به گزارش خبرنگار مهر امروزه با اعمال تحریمها، امکان صادرات نفت به حداقل رسیده و کشور نیاز به افزایش تولید محصولات و تأمین کالاهای اساسی از داخل کشور دارد تا بتواند جایگزینی برای صادرات نفتی پیدا کند. در کنار این موارد تلاش برای کاهش خروج ارز از کشور نیز جز اولویتهای پیش روی کشور است. برای رسیدن به این اهداف میتوان به شاخصهایی چون افزایش تولید داخل و تأسیس شرکتهایی با حداقل ریسک شکست اشاره کرد. این شرکتها باید بتوانند ارزش افزوده اقتصادی ایجاد کنند، برای مدت قابل قبولی پایدار بمانند و به توسعه اقتصاد محلی کمک کنند. یکی از مهمترین روشهای ایجاد این نسل از شرکتها توجه به تحقیقات دانشگاهی، شامل تکنولوژیهای صنعتی، پژوهشها و پایاننامههای دانشگاهی است. در صورت محصول محور بودن این تحقیقات و رفع نیاز و چالشهای صنعت و جامعه این تحقیقات توانایی تبدیل شدن به شرکتهای اقتصادی را دارند (شرکتهای مبتنی بر تحقیقات دانشگاهی). البته در این مسیر مشکلاتی مانند تأمین نقدینگی و ریسک بالا در تحقیقات دانشگاهی وجود دارد که با ساز و کارهای موجود قابل حل است.
نقدینگی مورد نیاز و ریسک بالا از مهمترین مشکلات موجود
همانطور که در بالا آمد از مهمترین مشکلات تبدیل این تحقیقات به شرکتهای موفق، تأمین نقدینگی اولیه و ریسک بالای تحقیقات دانشگاهی است. زیرا تحقیقات دانشگاهی به تکنولوژی و مواد اولیه نیازمند هستند که شامل هزینه بالایی برای شروع کار تحقیقاتی میشود. از سوی دیگر، احتمال اینکه تحقیقات دانشگاهی به محصولی موفق تبدیل شوند که قابلیت گرفتن گواهینامه داشته باشد حدود ۱۴ درصد است. با وجود این ریسک بالا اگر مسیر تبدیل شدن تحقیقات به محصول اقتصادی، از ابتدا در تعامل با صنعت و بازار شکل بگیرید، ریسک کار به مراتب پایینتر خواهد بود زیرا بازار به عنوان متقاضی نیاز و صنعت به عنوان دارنده تکنولوژی سهم خود را در ریسک خواهند پذیرفت. با این وجود اگر نقدینگی اولیه به صورت هدفمند و با توجه به تکنولوژی در اختیار پژوهشگران و فناوران قرار بگیرد مسیر حرکت به سمت شرکتهای پایدار را افزایش مییابد.
در داخل کشور بخشهای مختلفی در راستای حمایت از پژوهشگران و فناوران فعالیتهایی را انجام میدهند که مهمترین آنها، معاونت علمی و فناوری ریاست جمهوری و صندوق حمایت از پژوهشگران و فناوران (بنیاد علم) است، به طوری که صندوق حمایت از پژوهشگران ۸۰۰۰ طرح مصوب دارد و در کنار طرحها از پایان نامههای دانشجویی و رشد علم نیز حمایت میکند. البته بخشهای دیگر و وزارتخانه ها هم در این فرایند سهم دارند ولی رویکرد آنها مبتنی بر ایجاد شرکت و حمایت از پژوهشگران و فناوران نیست و فقط برای رفع نیازهای خود از این فرصت استفاده میکنند. ولی اگر حمایت بخشهایی مانند صندوق حمایت از پژوهشگران و فناوران با شاخصهایی متناسب با شرایط صنعت-بازار باشد میتوان گفت مشکل نقدینگی اولیه این شرکتها حل میشود. با بهبود این فرایند و تأمین نقدینگی حضور صنعت پررنگتر شده و ریسک کار کاهش مییابد.
تأثیر در بازار و کمک به اقتصاد محلی
اگر تحقیقات دانشگاهی در مسیر ارتباط با صنعت و بازار حمایت شوند و محصولی متناسب با نیاز این دو بخش تولید کنند مطمئناً میتوانند جای خود را در بازار بیابند. کشور در صنعتهایی مانند زیست فناوری، نفت، پتروشیمی و … واردکننده محصولات است که به عنوان بازار بالقوه این محصولات در داخل کشور در نظر گرفته میشود و در کنار اینها، نگاه به صادرات نیز بر بازار بالقوه اضافه میکند. طبق آمار، محصولات نهایی تحقیقات دانشگاهی در سال ۲۰۰۱ در آمریکا که توانسته بودند به عنوان شرکت کار خود را آغاز کنند و گواهینامه دریافت کنند، به میانگین فروش ۱.۴ میلیارد دلاری رسیدند؛ این درآمد تحقیقات دانشگاهی تأثیر بالایی نیز بر روی درآمد دانشگاهها دارد به طوریکه بهزاد سلطانی، رئیس سابق صندوق نوآوری و شکوفایی، در مصاحبه با خبرنگار مهر بیان کرد: «در حال حاضر ۶۰ درصد درآمد برخی از دانشگاههای بزرگ جهان از طریق ایجاد شرکتهای دانش بنیان دانشگاهی تأمین میشود»؛ این آمار نشان از درآمد بالای این شرکتها دارد.
کمک به توسعه اقتصادهای محلی یکی دیگر از کارکردهای این نسل از شرکت هاست. در کشور، اقتصاد به طور متناسب رشد نکرده و توجه به توسعه اقتصاد استانی و منطقهای مخصوصاً در مناطق محرومتر همیشه مورد توجه بخشهای مختلف کشور بوده است. با استفاده از شرکتهای مبتنی بر تحقیقات دانشگاهی میتوان توسعه اقتصادی در استانها و بخشهای محرومتر را سرعت بیشتری بخشید. در واقع اگر تحقیقات دانشگاهی در بخشهای کمتر توسعه یافته در تعامل با صنعت و جامعه شکل بگیرند؛ به عنوان کاتالیزگری برای اقتصاد محلی در نظر گرفته خواهند شد. زیرا تحقیقات دانشگاهی اگر متناسب با نیاز صنعت باشد، علاوه بر رفع نیاز صنعت با استفاده از نیروی انسانی محلی و ایجاد اشتغال، باعث ایجاد شرکتهایی برای رفع "نیازهای صنعتی منطقه" و پاسخ به نیازهای "بازار محلی" میشود. طبق آمار در آمریکا تقریباً ۸۰ درصد شرکتهایی که از تحقیقات دانشگاهی ایجاد شده بودند در اطراف دانشگاه مادر به فعالیت خود ادامه داده و باعث رشد اقتصاد محلی شده اند.
درانتها میتوان گفت در داخل کشور ظرفیت مناسب برای ایجاد شرکتهای مبتنی بر تحقیقات دانشگاهی وجود دارد. ظرفیت نیروی انسانی موجود، نیاز بازار و نقدینگی بخشهای حامی تکمیلکننده این پازل هستند. اگر بخشهایی مانند صندوق حمایت از پژوهشگران و فناوران و معاونت علمی و فناوری ریاست جمهوری، حمایتهایی هدفمندتر برای "علم مورد نیاز کشور" به عنوان کاتالیزگر اقتصادی در نظر بگیرند این حرکت سریعتر خواهد بود.
نظر شما