به گزارش خبرگزاری مهر، به همت رایزنی فرهنگی ایران در یونان، دومین جلسه از سلسله نشستهای مثنوی خوانی در یونان با حضور فارسی آموزان، دانشجویان رشته مردم شناسی دانشگاه پانتئون و علاقهمندان به این شاعر و عارف ایرانی برگزار شد. در ابتدای این نشست مجازی، بخشی از ابیات طلیعه مثنوی معنوی یعنی «بشنو از نی» توسط سید رشید موسوی مدرس زبان فارسی قرائت و به زبان یونانی ترجمه شد که مورد استقبال حاضرین قرار گرفت. بعد از خواندن ابیات اولیه و ترجمه آن خانم دکتر لینا میستاکیدو به تشریح ابیات اولیه مثنوی پرداخت و گفت: بسیاری معتقدند اهم اندیشههای مولانا در این ۱۸ دو بیتی آغازین مثنوی نهفته است که امروز به بخشی از آن خواهیم پرداخت.
مترجم مثنوی معنوی در ادامه سخنانش گفت: در میان خیل عظیم اندیشمندان و نویسندگان تاریخ تفکر بشری، مولوی تنها شاعر و فیلسوفی است که با بشنو، شعر خود را آغاز میکند، دقت کنید به این شعر بشنو از نی چون حکایت میکند، در حالیکه دیگر اندیشمندان و نویسندگان معمولاً نوشتهها و آثار خود را با شنیدهام، دیدهام، مطالعه کردهام یا ما جواب میدهیم، شروع میکنند، این امر تفاوت عمق نگاه مولوی به جهان هستی را از همان ابتدا، به ما نشان میدهد.
دکتر میستاکیدو ادامه داد: به نظر میرسد منظور مولانا اینست که نی از زمانی که از نیستان بریده شد با گذشت زمان تغییر یافته، صیقل میخورد، پخته میشود اما برای حقیقتی که از آن جدا شده دلتنگ میشود، در واقع دلتنگی برای خدا و یک حقیقت معنوی را بیان میکند. مولانا بادی را که به نی دمیده میشود و صدایی که از آن خارج میشود، را با آتش مقایسه کرده و در واقع میگوید که خدا در تمام سلولهای انسان وجود دارد. اما صدای زیبای نی را هر کس از ظن خود تعبیر میکند و برای همین مولانا میگوید فقیران، ثروتمندان و دیگر جماعت را دیدهام اما هر کسی از ظن و نگاه خود خود مرا میشناسد و از اسرار درونی من اطلاعی ندارند.
وی افزود: در بیت «هر که جز ماهی، ز آبش سیر شد» شاید نگاه مولانا این باشد که هر کسی مقداری از آب بنوشد، رفع تشنگی میشود و دیگر آب نمیخواهد، در حالی که ماهی دائم به آب، نیازمند است و این بدین معنی است که عشق به خدا برای انسانها، حکم آب برای ماهی و ادامه حیات انسان و تمام موجودات را دارد. انسان کامل و دانا که در واقع عاشق خدا و معنویات الهی است، از پول پرستی، جاه طلبی، و مسائل مادی میگذرد، در حالی که انسان نادان و غیر کامل در جهت عکس این جریان حرکت میکند.
میستاکیدو همچنین به آشنایی مولوی با اندیشههای فیلسوفان یونان اشاره کرد و گفت: مولوی اندیشههای مهمی دارد و با دیدگاه فلاسفه یونانی همچون افلاطون آشنایی عمیقی داشته است. او فردی بسیار روشن و آزاد اندیشه بود و با اندیشمندان و رهبران ادیان مختلف و بخصوص اندیشمندان و رهبران کلیسای ارتدکس، دیدارهای زیادی داشت و گفتوگوهای بسیاری کرد و آزادانه، با احترام و خردمندانه با آنان به گفتوگو مینشست و به تبادل نظر درباره مسائل مختلف میپرداخت.
در ادامه میستاکیدو به سوال تنی چند از شرکت کنندگان پاسخ داد وی در جواب سوال یکی از شرکت کنندگان مبنی بر اینکه برخی مدعی هستند که مولانا ترک بوده است، گفت: هر چیزی و هر کسی که در جهان بدرخشد، همه سعی میکنند او را از آن خود کنند، اما نه، دوستان بر اساس مطالعات و تحقیقاتی طولانیام میگویم که مولانا ایرانی است و هیچ شکی در این باره وجود ندارد و تمام اشعارش به زبان فارسی است. همانطور که قبلاً گفتم، پدر وی به علت اختلافات با حاکمان وقت و حضور مغولها در ایران، برای نجات جان خود و فرزندانش به قونیه مهاجرت کرده بود و مولانا هم صحبت شمس تبریزی بوده است که یکی دیگر از نامداران ایرانی است. با این حال مولانا به همه بشریت تعلق دارد و اندیشه مولانا نیاز امروز جهان است.
نظر شما