عبد العلی دستغیب در خصوص ترجمه آثارفلسفی غرب و تاریخچه آن در ایران به خبرنگار مهر گفت: در مجموع کاری که در این خصوص انجام گرفته روند مشخصی نداشته و آثار فلسفی اروپا به طور پراکنده و نامنظم ترجمه شده است. در زمان ناصرالدین شاه کتاب "گفتار در روشهای به کار بردن نیروی عقل" به زبان فارسی ترجمه می شود که بعد هم کتاب را جمع آوری و مانع انتشار آن میشوند. به همین دلیل اغلب نویسندگان و متفکران ما به غیر از آثار فرانسه از آثار افلاطون گرفته تا آثار فلسفه های جدید اطلاعی نداشتند.
این مترجم افزود : در اواخر دوره قاجار چند اثر فلسفی مثل "روح القوانین" ترجمه می شوند که بیشتر آنها جنبههای اجتماعی، سیاسی و مربوط به انقلاب مشروطه یا آداب و رسوم اجتماعی بوده اند. چندی بعد در دهه 1310 تا 1320 خورشیدی، محمد علی فروغی کتابی به نام "رساله های افلاطون" نوشت و برخی از رساله های افلاطون را ترجمه و تالیف کرد که به اضافه مطالب دیگر در سال 1317 تا 1319 به اسم" سیر حکمت در اروپا" منتشر میشوند.
مترجم کتاب "دجال" اثر نیچه در ادامه افزود: بعد از این دوره کتابهای فلسفی به طور متفرق چاپ می شوند اما چند تن از مترجمان ما کتابهای فلسفی را با روش صحیح و منظم چاپ می کنند که مهمترین آنها دکتر لطفی بوده است. ایشان مجموعه آثار افلاطون و ارسطو را به زبان فارسی از متن آلمانی و فرنسه ترجمه کردند. چندی از کتابهای فلسفی دیگر را هم دکتر شرف الدین خراسانی و دکتر ادیب سلطانی ترجمه کردند. از دیگر مترجمان ما که هم اکنون کارشان شایان توجه است دکتر عنایت و دکتر عزت الله فولادوند هستند که کتابهای فلسفی هگل و فلاسفه جدید را ترجمه کرده اند.
وی در مجموع روند ترجمه آثار فلسفی را رضایت بخش ارزیابی نکرد و در این خصوص گفت : کتابهای فلسفه غرب هنوز به طور کامل ومنظم ترجمه نشده اند. به عنوان نمونه یک کتاب از کانت را یک مترجم و کتاب دیگرش را مترجمی دیگر ترجمه کرده که در این ترجمه ها سلیقه واحدی به کار نرفته و درواقع فلسفه را هرکس به سلیقه خود ترجمه کرده که این باعث آشفتگی زبان فلسفی شده است.
نظر شما