وارد خیابان بهشت میشوم. باید به کتابخانه عمومی پارک شهر که جزو قدیمیترین کتابخانههای تهران است و افتتاح آن به سال 1340 برمیگردد، بروم، چرا که عطیه (فاطمه گودرزی) شخصیت محوری فیلم تلویزیونی "رز سرخ" با دوستش لیلا دیداری دارد. همیشه محلههای قدیمی تهران حال و هوای خاصی دارند و با وجود اینکه ساختمانهای جدید در کنارشان خودنمایی میکنند، اما اصالت قدیمی بودن خود را حفظ کردند.
ساختمان کتابخانه عمومی پارک شهر هم با وجود نقوش آبیرنگ که بر بدنه خود جا داده، بخشی از پارک شهر را در سیطره خود در آورده است. البته هر مراجعه کننده برای رفتن به کتابخانه دچار مشکل است، چرا که بعد از رد شدن از نردههای ورودی با زمین حفر شدهای رو به رو میشوند. در شیشهای اصلی کتابخانه گرد و خاک زیادی در دل خود جا دادند. وارد کتابخانه میشوم. بوی تعمیرات به مشام میرسد.
فرشته مهدیزاده مدیرتولید نخستین کسی است که پذیرای من میشود. میتوان استرس را از چهرهاش و عجلهاش را از تند حرفزدنش متوجه شد. از او میپرسم: "چرا کتابخانه به هم ریخته است؟" و او اشاره میکند: "از قرار کتابخانه را تعمیر میکنند و ما هم خبر نداشتیم، اما گروه مشغول درست کردن فضای کتابخانه هستند تا به موقع ضبط کنیم." او خیلی عجله دارد و وقتی از مهدیزاده سئوالاتی درباره پیش تولید و تولید فیلم تلویزیونی "رز سرخ" میپرسم، میگوید: "ببخشید اصلاً تمرکز ندارم."
من نیز مزاحم او نمیشوم. روی میزها و صندلیها که در سالن کتابخانه قرار دارند و نا مرتب چیده شده، گرد و خاک نشسته است. عوامل به سرعت مشغول جا به جا کردن میز، صندلی و کتابها هستند. آنها به سرعت کار میکنند. در گوشهای دیگر رضا رئیسی، کارگردان ایستاده است. وقتی او را میبینم نا خودآگاه به یاد کتابهایش "کبوتر و قلب سنگی" و "قطار 57" میافتم. از او میپرسم چند سالی بود که پراکنده فیلمهای داستانی کوتاه و مستند میساختید و غرق در دنیای ادبیات بودید، چه شد که کارگردانی فیلم تلویزیونی "رز سرخ" را پذیرفتید؟
رئیسی اشاره میکند: "بله، همین طور است که شما میفرمایید. از سال 60 تا 66 در عرصه فیلمسازی فعال بودم، ولی در این سالها پراکنده کار میکردم، چرا که ادبیات را خیلی دوست دارم. تا اینکه دو سال پیش رمان "قهرمان من" نوشته خودم را به شبکه دو ارائه دادم. موضوع این کتاب برمیگشت به خانوادهای که پدرشان مفقود شده است. ساخت پروژه به دلیل تغییر مدیریت و مشکلات دیگر دو سال در شبکه دو به طول انجامید."
وی ادامه میدهد: "همین زمان باعث شد که محوریت قصه که کودک و نوجوان بود تبدیل به مادر خانواده شود و ما از نگاه او به قصه نگاه کنیم. قصه بکر است، چرا که شاید برای اولین بار است که یک مقدار به درون خانواده این نوع افراد سرک کشیده میشود و به مشکلات و معضلات آنها پرداخت میشود. از سوی دیگر سوژه این فیلم بکر بود و دلم نمیخواست حرام شود، به همین دلیل با تجربهای که از قبل داشتم، تصمیم گرفتم خودم این پروژه را کارگردانی کنم."
کارگردان فیلم "رز سرخ" درباره تغییر نام این فیلم به قهرمان من که از سوی تهیهکننده اعلام شده، میگوید: "نام قصه در ابتدا قهرمان من بود و بعد به رز سرخ تغییر نام داده است، ولی هم اکنون به همین نام است و تغییر نکرده است."
او درباره اینکه چرا به جای فیلم تلویزیونی، از رمان "قهرمان من" مجموعه نساختید، توضیح میدهد: "ظرفیت قصه بیشتر از این نبود. البته نوشتن فیلمنامه از رمانی که خود فرد نوشته باشد، کار ساختی است، چرا که دوست دارید مزه کتاب در تبدیل به فیلمنامه تغییر نکند و داستان هم جدید نشود، به همین دلیل خیلی دست و پنجه نرم کردم. مضمون اصلی قصه غربت و تنهایی و مشکلات یک خانواده است که همانند کتاب در فیلمنامه هم حفظ شده است."
نویسنده کتاب "قطار 57" ادامه میدهد: "تبدیل ادبیات به فیلمنامه کار مشکلی است، چرا که ادبیات و فیلم هر کدام تعریف خودشان را دارند. شما در ادبیات به راحتی با کلمات بازی میکنید، اما در سینما وقتی میگوید ماشین آمد. باید تصویر داشته باشید، حال کجا و در چه شرایطی باید امکانش فراهم شود. من در گذشته فیلمنامههای زیادی نوشتم، اما فیلمنامه "رز سرخ" کار جدی بود، تجربهای که دوست داشتم، کسب کنم."
