خبرگزاری مهر_ گروه فرهنگ و اندیشه: تلویزیون بهعنوان مهمترین رسانۀ کشور با دسترسی فراگیر و رایگان و طیف متنوعی از برنامهها، همچنان نقش پررنگی در پرکردن اوقات فراغت مخاطبان دارد. این جعبۀ جادویی تلاش کرده است با برنامههای متنوع، از آیتمهای سرگرمیمحور شبکه نسیم گرفته تا میزگردهای تخصصی شبکه چهار، مخاطبان عام و فرهیخته را به پای خود بکشاند؛ اما همچنان در همین بستر پهناور و در میان این موضوعات متنوع، دچار خلأهایی است که پرکردن آنها میتواند اثرات سازندهای بر جامعه داشته باشد. نمونهاش هم ترویج و معرفی کتاب است.
تا همین چند سال پیش، ذهنیت جوان و نوجوان ایرانی از برنامههای مرتبط با کتاب، میزگردی با حضور چند کارشناس بود که حرفهای پیچیدهای بزنند و آخرش هم از کتاب بهجز یک عنوان و اسم نویسنده، چیزی نگویند! اما در سالهای اخیر، حرکتی رو به جلو در این عرصه صورت گرفته و برنامههایی تولید شده است که علاوه بر داشتن مخاطبان خاص، توانستهاند با مخاطبان عام هم ارتباط خوبی برقرار کنند.
با وجود تولید برنامههایی مانند «کتابباز»، «شابک»، «کتاب خوب» و «شب روایت» در چند سال اخیر و اقداماتی نظیر معرفی کتاب در برنامههای پرمخاطبی نظیر «دورهمی» و «خندوانه»، همچنان خلأ ترویج کتاب در رسانه ملی محسوس و ملموس است. حتی در دو سال اخیر، مسابقه تلویزیونی «شیرازه کتاب»، یا کلیپهایی با عنوان «یک کتاب» که به معرفی کوتاه و مختصر کتاب میپرداختند، پس از یک دوره پخش، دیگر در کنداکتور برنامههای سیما جایی برایشان در نظر گرفته نشد!
در غرب، تولید یک فیلم زیر سایۀ یک کتاب یا با اقتباس از آن، از همان دوران سینمای صامت آغاز گردید و تا به امروز، کارگردانان مطرحی در جهان به اقتباس از کتابهای مشهور ادبیات پرداختهاند. فیلمهای «بر باد رفته»، «من پیش از تو»، «مسیر سبز»، «هری پاتر»، «گتسبی بزرگ» و انیمیشنهایی نظیر «آنشرلی»، «زنان کوچک» و «بابا لنگدراز» همگی از اقتباسهای موفق ادبی هستند که با استقبال ویژهای هم مواجه شدند.
در ایران هم نمونههایی داشتهایم که با اقتباس از رمانها، فیلمها یا سریالهایی مهمان چشمان مخاطبان شدهاند. مجموعه تلویزیونی «وارش» که با اقتباس از کتاب «آخرین مرز» هاوارد فاست ساخته شد و نیز سریال پرمخاطب «کیمیا» که برگرفته از چند کتاب در حوزۀ دفاع مقدس است، از نمونههای اقتباس ادبی در مجموعههای تلویزیونی هستند. فیلم سینمایی «۲۳ نفر» که بر اساس کتابی با عنوان «آن ۲۳ نفر» ساخته شد و جوایزی را هم به خود اختصاص داد، نمونه موفقی از اقتباس ادبی در سینمای ایران به شمار میآید. اما با توجه به عناوین زیاد کتابهای ارزشمندی که در سالهای اخیر به قلم نویسندگان ایرانی منتشر شدهاند، حجم اقتباس تلویزیون و سینما از ادبیات واقعاً ناچیز است. درست است که این محصولات بصری در دستۀ ترویج کتاب و کتابخوانی قرار نمیگیرند، اما بستر مهیایی برای ارائه این قسم از محتوا را دارند و میتوانند با تولید یک اثر ولو در بخش سرگرمی، مخاطبانشان را رها نکرده و آنها را به سمت علایق و کسب اطلاعات سوق دهند.
جدیدترین نمونه چنین برنامههایی، مجموعه تلویزیونی پربینندهای با عنوان «خانه امن» است که در شبهای کرونایی مهمان خانههای ایرانی بود و تلاش کرد با رعایت طبقهبندی حفاظتیامنیتی، هنرمندانه «سواد امنیتی» را به مردم بیاموزد.
این سریال با درونمایه امنیتیجاسوسی و نیمنگاهی به فسادهای اقتصادی داخلی و تهدیدات داعش، چگونگی طراحی کشورهای غربی و کمکهای مالی منطقهای را به این گروه تروریستی به تصویر کشیده است؛ هرچند خط اصلی قصه، سناریوی آمریکا برای ناامنی خانه ما ایرانیهاست.
اگر «خانه امن» را دنبال کرده یا حداقل چند قسمتی از آن را دیده باشید، حتماً متوجه شدهاید که در قسمتهای آغازین این مجموعه، کتاب «فرقهها در میان ما» نوشته مارگات تالر سینگر با ترجمه ابراهیم خدابنده معرفی شد. همچنین در قسمتهای پایانی، کتابهایی با موضوعات سیاسیامنیتی به صورت زیرنویس معرفی گردید تا مخاطبان با منابعی درباره زوایای پنهانی ظهور و بروز داعش و گروهک منافقین آشنا شوند. «عملیات مهندسی» نوشته محمدحسن روزیطلب، «داعش؛ افکار و تشکیلات» به قلم عبدالمحمد شریفات، «تسخیرشدگان» با قلم نویسنده جوان، مینا شائیلوزاده و «ماروپله؛ داستان ادمین کانال داعش در ایران» به قلم فائقه میرصمدی کتابهایی بودند که در این زیرنویسها به مخاطبان معرفی شدند.
چنین اقدامات کمنظیر و ستودنی میتواند بدون صرف هزینههای سنگین برنامهسازی تلویزیونی، بخشی از آن خلأ ترویج و معرفی کتاب را در رسانه ملی پر نماید. امید است که این اقدام در سایر برنامههای صداوسیما تکرار شده و سرگرم ساختن مخاطب با افزایش آگاهی و شناخت همراه گردد.
یادداشت: زینب آزاد
نظر شما