۳۰ مرداد ۱۳۸۶، ۸:۵۸

مستندسازی ایران در زمینه تجاری بی‌تجربه است

مستندسازی ایران در زمینه تجاری بی‌تجربه است

مستندسازی در کشور همواره اهمیت داشته، اما هیچ زمانی برای فروش این نوع آثار تمهیدی اندیشیده نشده و این موضوع به خاطر افزایش تولید فیلم‌های بلند مستند در کشور خود را بیشتر نشان می‌دهد.

به گزارش خبرنگار مهر، ساخت فیلم های مستند از دهه 40 به طور جدی مطرح شده است و در آن دوران که تولید این گونه آثار در اوج قرار داشت، فیلم های قابل توجهی نیز تولید شد که توانست نظر مخاطبان و حتی منتقدان آن زمان را به سطح کیفی ساخت مستند در کشور جلب کند. اما از همان ابتدا هیچ فکری برای درآمدزایی مستند نشد و همواره بخش های دولتی هزینه تولید را تامین می کردند.

این شرایط در حالی است که کشورهای صاحب صنعت سینما همواره راه هایی را جستجو کرده اند که تولیدات شان در زمینه مستند نیز بتواند هزینه های خود را به نوعی تامین کند. یکی از این راه ها تعامل با تلویزیون و تاسیس شبکه هایی بوده است که به طور اختصاصی به پخش فیلم مستند در طول سال می پردازند. راه حل دیگر، فروش فیلم های مستند به شبکه های تلویزیونی دیگر کشورهاست.

طی چند سال اخیر برای اینکه سینمای مستند بیش از پیش رشد پیدا کند، فعالان این عرصه به سمت ساخت آثار سینمایی رفته اند که جنبه های داستانی یا به عبارت دیگر دراماتیک داشته باشد و به مسایل و موضوع هایی اشاره کند که مورد توجه مخاطبان عام باشد. این موضوع باعث می شود که چنین فیلم هایی امکان اکران عمومی را به دست بیاورند و در نتیجه به فروش برسند. فیلم "بولینگ برای کلمباین" مایکل مور که در ایران هم اکران شد، نمونه این گونه آثار موفق است. 

این موضوع در کشور ما تقریبا" هیچ جایگاهی ندارد و هیچ وقت در مورد آن فکر جدی نشده است. البته موضوع فقط به مسئله اجرا بر نمی گردد. اصولا" میان بخش های تولید کننده فیلم مستند و بخش هایی که امکان نمایش مناسب آن را دارند، هیچ رابطه برنامه ریزی شده و مدونی وجود ندارد که بتواند سینمای مستند را به سمت درآمد زایی سوق دهد.

سازمان صدا و سیما که باید تولید و حمایت کننده اصلی ساخت مستند در کشور باشد، با آنکه طی سال های اخیر فعالیت چندانی در عرصه مستندسازی ندارد، در زمینه پخش این گونه فیلم ها نیز هیچ اقدامی انجام نمی دهد. به همین خاطر، انبوه آثار بلند تولید شده در این بخش از امکان ارایه مناسب بی بهره می مانند. در زمینه اکران نیز به اندازه ای مشکل وجود دارد که فرصتی برای نمایش عمومی آثار مستند باقی نمی ماند.

طی چند سال اخیر فیلم های مستند "تهران انار ندارد" مسعود بخشی، "سرزمین گمشده" وحید موسائیان، "دریای پارس" منوچهر طیاب، "خاطرات 75 ساله" محمدرضا اصلانی و "لیلی کجاست" و "رئیس جمهور میرقنبر" محمد شیروانی که در جشنواره های داخلی و خارجی بسیاری شرکت کرده اند و جوایزی را نیز به دست آورده اند، امکان نمایش عمومی نداشته اند.

این در حالی است که بسیاری از این فیلم ها با مشارکت بخش های دولتی از جمله مرکز گسترش سینمای مستند و تجربی تولید شده اند. اما وزارت ارشاد که در تهران چند سالن سینما در اختیار دارد و سینما فرهنگ مجهزترین آنها محسوب می شود، هیچ اقدامی برای اکران عمومی آثار مستند نمی کنند، چون اعتقادی به درآمد زایی آنها ندارند. در حالی که دولت باید در این زمینه یارانه بپردازد تا امکان توجه عمومی به این نوع آثار فراهم شود.

از سال 85 ظرفیت مستندسازی بلند در کشور به شکل گسترده ای افزایش پیدا کرده است و به همان نسبت وزارت ارشاد در زمینه تولید مستندهای سینمایی سرمایه گذاری می کند. به گونه ای که طی دو سال اخیر نزدیک به 30 فیلم بلند در زمینه مسایل و موضوع های مختلف تولید شده است. اما این فیلم ها فقط امکان شرکت در جشنواره ها را به دست می آورند و هیچ امکانی برای دیده شدن گسترده مخاطبان ندارند.

این در حالی است که یک کارگردان مستند زمان بسیار بیشتری نسبت به یک فیلمساز آثار داستانی برای تولید یک اثر بلند وقت صرف می کند. زیرا فیلمبرداری یک اثر مستند گاه تا یک سال طول می کشد. گذشته از این، مستندسازان زمان به نسبت زیادی را یرای تحقیق و پژوهش و حتی انتخاب سوژه مناسب صرف می کنند. تدوین و مسایل فنی این گونه آثار نیز به خاطر برخورداری از ویژگی مستندبودن، زمان بیشتری به خود اختصاص می دهد.

"در آفتاب شرق" ارد عطارپور، "زنبق و خاکستر" محمدرضا عرب، "هوگو چاوز" محمدرضا اکبری، "در جستجوی حقیقت" سیاوش سرمدی و "مهر و مسیح" محمد مقدم تعدادی از آثار بلند مستندی هستند که مراحل مختلف تولید را سپری می کنند.

یکی از مسایلی که در خصوص اکران عمومی یا نمایش تلویزیونی آثار مستند مطرح می شود، بی توجهی این آثار به خط قرمزهاست یا اینکه مدیرانی که در این زمینه تصمیم گیری می کنند در مورد برخی از این نوع فیلم ها اعتقاد دارند، مشکلاتی را در جامعه به وجود می آورد. البته برخی از دستاندرکاران نمایش یا اکران معتقدند بیشتر آثار بلند مستند ایرانی از کیفیت لازم برخوردار نیست.

نکته در این است که مدیران دولتی در وهله نخست باید به این موضوع فکر کنند چه راه هایی برای ارتقا کیفیت آثار مستند وجود دارد و در وهله بعد به همان اندازه که در زمینه تولید هزینه می کنند، برای اکران نیز برنامه ریزی دقیقی انجام بدهند که آثار مستند با دیده شدن مخاطبان عام و خاص امکان رشد پیدا کنند و حتی امکان مقایسه آن با آثار خارجی فراهم شود.
کد خبر 538258

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha