به گزارش خبرنگار مهر، هوشنگ رهنما ویراستار خمسه نظامی در ابتدای این نشست، نظامی را یکی از حلقه های اصلی زنجیره ادب هزار ساله ایرانی دانست و گفت: او با منظومه های پنجگانه خود رمانس را در ادب فارسی به ثبت رساند و در عرصه منظومه های عاشقانه - یا به اصطلاح نظامی هوس نامه - ویس و رامین را می توان مثال زد.
"هگل" نظامی را سراینده بلا منازع منظومه های عاشقانه در ایران می داند
وی با اشاره به تحلیل های هگل از فلسفه هنرهای زیبا افزود: او به دنبال یادکرد شاهنامه فردوسی در مقام اثری حماسی، به هنر ایرانیان در حماسه آفرینی می پردازد و در مرحله بعد نیز به منظومه های عاشقانه دلنشینی توجه می کند که نظامی آشکارترین سراینده آنهاست.
این ویراستار سپس با اشاره به نخستین ویرایش خمسه نظامی توسط وحید دستگردی که در سال 1318 به چاپ رسیده است، اضافه کرد: همانگونه که دستگردی می گوید، هر دفتر از خمسه با دوره ای از عمر نظامی تناسب دارد؛ به همین خاطر است که دفاتر عصر جوانی خمسه جذب کننده جوانان و دفاتر عصر پیری او نیز جذب کننده پیران است. به عنوان مثال می توان گفت که تمام ابیات خسرو و شیرین درباره دلدادگی های خود نظامی با همسرش آفاق (و یا آپاق) است.
رهنما سپس به چاپ جدید خمسه توسط انتشارات هرمس اشاره کرد و گفت: چاپ کنونی بر اساس نسخه چاپ شده در آکادمی علوم اتحاد جماهیر شوروی سابق و در عین حال با بهره گیری از نسخه های بدل صورت گرفته است و تنها در یک بیت از کل خمسه تصحیح استدراکی صورت گرفته است. با این وجود خمسه هنوز نیازمند تصحیح شایسته تری است.
سپس مهدی محبتی منتقد ادبی در سخنانی نظامی را از معدود شاعران فارسی زبانی توصیف کرد که به ادبیت ادبیات توجه ویژه ای داشته است. وی گفت: در پژوهشی که انجام داده ام به این نتیجه رسیدم که 9 درصد کل ابیات نظامی - حدود سه هزار بیت - مرتبط با مساله شعر و وظایف شاعران است و در واقع او خواسته بگوید شعر چیست که این بسیار قابل توجه است. نظامی با تاسی از حکمت اخوان الصفا و فلاسفه مسلمانی که علوم عقلی را با میراث یونانی آشتی داده بودند، رابطه ای بین هستی و زبان ایجاد می کند و اینکه نحوه تکوین هستی چگونه بوده است.
شخصیت های قصه های نظامی امروزی اند
وی افزود: بعد از نظامی ناصر خسرو نخستین کسی است که تفاوت نثر و نظم و در واقع مبانی شعر خوب را بیان می کند و آنچه امروزه در غرب تحت عنوان ژانر می شناسم، نخستین بار نظامی به آن پرداخته است. با اینکه مخزن السراسر نظامی انسجام هنری ویژه ای ندارد، او را می توان یک هنرمند واقعی دانست اما در هفت پیکر، اوج پبچیدگی هنری را در فکر نظامی می توان دید.
محبتی اضافه کرد: نظامی کل خمسه را قصه ای کلان می داند و شخصیت های این قصه ها نیز حالتی تیپیک دارند و می توان لیلی ها، فرهادها، خسروها و شیرین های زیادی در زمانه ما نیز یافت. در واقع این کاراکترها نماد تمام آدم هایی هستند که دچار این وضعیت اند؛ تمام قصه های نظامی نقد حال جامعه ایرانی است.
سپس سعید حمیدیان عضو هیات علمی گروه زبان و ادبیات فارسی دانشگاه علامه طباطبایی در سخنانی گلایه آمیز از وجود کلی گویی درباره شاعران و ادبایی مانند نظامی، فردوسی، رودکی و ... در جامعه ادبی ایران انتقاد کرد و گفت: متاسفانه ما زیاد اهل کلی گویی هستیم و به چیزهایی توجه می کنیم که جنبه شعاری پیدا می کنند. وقتی درباره کسی مانند نظامی سخن می گوئیم، باید در انتها کمی مشخص کنیم که نظامی که بوده است و فرض مثال چه تفاوت هایی با فخرالدین اسعد گرگانی و شاعران دیگر داشته است. به کار بردن واژه هایی مانند حکیم درباره هر کسی صحیح نیست.
داستان برای نظامی صرفاً بهانه ای برای تابلوسازی است
نویسنده کتاب آرمانشهر زیبائی ها - درباره نظامی گنجوی - سپس در توضیح انگیزه اش از نوشتن چنین کتابی گفت: من حرف هایی را که می خواستم درباره نظامی بگویم، نگفته ام و در واقع کارم بیشتر مقایسه ای است بین نظامی و فردوسی که شاعری خردگراست. اما نظامی با اینکه یکی از نوابغ بزرگ فرهنگ و ادب ماست، با عقل نظری مخالف است که البته خود این امر هم تابعی بوده از شرایط زمانه نظامی. در واقع نظامی پدیدار ویژه خودش را دارد و سلسله دراز مقلدان او بی دلیل نبوده است؛ توجه او به ادبیت متن و نبوغش درشعر اثری ماندگار به جای گذاشته است.
حمیدیان افزود: فردوسی استاد روایت است و قواعد آن را به خوبی می شناسد اما نظامی اینگونه نیست. در واقع برعکس فردوسی، داستان برای نظامی بهانه ای بیش نیست؛ بهانه ای برای تابلو سازی.
وی در توضیح این نکته اضافه کرد: به هنگام سرودن شعر و زمانی که نظامی از چیزی خوشش می آید، داستان را رها می کند و به دنبال کشیدن تابلوهای زیبا با استفاده از واژه است و به همین دلیل است که نظامی شناسی مانند مایکل بری در کتابی درباره او می گوید که درک مینیاتورهای ایرانی بدون درک خمسه نظامی ناممکن است. در واقع نظامی شاعری فرمالیست است و به اشیاء - که ممکن است در میان آنها انسان هم به چشم بخورد - عشق می ورزد، از آن تابلو می کشد و این هنر بزرگی است.
اسکندرنامه شکست نظامی است در تصویرگری
این مدرس دانشگاه گفت: نظامی در عشق آرمانگراست و آن را به گونه ای می پردازد که خود الگویی در ادبیات فارسی شد. اوج آرمانگرایی نظامی در تابلو سازی با کلمه را می توان در هفت پیکر یافت. اما باید گفت که قهرمان اسکندرنامه زیاده آرمانی است. او اسکندری آفرید که در ذهن انسان مجسم ناشدنی است. در واقع اسکندرنامه شکست کارهای نظامی است و او در چیزی شکست خورد که راز هنرش بود؛ یعنی تصویرگری. نظامی می خواست تصاویر حماسی اسکندرنامه را با موتیف های تغزلی بیافریند؛ او خورشید میدان جنگ را چون جامی بلورین به تصویر می کشد. در واقع شکل اسکندرنامه با محتوای آن منطبق نیست.
نظر شما