به گزارش خبرنگار مهر، خبر استعفا مدیر عامل بنیاد سینمایی فارابی که از دو هفته گذشته به صورت درگوشی مطرح شده بود، بالاخره جنبه رسمی پیدا کرد، اما باز هم به گونه ای نامتعارف. ماجرا از جایی آغاز شد که یکی از همکاران مطبوعاتی خبر مربوط به این استعفا و حتی مشخص شدن جانشین وی را در وبلاگ خود قرار داد و پس از چرتکه انداختن بالاخره چند روزنامه هم این خبر را منعکس کردند. در حالی که هیچ منبع رسمی آن را تأیید نکرده بود.
بالاخره شنبه گذشته علیرضا رضاداد به ابهامات پایان داد و استعفا رسمی خود را اعلام کرد، ولی نه به مقامهای رسمی بلکه به یک روزنامه! درباره روند معکوس کارهای اداری وطنی زیاد گفته ایم و شنیده ایم. ولی این شکل جدید هم در نوع خود از موارد خاص است که قضاوت درباره آن را به عهده مخاطب می گذاریم.
اما پس از این ماجرا و کمی رسمی شدن ماجرای استعفا رضاداد، کار به ارزیابی های زودهنگام عملکرد فارابی و مدیر عامل مستعفی رسید که همه تحلیل ها و نظرات را متوجه خود کرد و بازار برخی مطبوعات را داغ! در همین میانه ماجرا بود که خبر استعفا مدیر کل نظارت و ارزشیابی معاونت سینمایی وزارت ارشاد و به دنبال آن معاون هنری سازمان فرهنگی هنری شهرداری تهران روی خط خبرها رفت و فضای بی ثباتی در عرصه سینمای کشور ساخته شد.
چهارشنبه گذشته هیئت امناء بنیاد سینمایی فارابی برای رسیدگی به موضوع استعفا علیرضا رضاداد از مدیر عاملی فارابی و انتخاب مدیر عامل جدید تشکیل جلسه داد. تا اینجای خبر را داشته باشید و پیگیری های متعدد از معاونت سینمایی برای مشخص شدن نتیجه جلسه در همان روز را هم به آن اضافه کنید. نهایتاً خبرها حاکی از آن است که این جلسه به دلیل غیبت برخی اعضا (مجید مجیدی و سیدمهدی شجاعی) به نتیجه نرسید و تصمیم گیری ها در این خصوص به هفته آینده موکول شد.
معلوم نیست چرا بی جهت این روند وارونه استعفا، ارزیابی، اما و اگرهای موجود و ... ما را یاد جنجال خبری چند ماه گذشته درباره ماندن یا رفتن مدیر عامل خانه سینما می اندازد. روندی که امروز می دانیم چه سمت و سویی داشت و به چه نتیجه ای منجر شد.
* هفته گذشته مشاور هنری رئیس جمهور در سلسله مباحث دنبالهدار نقد سیاست های وزارت ارشاد به خصوص در حوزه سینما در یک برنامه زنده تلویزیونی رئیس جمهور و وزیر ارشاد را به زن و شوهری تشبیه کرد که فقط همدیگر را تحمل می کنند. وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی هفته گذشته در حاشیه جلسه روز چهارشنبه هیئت وزیران در این خصوص گفت: "آقای شمقدری سخنگوی آقای احمدی نژاد نیست، رئیس جمهور خودش هر گاه بخواهد در خصوص وزرا سخن می گوید. نیازی نیست افراد بیایند و اظهار نظر کنند." وی در ادامه اظهار نظر مشاور هنری را با چنین تلویحی پاسخ داد: "گاهی وقت ها لطیفه گفتن عیبی ندارد." در خبرها آمده رئیس جمهور هم در واکنش به اظهارات اخیر مشاور خود در یادداشتی اینگونه اظهارات را توهین به خود و وزیر ارشاد ارزیابی کرد و با تصریح اینکه رئیس جمهور سخنگو ندارد از وی خواست اگر این اظهارات صحت ندارد تکذیب شود و اگر صحت دارد اصلاح.
