ناصر فرهنگ فر متولد شهرری، همدوره و هم نسل با داوود گنجه ای ( استاد موسیقی ) و جلیل رسولی ( استاد خوشنویسی )، متولد چهارم آبان ماه 1326 در خانواده ای فرهنگی است که پدرش تار می نواخت و عمویش جدی تر از پدرش به موسیقی عشق می ورزید .
او به ظرایف آوازی و گوشه ها و لحن های ردیف بسیار مسلط بود در نواختن ضرب زورخانه و نیز آواز به شیوه هایی چون هنگامه خوانی ، زورخانه خوانی ( مرشدی ) و ... مهارت بسزایی داشت . نوارهایی چون خلوت گزیده شاهد این مدعا هستند .
فرهنگ فربه غیر از نوازندگی تمبک در شاخه های مختلف تسلط و تبحرداشت . او سراینده اشعار و ابیات بسیاری در حوزه شعرجدی و طنز و نیز دارای خطی بسیار زیبا بود.
ناصر 16سال بیشتر نداشت که در انجمن خوشنویسان به فراگیری این هنر پرداخته و از تعالیم برادران میرخانی و استاد کاوه بهره برد و چون خوشنویسی به تنهایی روح تشنه و جویای او را سیراب نمی کرد روی به موسیقی آورد و نزد اولین معلمش ( که عمویش بود) و سپس محمد ترکمان که با اونسبتی فامیلی داشت به آموزش موسیقی و تنبک پرداخت.
وی در سالهای 47 و 1348 نزد استاد حسین تهرانی و استاد محمد اسماعیل پیکره آموزش نوازندگی تمبک را ادامه داد اما آن که روح و جوهره ای خاص در این پیکره دمید مرکز حفظ و اشاعه و حضور افرادی چون نورعلی برومند و دکتر داریوش صفوت بود .
همنوازی او با تار لطفی و آواز شجریان در جشن هنر شیرازدر سنین قبل از 30 سالگی سر و صدا و هیجان زاید الوصفی به پا کرد. در سال 1352 با نوازندگی ضرب زورخانه گروه موریس بژار را در بلژیک همراهی کرد و در سال 54 هم به نیویورک سفر کرد و با تئاتر و با گروه "رابرت ویلسن" به اجرا پرداخت.
ناصر فرهنگ فر در 23/5/1376 دعوت حق را لبیک گفت .
دوقطعه شعر از زنده یاد ناصر فرهنگ فر
هرچند که ارکان هنر زلزله خیزه در ضرب مرا هست مقامی بتو نیزه
سرپنجه شیر است مرا در زدن ضرب زینهار که با من مکنی هیچ ستیزه
*****************
ضرب اگر بود مرا جامه درانی زدمی باده گر داشتمی رطل گرانی زدمی
ماه و شب را ز ره مهر به هم دوختمی مرغ حق گشتمی و زار فغانی زدمی
نظر شما