به گزارش خبرنگار مهر، سیما وزیرنیا - منتقد ادبی، در ابتدای سخنانش گفت: اگر مثنوی را انسان نامه نامیده اند، مناسب ترین نامی که می توان به دیوان شمس داد، عشق نامه است و در واقع بذر اولیه مثنوی در دیوان شمس ریخته شده است.
وی با اشاره به ملاقات مولوی و شمس در زمانی که مولانا 40 سال داشت، افزود: 40 سالگی سن پختگی انسان است و در روانشناسی معتقدند که این سن می تواند نقطه عطفی باشد برای بحران های روحی و روانی انسان که الزاماً منفی هم نیستند. تغییر روش ها و جهان بینی ها در 40 سالگی اتفاق می افتد. این دیدار باعث شد که مولوی سر از عالم جنون درآورد و از طریق نزدیک شدن به شمس، راه نزدیکی به معشوق ازلی پیدا کند.
وزیرنیا سپس به تقسیم بندی اریک فروم از عشق پرداخت و اضافه کرد: عشق فرزند به پدر و مادر، عشق پدر به فرزند، عشق مادر به فرزند، عشق میان زن و مرد، عشق انسانی (برادرانه) و عشق انسان به خدا (عرفانی) شش نوع عشقی هستند که اریک فروم نام می برد. عشق مولانا به شمس نیز از نوع اخیر است. تفکر مولانا هنگام تنیدن گرد موضوع محوری عشق و احساس، بدیع ترین تصاویر را در ادبیات فارسی پدید آورده است و تمامی دیوان شمس گزارش چنین لحظه های عجیب و تصاویر زیباست و نمی توان تفسیرشان کرد چرا که تفسیر ما از اشعار دیوان شمس همیشه نارساست.
این منتقد ادبی سپس به آرای کارل گوستاو یونگ درباره شخصیت آدمی اشاره کرد و گفت: یونگ مولفه های متعددی را برای تعریف شخصیت آدمی نام می برد؛ درون گرایی، برون گرایی، تفکر، احساس و شهود از جمله این مولفه ها هستند. البته مکاتب علمی روانشناسی امروز از جمله روانکاوی رفتارگرایی و روانشناسی انسان گرا به موضوع شهود توجهی ندارند و تنها شخصی به نام مازلو در مکتب روانشناسی انسان گرا از چیزی به نام تجربه اوج نام می برد که به ندرت در زندگی اتفاق می افتد. تجربه اوج شبیه تجارب عرفانی است و تمامی دیوان شمس مملو از تجربه های اوج است که چیزی است میان احساس و شهود.
وی سپس ردپای این نوع از احساس را در تاریخ اسلام پی گرفت و افزود: در آثار و شخصیت حکمای اسلامی مانند فارابی، ابن سینا، ابن رشد، غزالی، ابن مسکویه و ... و به ویژه در قرن پنجم - که اوج شکوفایی تمدن اسلامی است - لحظه های شهود فراوانی دیده شده اند. بیشتر این فیلسوفان به لحاظ معرفت شناسی پیرو ارسطو هستند و از همه آنها شاخص تر، ابن سیناست که نظراتش بر دیدگاه های فیلسوفانی مثل راجر بیکن و دکارت موثر بوده است.
سیما وزیرنیا اضافه کرد: این حکما معتقدند معرفت انسان از دو راه حاصل می شود؛ تجربه حسی و عقل. برای عقل هم انواعی قائل اند با این تفاوت که بعضی از آنها مانند غزالی برخی مولفه ها را با حس و عقل درهم می آمیزند؛ یعنی جایی هم برای معرفت شهودی می بینند و آنها را به حس، عقل و علم لدنی - که از جانب خدا می آید - تقسیم بندی می کنند. کسی صاحب علم لدنی می شود که خود را از هواهای نفسانی پاک کرده باشد تا در سینه اش جای سه چیز خالی بشود؛ الهام، شهود و وحی.
نظر شما