استاد دانشگاهي كه خود زماني تجربه بازي درتيم ملي فوتبال جوانان را داشته واين روزها نيزدغدغه فوتبال را دارد وبا ايما و اشاره ابرازعلاقه مي كند تا بتواند دراين عرصه داشته هاي علمي وتخصصي خود را دراختيارنسل جوان قراردهد.
درگفت و گوي دوساعته گروه ورزشي خبرگزاري" مهر" با دكترقراخانلوتلاش كرديم تا با مثالهايي ملموس ازبرنامه هاي سازمان در طرح جامع ورزش استفاده كرده وآن را دراختيارخوانندگان قراردهيم. ما حصل اين گفت وگورابخوانيد:
- درابتدا درمورد سازمانهاي ايجاد شده درطرح جامع ورزش توضيحاتي راارايه فرماييد.
همانطور كه شما خواسته ايد تلاش مي كنم تا به مثالهايي ملموس و عيني ذهنيت جامعه را نسبت به موارد موجود در طرح جامع روشن ساخته و برنامه هاي آن را توضيح دهم. در ابتدا در خصوص سازمان ورزش پرورشي بايد عنوان كنم، با ايجاد اين سازمان پراكندگي جمعيت دانشجو و محصل و همچنين وجود ديدگاههاي متقابل از بين خواهد رفت و با ايجاد هماهنگي بين وزارت علوم و دانشگاههاي دولتي و غير دولتي و همچنين آموزش و پرورش شاهد رشد و گسترش اين بخش مهم از پتانسيل ورزش كشور خواهيم بود. براساس طرح جامع اگر فدراسيون ورزش دانش آموزي كه در حال حاضر شكل گرفته تقويت شود و فدراسيون ورزش دانشجويي نيز شكل بگيرد ارتباط بين ورزش قهرماني ما در سطح ملي با دانش آموزان و دانشجويان بهتر تعريف خواهد شد. در همين رابطه برخي گروهها نظير طلبه ها و دانشجوياني كه در مراكز فني و حرفه اي مشغول فعاليت هستند فراموش شده اند كه سازمان ورزش پرورشي اين طيف را نيز در برگرفته و شامل مي شود. در مورد ورزش همگاني بايد اذعان كرد كه با وضعيت فعلي نمي توان به شكوفايي آن اميد زيادي داشت. اما اگر طرحهاي نظام جامع تربيت بدني اجرا شود به اين معنا است كه شهرداريها تمام بودجه اختصاص يافته براي ورزش را هدفمند هزينه مي كنند و با ايجاد شوراي ورزش همگاني تمام سياستها هماهنگ شده و اجرا مي شود. در حال حاضر برنامه هاي زيادي به اسم ورزش همگاني اجرا مي شود در صورتيكه بسياري از آنها ورزش همگاني نيست. به اسم ورزش همگاني شهرداريها هزينه هاي زيادي را پرداخت مي كنند كه هيچ كدام اصولي نيست. اما اگر نظام جامع تربيت بدني اجرا شود تمام اين معضلات خاتمه يافته و برنامه ها هدفمند خواهند شد. براساس اين طرح از اين پس دولت براي دو هدف به ورزش همگاني كمك مالي خواهند كرد، اول ايجاد انگيزه و تبليغ وتشويق و ديگري ارزيابي و نظارت بر آن با اين شرايط مردم متوجه مي شوند كه بايد از طريق شهرداري و شوراي شهر خواسته هاي ورزشي خود را طلب نمايند و براساس اين طرح تكليف توسعه ورزش همگاني برعهده خود مردم و شهرداريها است. در بخش ورزش قهرماني نيزاولويت هاي ما شفاف و روشن نيست. در حاليكه در طرح جامعه رشته هاي داراي اولويت مشخص شده اند. بر اين اساس در ده سال آينده بايد در سطح آسيا جايگاه پنجمي را از آن خود كنيم و همچنين براي مشاركت و ورود افراد قهرمان به المپيك ها نيز يك شاخص در نظر گرفته شده كه ورزشكاران بتوانند از اين طريق سهميه المپيك را كسب نمايند. اولويت بندي در ورزش قهرماني از دل طرح جامع بيرون خواهد آمد.