رئیسی خاطر نشان ساخت: "یکی از ویژگیهای کتاب "قهرمان من" متفاوت بودن نگاهش به دفاع مقدس بود و سعی کردم "رز سرخ" هم روایتگر همان نگاه باشد. بنابراین در چهارچوب کتاب کار کردم تا حرف تازهای بزنیم. شخصیت عطیه که محور قصه است، زنی است که گوینده رادیو و اهل مطالعه است. بنابراین نگاه سطحی به او نداشتیم. همسر عطیه در جنگ مفقود شده است و عطیه با دو فرزندش زندگی میکند و سعی دارد با مشکلات خود کنار بیاید."
وی درباره انتخاب فاطمه گودرزی برای نقش عطیه میگوید: "او اولین گزینه من بود. باید چهرهای را انتخاب میکردم که تمام ویژگیهای عطیه را داشته باشد و فاطمه گودرزی این خصوصیات را داشت."
نگاهی به اطراف میاندازم. گروه هنوز مشغول تمیز کردن فضای کتابخانه هستند. فاطمه گودرزی هم در اتاق گریم نشسته و صورتش زیر دست قلموی گریموری قرار دارد. دو طرف او پنکهای قرار دارد تا گرما گریم او را به هم نریزد. او آرام رو به روی آیینه گریمور نشسته است و قلموی گریمور با رنگهای مختلف روی صورت او سر میخورد. البته رنگها تیره است همانند شخصیتاش که زنی که مشکلات زیادی را پشت سر گذاشته است.
ناخودآگاه به یاد فیلم "همسر دلخواه من" میافتم. او که از دیدن بچههایش محروم میشود. تصمیم میگیرد با کمک دوستش عاطفه تغییر چهره بدهد و به عنوان پرستار به خانهاش برگردد. البته گریم او در "رز سرخ" گریم رنگ و لعاب "همسر دلخواه من" را ندارد.
در گوشه دیگر از اتاق گریم یکی از عوامل لباس با نخ و سوزنی که در دست دارد مشغول درست کردن سر آستین یکی از مانتوها است. در این شلوغی کار هنروان از همه جالبتر است، چرا که با صدای بلند مشغول گوش دادن به موزیکهای مختلف تلفن همراهشان هستند!
بعد از تمام شدن طراحی فضای کتابخانه، ضبط شروع میشود. گروه به حدی فضای کتابخانه را تمیز کردند که دیگر گرد و خاکی دیده نمیشود. عطیه (فاطمه گودرزی) مانتو و مقنعه سرمهای رنگی پوشیده و چادر به سر دارد. دوست او لیلا (نسرین نصرتی) هم مانتو سرمهای رنگی پوشیده است. لیلا در حالی که کتابها را قفسه جا میدهد رو به عطیه میگوید: "فکر میکنم تو میخوای مرتب از خودتت انتقام بگیری. تو آیینه خودتت نگاه کن، قیافهات داره عوض میشه. جنگ تموم شد..."
وی ادامه میدهد: "قبول دارم که تو کرامت رو با دل و جون دوست داشته و داری، اما وقتی این آدم دیگه وجود خارجی نداره، برای چی باید حق زندگیات رو از خودتت و بچهات بگیری ..." با گفتن کلمه مرسی از سوی کارگردان و دو بار برداشت ضبط این صحنه تمام میشود."
فاطمه گودرزی درباره گزیده کار کردناش در تلویزیون و پذیرش این نقش میگوید: "فکر نمیکنم در تلویزیون گزیده کار میکنم، شاید کمتر سریال کار کرده و بیشتر فیلم تلویزیونی بازی کردم. عطیه هم نقش محوری کار است و مشکلات او را میبینم. یکی از جذابیتهای نقش این بود که عطیه گوینده و مجری رادیو است و برای من نقش عطیه تازگی داشت، چرا که این نقش را بازی نکرده بودم و دوست داشتم خودم را در کاراکتری جدید بسنجم."
وی درباره کار با رئیسی اشاره میکند: "حسن این کار این بود که ایشان نویسنده هستند و فیلمنامه هم برداشتی از کتاب خودشان با عنوان "قهرمان من" است. البته فیلمنامه این فیلم تلویزیونی هم همانند دیگر کارها به دلیل کمبود زمان نقایصی دارد. ما بارها نظرمان را در این باره گفتهایم که اکثر فیلمنامهها نقص دارند، اما هرگز تغییری نیفتاده است. فکر میکنم باید اتفاق عجیب و غریبی بیفتد تا مسئولان فکری کنند. البته معتقدم کسی که رمان مینویسد، باید نوشتن فیلمنامه را به فرد دیگری بسپارد."
از دیگر عوامل این پروژه میتوان به روح الله علی مدیرتصویربرداری، کتایون رنجبران طراح صحنه و لباس، فرزام منطقی صدابردار، مهدیه اعرابی طراح گریم، فرشته مهدیزاده مدیرتولید، علی لدنی تهیهکننده، نوید میهن دوست دستیار اول کارگردان و نفیسه ذاکری منشی صحنه اشاره کرد. فاطمه گودرزی، اسماعیل داورفر، نسرین نصرتی، طوفان مهردادیان، بهروز قادری و ...بازیگران فیلم تلویزیونی "رز سرخ" هستند.
نظر شما