* هفته گذشته شورای نگهبان به دلیل اینکه برخی مجازات های مصوب در طرح اصلاح قانون نحوه مجازات فعالیت های غیرمجاز در امور سمعی و بصری متناسب و هماهنگ با جرایم نبوده، این مصوبه را برای اصلاح به مجلس بازگرداند. این اتفاق فرخنده و تا این حد جدی گرفتن معضل قاچاق فیلم های ایرانی را از سوی مقام های قضایی و اجرایی به فال نیک می گیریم و امیدواریم مصوبه جدید با برطرف شدن اشکالات هر چه زودتر برای بررسی در اختیار شورای نگهبان قرار بگیرد و دستگاه قضایی و اجرایی کشور هم هر چه سریعتر وارد مراحل اجرایی جدید شود. اما نکته ای که تا حدی این رویکرد به فراگیر شدن معضل قاچاق فیلم های ایرانی در ماههای اخیر را کمرنگ می کند، وجهی است که به نظر می آید به این زودی ها در فرهنگ ملت ما نهادینه نشود. نوعی فرهنگ سازی که بسیاری از تهیه کنندگان و کارشناسان و سینماگران به ایجاد آن صحه گذاشتند تا سیر قاچاق فیلم در کشورمان متوقف شود به نظر همچنان به قوت خود باقی است. مردمی که با همه اتفاق های چند ماه اخیر و داد و قال هایی که به راه افتاده هنوز هم از سی دی فروشان کنار خیابان تقاضای سی دی های جدید از فیلم های روی پرده دارند. "آقا سی دی "پارک وی" هنوز نیومده؟" اگر شما چنین جمله ای را از شهروندی خطاب به سی دی فروش کنار خیابان می شنیدید، چه حالی پیدا می کردید؟
* ابراهیم داروغه زاده، دبیر ستاد هماهنگی مبارزه با عرضه غیرمجاز محصولات سینمایی، خبر داد مبارزه با قاچاق دورنمای خوبی داشته و حداکثر تا شش ماه آینده امنیت 100 درصد فیلم های ایرانی تأمین می شود. با توجه به چنین وعده ای که مقدمات ابتدایی آن در شرایط فعلی تأمین شده و گوش شیطان کر از سی دی فیلم های روی اکران در بازار قاچاق خبری نیست، می توان انتظاری امیداوارکننده از این وعده داشت که تا شش ماه آینده این امید مبهم و شوم در میان مخاطبان غیرفرهنگی فیلم های غیرمجاز و قاچاق هم به پایان برسد. با یک نگرانی مبهم از اتفاقی که پس از این شش ماه در انتظار روند مبارزه با قاچاق سی دی های غیرمجاز است. این ستاد به صورت نهادینه و روتین همچون عضوی ثابت فعالیت های خود را پی می گیرد یا اینکه طبق تجربه تاریخی همه نسخه ها برای مقاطع متشنج امور پیچیده می شود؟ آیا نهادینه شدن این مبحث هم همان شش ماه کار را می برد یا به چیزی فراتر از این زمان نیاز دارد که تعبیر معقولانه تری است؟
* بالاخره کمتر از دو ماه به برگزاری یازدهمین جشن خانه سینما، نشست مطبوعاتی آن سه شنبه گذشته با حضور پرویز پرستویی دبیر جشن، کامران ملکی عضو هیئت مدیره خانه سینما، منوچهر شاهسواری و علی معلم نائب رئیس و سخنگوی هیئت مدیره خانه سینما برگزار شد. با توجه به تغییرات بخش داوری نکته خاصی در میان نبود و به این نکته صحه گذاشته شد که آئین نامه جشن خانه سینما تغییرات خاصی نسبت به سال گذشته ندارد. فقط تعداد داورها به 110 نفر رسیده که از این بین تعداد 80 نفر عضو صنوف، 18 نفر روسای سایر صنوف و 12 نفر از شخصیت های هنری هستند. به نظر می آید تنها تفاوت ایجاد شده در این بخش هم در شیوه نظارت بر سالن نمایش فیلم خانه سینماست که قرار است فقط 110 داور نه کمتر و نه بیشتر در سالن حضور داشته باشند که طبیعتاً سیستم نظارتی خاصی را می طلبد! پرستویی در این خصوص گفت: "قرار است در سالن خانه سینما تنها همین 110 داور فیلم های شرکت کننده را ببینند و حتی به تعداد این افراد یک نفر نیز اضافه نخواهد شد. حتی اگر داوران فیلم ها را قبلا دیده اند باید بار دیگر با دیدن فیلم به قضاوت آن بنشینند." طراحی چنین سیستمی به نظر می آید تنها کار ممکن در فاصله زمانی که به جشن مانده باشد و منتظر یازدهمین جشن خانه سینما هستیم تا ببینیم امسال و سال های بعد چه ارمغان جدیدی حداقل در شیوه اجرا برای سینمای کشورمان دارد و بازخوانی داوری وطنی به شیوه آکادمی یعنی چه!
* این هفته خبر جالبی از سینمای جهان منتشر شد که همراه با خود افشاگری یک دوره کاری بازیگری قدیمی را به همراه داشت. هنگامی که لارنس الیویر، بازیگر مطرح بریتانیایی در آغاز جنگ جهانی دوم در هالیوود ماند و به جنگ نرفت، به نداشتن حس میهن پرستی متهم شد. اما او در واقع مأمور مخفی چرچیل، نخست وزیر بریتانیا در ایالات متحده بوده است. انتشار چنین اخباری یکبار دیگر وجه دیگر زندگی هنرمندان و و در واقع سویه پنهان فعالیت های آنها در زمینه سیاست را برجسته و خاطرنشان می کند که بازیگران ورای چهره محبوب و دوست داشتنی و چه بسا کلیشه ای که از خود برای مخاطب می سازند، بخش پنهانی دارند که می تواند غافلگیرکننده و گاه غیرانسانی و متفاوت با کاراکتر کلیشه شده آنها باشد. مانند سویه هایی که بعدها از جان وین، چارلتن هستن و ... ساخته شد.
نظر شما