س: اگربا برنامه ريزي هاي صورت گرفته اين مساله محقق نشود، چه اتفاقي خواهد افتاد؟
آن وقت همه طبقات از مقام معظم رهبري تا ساير نهادها مي توانند ما را نقد كنند تا مشخص شود كه چرا به اين اهداف دست پيدا نكرده ايم. اتفاقا يكي از ويژگيهاي مثبت اين طرح اين است كه با تفكيك وظايف امكان ارزيابي عملكردها وجود دارد. در اين زمينه مي خواهم مثالي عيني بزنم. در مورد دو پينگ مهدي حاجي زاده ديديد كه چه آشوبي برپا شد اما ما هنوز متولي مساله دوپينگ را در كشورمان مشخص نكرده ايم و معلوم نيست چه كسي متولي آن است ، در حالي كه اگر اين گونه بود مي شد به راحتي با مسوولان آن صحبت و نقاط تاريك و روشن آن را مشخص كرد. اما در مورد ورزش حرفه اي و موارد مشخص شده در طرح جامع بايد گفت: در حال حاضر، هويتي براي ورزش حرفه اي وجود ندارد. ما يك ليگ حرفه اي داريم كه نماد حرفه اي بودن در ورزش ما است. در طرح جامع پيش بيني شده اتحاديه باشگاهها و همچنين باشگاهها بايد قوت بيشتري بگيرند و جايگاه آنها ارتقاء پيدا كند. ضمن اينكه با هماهنگي با سازمان تربيت بدني موقعيت بهتري را كسب نمايند. به هر حال رسيدن به اين اهداف نيازمند زمان است.
س : اما مردم دوست دارند هرچه سريعتر اثرات طرح جامع را شاهد باشند.
در حال حاضر ما وارث يك عقب ماندگي تاريخي هستيم. اگر طرح جامع پانزده سال قبل تنظيم شده بود امروز مي توانستيم پاسخهاي بهتري براي مردم خود داشته باشيم و به دليل اينكه برنامه ريزي كلان انجام نشده نمي توان توقعات مردم را اجرا كرد. در سالهاي گذشته زحمات بسيار خوبي كشيده شده و نمي توان ادعا كرد ما در ورزش در نطقه صفر قرار داريم. اما فوايد برنامه ريزي هاي كلان در دراز مدت مشخص خواهد شد. گرچه ثمراتي را در كوتاه مدت شاهد خواهيم بود. اين طرح راهبردي و استراتژيك است و نبايد انتظار نتايج آني از آن را داشت.
س: درطرح جامع براي اصلاح وبازبيني آن مواردي پيش بيني شده است؟
خوشبختانه طرح جامع به گونه اي تنظيم شده كه اگر لازم باشد قابل اصلاح، بازبيني و تكميل است. در هر كشوري قانون اساسي نيز قابل اصلاح است و اگر طرح جامع را به عنوان قانون اساسي ورزش فرض كنيم بايد بپذيريم كه مي شود در آن تغيراتي را بوجود آورد. از سوي ديگر يكي از خصوصيات ويژه طرح جامع اين است كه از درون امكان اصلاح را پيش بيني كرده است. ما يك مركز ملي مديريت ورزش را تدارك ديده ايم كه يكي از وظايف آن بررسي ديدگاهها و در صورت نياز اصلاح طرح جامع است كه مي تواند به خوبي در اصلاح طرح نقش موثري داشته باشد. نكته سوم در اين مساله اين است كه هنوز مسايل كلان نظام جامع تصويب نشده و بيش از 170 پروژه وجود دارد كه پس از به انجام رسيدن آنها مي توان به حركت روبه جلوي طرح جامع اميدوار بود. به طور مثال هنوز بحث ورزش آقايان و بانوان و مساله ادغام و جداسازي آن مطرح است و اجراي آن نياز به زمان دارد. با اين حال من از تمام كساني كه دلسوزي دارند وعلاقمند به تحول در ورزش كشور هستند مي خواهم ديدگاههاي خود را منعكس كنند و مطمئن باشند فرصت براي بكارگيري آنها وجود دارد. در اين زمينه بدترين روش آن است كه با بهانه هاي واهي از اظهار نظر خودداري كنيم.
