدند و سیاست کلی آموزش و پرورش «صرفهجویی حداکثری در نیروی انسانی» شد. بدین منظور تلاش شد فارغالتحصیلان دانشگاه آزاد، نیروهای نهضت سوادآموزی و افراد متوسط و بعضاً ضعیف از جهت علمی و اخلاقی، از طریق برخورداری از سهمیههای خاص و با هدف «صرفهجویی در هزینههای تربیت معلم» و با دغدغه ایجاد اشتغال و نه انتخاب معلم و مربی، جذب آموزش و پرورش شوند! کمبودها نیز با تخصیص اضافه کار به معلمان رسمی، سرباز معلم و جذب معلم حقالتدریس آزاد و… جبران میشد.
در ابتکاری جدید، اخیراً هم مدارس به افراد خاص که از تمکن مالی خوبی برخوردار باشند و بتوانند کاستیهای آموزش و پرورش را از حیث تأمین مالی حل کنند، با عنوان «مدارس حمایتی» واگذار میشود و آنها هم نوعاً به سلیقه خود و با هدف سود اقتصادی و نه تعمیق و پویایی تعلیم و تربیت، به انتخاب معلم میپردازند. با کمال تأسف باید اذعان کنیم مسئولان تعلیم و تربیت در دهههای گذشته، به دلیل عدم شناخت و درک صحیح از مقوله تربیت، خطای تربیتی مهمی را مرتکب شدند و در واقع صدمه جبرانناپذیری را بر فرزندان این مملکت وارد کردند؛ و با این کار هم عزت تعلیم و تربیت، و هم شأن و منزلت معلم را زیر سوال بردند.
در حالی که انتظار بود در مملکت ما بهعنوان یکی از داعیهداران تحول انسانی و بر اساس مبانی متعالی اسلام، زبدهترین و دلسوزترین افراد با حفظ شأن و منزلت اجتماعی، بهعنوان معلم انتخاب شده و برای معلمی تربیت شوند و از چنان فرزانگی و خردمندی برخوردار باشند که بتوانند با آفرینندگی خود، شاگردان هوشمند و تیزبینی را تربیت کنند که در عین برخورداری از اندیشه انتقادی و متناسب با شرایط جهانی، عشق به اسلام و مملکت، مهمترین شاخصه شخصیتی آنان باشد، اما چه کنیم که مسئولان تربیت نسل، به بهانه صرفهجویی در هزینهها و کسری بودجه، از انتخاب معلم با شاخصههای مطلوب غافل ماندند و شاید هم به اهمیت آن واقف نبودند و هنوز هم نیستند. اینان با انتخاب بد معلم، سیستم تعلیم و تربیت را به جهتی سوق دادند که امروزه مدارس به عنوان قلمرو اصلی آموزش و پرورش، نه تنها خودشان باعث ایجاد بسیاری از مشکلات آموزشی و تربیتی دانشآموزان شدهاند، بلکه مشکلات دانشآموزان را تشدید میکنند.
*کارشناس تعلیم و تربیت
نظر شما