به گزارش خبرگزاری مهر ، دولتمردان ریاض باید بپذیرند که تبدیل این "حاشیه ها" به "متن" قبل از هر چیز چشم انداز بسیار خطرناکی را در برابر موقعیت عربستان سعودی در جهان اسلام قرار می دهد. از دولت عربستان انتظار می رفت که به جای پرداخت رسانه ای و سیاسی به فتاوای اخیر ، با درک خطرات چنین تحرکاتی سریعا با تحرک دیپلماتیک به موقع به صراحت علیه این فتاوا موضع گیری کرده و به جهان اسلام اطمینان می داد که تفرقه انداختن بین مسلمانان شیعه و سنی موضع رسمی دولت سعودی این نیست.
با کمال تاسف، جهان اسلام شاهد سکوت تلخ مقامات سعودی در برابر این فتواهای بی شرمانه بود و متاسفانه وجود و حضور یک گرایش مسنقیم سیاسی در تحریک روحانیون تندروی وهابی در صدور چنین فتاوایی مسئله ای است که به دشواری می توان آن را نفی کرد. هرچند که همواره طیف میانه رو و معتدل حاکمیت سعودی مورد توجه جهان اسلام بوده اند.
آیا این فتوا و حمایت ضمنی از آن، عملا به معنای "آتش افروختن و آتش افزودن" بر بحران دردناک عراق نیست، آیا در صورت تحقق این فتاوای، این اهل سنت عراق نیست که امنیت و آسایش و زندگی خود را در عراق با خطر جدی مواجه خواهد دید؟
این فتوا و امثال آن فقط به اعمال تروریستی وحشیانه القاعده "مشروعیت" می دهد، آنهم در صورتی که این گروه با اقدامات تروریستی خود کم کم با انزجار و رویگردانی توده های مسلمان ضد غرب هم مواجه می شود. آیا دولت عربستان سعودی به دنبال چنین نتیجه ای - اهدای مشروعیت به القاعده - است؟ با توجه به دشمنی القاعده با حاکمیت آل سعود، آیا حمایت تلویحی و سکوت در برابر این فتاوی به مفهوم "تیشه به ریشه خود زدن" نیست؟
عربستان سعودی باید به این نکته توجه کند که میدان دادن به تفکر خطرناک سلفی-تکفیری و گرایشات تند وهابی با هدف احتمالی مهار شیعیان، قابلیت دارد که به" سرطان مذهبی جهان اسلام" تبدیل شود و حتی در آینده ، به راحتی دامن گیر حکومت سعودی هم شود. |
جوامع مذهبی چون عربستان، همواره آبستن تولید اندیشه های افراطی مذهبی بود و هستند، ولی این هنر حکومت ها است که این اندیشه های غلط را کنترل و مهار کنند. باز گذاشتن و میدان دادن به افراطیون، فقط باعث "پیچیده تر شدن" بحران می شود.
مهار جریانات افراطی مذهبی، با اقدامات پلیسی و امنیتی ممکن نیست، چون این قرائت های خشن، به هرحال از جنس "فکر و فلسفه و ایدئولوژی" هستند. بنابراین ممکن است اولین جرقه این تحرکات با سکوت تایید آمیز دولت نظاره شود، اما اگر آتش این فتنه بالا بگیرد به هیچ قیمت و با هیچ هزینه ای نمی توان آن را مهار کرد. (حوادثی مثل مسجد لعل در پاکستان، باید مورد توجه مقامات عربستانی باشد).
به گزارش مهر ، اگر قرار باشد اختلافات و مشکلات جهان اسلام با چنین فتواهایی حل شود جهان اسلام تبدیل به حمام خون بزرگی خواهد شد، چون به همان میزان که انگیزه و زمینه برای صدور فتواهای ضدشیعی در جوامع وهابی وجود دارد امکان متقابل آن در طرف دیگر هم وجود دارد. از سوی دیگر، دادن این گونه چراغ سبزها در قبال خشونت کلامی و فتاوای تند علیه شیعیان باعث خواهد شد، موضع روحانیون اهل سنت نیز دچار بحران شود و روحانیون میانه رو اهل سنت که گرایش به عربستان دارند هم برای آنکه از این قافله عقب نماندند وارد این فضا شوند. تداوم این سیکل معیوب و گسترده تر شدن این بحران می تواند یکی از ارکان حکومت سعودی را که مبتنی بر رابطه بین "علمای دینی و حاکمیت سیاسی سعودی" است را دچار "تزلزل های جدی" کند و چالش های خاموش و زیرخاکستر جامعه سعودی را بیدار و شعله ور کند.
نباید فراموش کرد که این گونه اقدامات، موقعیت جهانی و بین المللی حاکمیت سعودی را هم تحت الشعاع قرار خواهد داد، ضمن اینکه ایده رهبری جهان اسلام و خادمی "حرمین شرفین" با این سیاست و حمایت از افراطی ترین جریان جهان اسلام، سازگاری ندارد |
به غیر از این، نباید فراموش کرد که این گونه اقدامات، موقعیت جهانی و بین المللی حاکمیت سعودی را هم تحت الشعاع قرار خواهد داد، ضمن اینکه ایده رهبری جهان اسلام و خادمی "حرمین شرفین" با این سیاست و حمایت از افراطی ترین جریان جهان اسلام، سازگاری ندارد. نکته دیگر این است که سکوت دربرابر این تحرکات، وجهه پادشاهی عربستان را برای بیش از 100 میلیون شیعه در جهان اسلام و کشورهای همسایه عربستان، چون ایران، عراق، یمن، بحرین و... برای همیشه تخریب می کند و این سرمایه ای است که عربستان برای همیشه از دست می دهد.
واقعیت این است که ادامه روند مثبتی که در ابتدای به قدرت رسیدن ملک عبدالله درعربستان، بین مقامات ایران و عربستان آغاز شده بود نسخه بهبود زخم اختلاف و افراطی گری در جهان اسلام است و شایسته است فرهیختگان و علمای معتدل و سیاسیون دو سوی میدان این روند را بازتولید و بازسازی کنند.
نظر شما