س: نگاه طرح جامع به ورزش بانوان چگونه است؟
ج: به عقيده من نگاه جنسيتي به ورزش هيچ گاه كار ساز نبوده و همواره حق بانوان پايمال شده و به آنها به عنوان يك اقليت نگاه شده است. در نظام جامع راهكاري پيش بيني شده كه حقوق زنان و مردان به طور يكسان رعايت شود. البته طبيعي است به خاطر مسايل فرهنگي و ديني برخي ملاحظات مطرح است.
س: در خصوص ورود بانوان به ورزشگاهها در طرح جامع تدابيري انديشيده شده است؟
ج: از نظرعقلي هيچ كس مخالف حضور خانمها در ورزشگاهها نيست و آنها بايد از حقوق طبيعي خود بهره مند شوند. اما حضور آنها در برخي رشته ها فراهم نيست ولي ما هم درحال تلاشيم تا زمينه اين حضور را فراهم آوريم و با وجود پخش مسابقات از تلويزيون مي توانيم به مرور برنامه هاي خود را پيش ببريم. نكته مهم در اين مسئله عملكرد آقايان است و بسياري از محدوديتهايي كه ما در حال حاضر قايل مي شويم به خاطر رفتار نامناسب آنها است. در حال حاضر فضاي استاديومهاي ما گاهي اوقات براي حضور آقايان هم مناسب نيست آنها بايد در اين زمينه پيش قدم شوند تا فضا براي اين حضور مهيا شود.
س: در طرح جامع ، ساخت و سازهاي اماكن ورزشي بر عهده چه نهادي خواهد بود ؟
ج: اين تفكر هميشه بعد از انقلاب وجودداشته كه تكليف ساخت و سازهاي مكانهاي ورزشي مدون و قانونمند باشد و اين يكي از آرزوهاي اهالي ورزش بوده كه خوشبختانه در طرح جامع به اين آرزو جامعه عمل پوشانده شده است. در گذشته خيلي ها گله مند بودند كه ساخت و سازهاي مكانانهاي ورزشي محور اصلي برنامه هاي مديران سازمان بوده و آنها به خود موضوع ورزش كمتر توجه مي كردند. در حال حاضر مسووليت ساخت و ساز و نگهداري اماكن ورزشي از بدنه سازمان جدا شده و به شركت تجهيز و توسعه اماكن ورزشي واگذار مي شود. در اين طرح مديران ستادي سازمان به جاي پرداختن به مسايل ساخت و ساز اماكن ورزشي ، به برنامه ريزي در حوزه كاري خود خواهند پرداخت.
س: باتوجه به برنامه ريزي هايي كه در طرح جامع صورت گرفته آيا مي توان به كسب عناوين در نظر گرفته شده در آن اميدوار بود؟
ج: برخي معتقدند رسيدن به اين عناوين غير قابل دسترسي و برخي نيز آنها را كوچك مي شمارند اما بايد در اين زمينه واقع بين بود و ميانيگن را در نظر گرفت. متاسفانه در ورزش ما سطحي نگري و پرداختن به امروز روزمره و جنجالي بيش از سهم خود دخالت دارد و من آن را به صلاح ورزش نمي دانم. ما نبايد از برنامه ريزي ساير كشورها غافل باشيم و از سوي ديگر نياز داريم تا معماري جديد را در ورزش كشور آغاز كنيم كه طرح جامع همان معماري تازه ورزش كشور است. به هر حال تمام تلاش ما در طرح جامع تدوين برنامه اي بوده كه رسيدن به اهداف آن چندان دور از ذهن نباشد.
س: با توجه به مشكلات مالي كه طرح از ابتدا با آن مواجه بوده آيا امكان دارد شما را از ادامه راه دلسرد كند؟
ج: واقعيت اين است كه طرح جامع با دشواري هاي زيادي روبه رو بوده كه با دلسوزيهاي فراوان تا اين مرحله رسيده است و در آينده نيز نياز به دلسوزي دارد. ما با طرح جامع به مديران فوقاني نظام نشان داديم كه ورزش آماده شكوفايي بيشتر است اما آنچه هميشه مهم بوده اين است كه تصميمهاي مديران فوقاني همواره تاثيرات بارزي را بر بخشهاي مختلف داشته است. سياستهاي كلان نظام بستگي به نظر مسوولان آن دارد و ما نيز بايد برنامه هايمان خودمان را در اين چارچوب تنظيم نماييم.
س: اين احتمال وجود دارد كه طرح جامع ورزش كشور را نيمه كاره رها كنيد؟
ج: واقعيت اين است كه در اين مدت من از مسايل اصلي و مورد علاقه خود كه همانا تدريس و استادي دانشگاه است ، دور مانده ام و اين بزرگترين نگراني من است كه به شخصت و توانايي علمي ام لطمه بخورد. از سوي ديگر گاها عدم درك صحيح از مشكلات طرح جامع نيز موجب شده تا به بعضي اوقات به اين نتيجه برسم كه ديگر ادامه كار مشكل است. اما چون خود را مديون مردم مي دانم با توكل به خدا ناملايمات را تحمل مي كنم. در اين مدت علاقه مند بودم كه در بسياري از مسايل مهم ورزش و بويژه فوتبال اظهار نظر مي كنم اما هيچ گاه وارد اين حوزه نشدم و با دوري از مسايل حاشيه اي و روزمره فكر مي كنم راه حل خوبي براي به پايان رساندن اين كار انتخاب كرده باشم.
س: عملكرد فدراسيون دكتر دادكان را چگونه ارزيابي مي كنيد؟
ج: در مجموع عملكرد او را مثبت ارزيابي مي كنم. اين قضاوت من هم بر مي گردد به امر پشتوانه سازي و توجهي كه در اين فدراسيون صورت گرفته است. فدراسيون فوتبال جزو اولين فدراسيونهايي بود كه با اعلام برنامه هاي بلند مدت خود، همكاري با طرح جامع را آغاز كرد. در عين حال فكر مي كنيم اگر اين فدراسيون هرچه بيشتر به سمت بكارگيري نيروهاي متخصص و دلسوز پيش برود مي تواند در ادامه كار موفق تر عمل نمايد. نكته اي كه من در اينجا لازم مي دانم به آن اشاره كنم توجه به فوتسال است. به عقيده من اين رشته نبايد زير سايه فوتبال قرار گيرد و بايد به طور جدي به آن پرداخته شود. در همين رابطه من يكي از دانشجويانم را مامور كرده ام تا در مورد مسايل فيزيولوژي و جسماني حركتي بازيكنان تيم ملي فوتسال تحقيقاتي را انجام دهد كه در نهايت بتوانيم به پيشرفت اين رشته ورزشي كمك كرده باشيم.
س: درخصوص واگذاري رقابتهاي ليگ برتر به اتحاديه باشگاهها چه نظري داريد؟
ج: ما در حال گذر از يك دوره هستيم. از يك طرف فدراسيونها تمايل دارند تا نسبت به سازمان تربيت بدني استقلال پيدا كنند كه اين كار خوبي است و فدراسيونها را به سمت پختگي سوق خواهد داد. همين رابطه بين فدراسيونها با باشگاهها و اتحاديه ها وجود دارد. به عقيده من فدراسيونها بايد اجازه دهند اگر اتحاديه باشگاهها به تكامل رسيده اند، آنها نيز نسبت به فدراسيون مستقل شوند. در اين صورت تقسيم بندي خوبي خواهيم داشت كه در آن سازمان ورزش تبديل مي شود به سازماني سياستگذار و فدراسيونها نيز به نهادهايي كه در مورد تيمهاي ملي ومسايل اساسي رشته خود پاسخگو خواهند بود. باشگاهها نيز مامور برگزاري مسابقات رشته هاي خود خواهند شد. در حال حاضر ما بايد به دنيا نگاه كنيم. الان در كشورهاي پيشرفته اين وضعيتي كه اشاره كردم اجرا مي شود. البته اين بدان معني نيست كه فدراسيونها به هيچ وجه با سازمان ارتباط نداشته باشند، بلكه در بخش سياستگذاري هاي كلان و ملي خود را با سازمان هماهنگ مي كنند. درخصوص برگزاري ليگها نيز بايد فدراسيون بر برگزاري آن اشراف كامل داشته باشد كه اين به معناي خود مختاري نيست بلكه يك نوع تقسيم كار است.
س: اگر به شما پيشنهاد شود رياست فدراسيون فوتبال را بپذيريد، قبول مي كنيد؟
ج: فكر مي كنم افراد ذي صلاح بسياري وجود دارند كه مي توانند اين وظيفه را به انجام برسانند. اما يكي از آرزوهاي من اين است كه بتوانم براي فوتبال كشور كار كنم و اين عشقي بود كه در چند سال گذشته بر روي آن پا گذاشته ام. چون ديده ام افرادي كه در صحنه هستند مي توانند كار را به خوبي اداره كنند. من سه سال از بهترين سالهاي عمرم را صرف راه اندازي پژوهشكده تربيت بدني كردم، كاري كه خيلي ها رغبتي به انجام آن ندارند و يا زماني كه صرف تدوين طرح جامع كردم، اما اگر قطعا انتخاب به اختيار من باشد تمايل دارم در فدراسيون فوتبال آنهم در زمينه پشتوانه سازي و برنامه ريزيهاي عملي در آن فعاليت كنم.
س: آيا همچنان در معاونت فرهنگي سازمان حضور داريد؟
ج: من هنوز هم معاون فرهنگي سازمان هستم و وقت مناسبي را به اين كار اختصاص مي دهم. ما در ارتباط با مسايل فرهنگي ورزش، بدون اينكه بخواهم بهانه بياورم، مانند ساير قسمتها مشكلات ساختاري و اساسي داريم. مساله بود يا نبود يك نفر هم نيست. خطاي استراتژيكي كه در مورد مسايل فرهنگي فوتبال وجود دارد، همان خطاي ساختاري است كه طرح جامع بايد آن را حل كند. به جاي اينكه باشگاهها، رسانه ها، انجمن ها، فدراسيونها و همه و همه را درگير كار فرهنگي كنيم تمام توجه خود را به معاونت فرهنگي معطوف كرده ايم. در اين مدت كم كه عهده دارد اين مسووليت بودم، بيشترين برنامه ها و حركتها را در اصلاح سياستهاي فرهنگي، ورزشي كشور برداشتيم . به عقيده من در مورد مسايل فرهنگي مثلا باشگاههاي استقلال و پرسپوليس بايد از معاونت فرهنگي اين باشگاهها سوال شود و در فدراسيونها نيز مسوولان فرهنگي آنها پاسخگو باشند. يكي از برنامه هايي كه طي روزهاي آينده خواهيم داشت، سمينارهايي براي داوران فوتبال كشور است كه به مسايل فرهنگي اين قشر رسيدگي شود. در حال حاضر داوران ما از يك سو بسيار مظلوم واقع شده اند و از طرف ديگر خطاها و اشتباهاتشان بسيار زياد است كه بايد چاره اي براي آن انديشيده شود.
س: درخصوص نقش رسانه ها در ورزش چه عقيده اي داريد؟
ج: رسانه ها نقش بسيار مهمي را در جامعه ايفا مي كنند كه جاي تعارف هم ندارد . البته سايه روشنهايي در رسانه هاي ما وجود دارد كه بايد بررسي شود، اما در مجموع من فكر مي كنم رسانه ها بخش زنده و فعالي هستند كه نگاه مثبتي به ورزش دارند. اما همين رسانه ها مشكلات زيادي نيز دارند. يكي از اين معضلات مساله كميت رسانه ها است. اگر چه در جوامع توسعه يافته كميت رسانه ها يك نقطه مثبت ارزيابي مي شود اما در جامعه ما بيش از طاقت و نياز جامعه است. لذا به بيراهه و دوباره كاري و سطحي نگري كشيده مي شود. نكته دوم در مورد رسانه ها، اين است كه آنها هرگز به انتقاد از درون خود نپرداخته اند و در مورد نيروي انساني و آموزش آنها كار نكرده اند. در مورد حل مشكلات مالي نيز اقدامات موثري صورت نگرفته در حاليكه رسانه ها بايد با ايجاد اتحاديه ها و انجمنهاي تخصصي نيروهاي خود را از نظر مالي تامين كرده تا آنها به بيراهه كشيده نشوند. بايد به اين افراد آموزش داده شود تا پس از چاپ صدها صفحه روزنامه ورزشي تنها بچه هاي 14 و 15 ساله خواننده آن نباشند و در واقع به سمتي بروند كه نقش ملي خود را ايفا نمايند.
س: در پايان اگر حرفي مانده بفرماييد.
ج: از اينكه خبرگزاري "مهر" در انجام رسالت خبري خود موفق است خوشحالم و اميدوارم اين موفقيتها تداوم داشته باشد.
نظر شما