تعداد كسانى كه قبل از انقلاب در حوزه كتاب و ادبيات كودك و نوجوان فعاليت چشمگيرى از خود نشان داده اند، شايد با تعداد انگشتان يك دست، برابر باشد، به تعبيرى ديگر، كودك و نوجوان دو دهه پيش، با خلأ كمى كتاب و ادبيات مورد نظر خود مواجه بود و پرواضح است كه در اين شرايط، نمىتوان حتى سراغى از كيفيت گرفت. اين موضوع در شعر كودك، محسوس تر مىنمايد يعنى اگر از كنار برخى از شعرهاى محمود كيانوش كه انصافاً بايد به عنوان چهره پيشرو در اين قلمرو مورد توجه واقع شود و پاره اى از آثار مرحوم يمينى شريف، عبور كنيم، شايد ديگر بهانه اى براى توقف مجدد باقى نماند. بررسىهاى موجود و حرفهاى مكتوبى كه امروزه در دسترس قرار گرفته، بخش قصه و داستان كودك و نوجوان را نيز در قبل از انقلاب، از ركودى كه شرح آن آمد، متمايز نمىسازد و تقريباً آن را با وضعيت شعر كودك در سالهاى دور مشابه مىيابيم. البته نمىتوان منكر آثارى شد كه در هيأت روايت ظاهر شدند، كودكان را مخاطب خود قرار دادند و بعضاً از تكنيك ها و قواعد داستان نيز بهره مند شدند؛ اما بيشتر درباره كودك بودند تا براى كودك. فراهم شدن ميدانى وسيع براى حضور گسترده فعالان عرصه ادبيات كودك و نوجوان و ظهور چهره هاى شاخص آن، واقعيتى انكارناپذير است كه بعد از پيدايش انقلاب اسلامى نظاره گر آن بوده ايم
فراهم شدن ميدانى وسيع براى حضور گسترده فعالان عرصه ادبيات كودك و نوجوان و ظهور چهره هاى شاخص آن، واقعيتى انكارناپذير است كه بعد از پيدايش انقلاب اسلامى نظاره گر آن بوده ايم. تعدد سوژه هايى كه به عينه در اين سالها خلق شد، به مرحله پردازش رسيد و به عنوان اثرى مكتوب در اختيار كودكان و نوجوانان قرار گرفت، شايد يكى از مؤلفه هاى فهم اين توفيق باشد. بى شك شمارى از آثار منتشره نيز از كاستىها و ضعف هايى برخوردارند كه البته طبيعى است.
وقتى كارنامه بيست و چند ساله ادبيات كودك و نوجوان در بعد از انقلاب را ورق مىزنيم، به آثارى قابل توجه در قالب هاى شعر و قصه برخورد مىكنيم كه خود انقلاب و حوادث مربوط به آن را مستقيماً مد نظر قرار داده اند اما چنين آثارى بسيار اندكند و مهمتر اينكه براى نسل امروز، تداعىكننده نوعى تكرار و بيان دوباره حرفهاى گفته شده است. مىتوان به طور صريحتر گفت كه موضوع انقلاب در كتاب و ادبيات مربوط به كودك و نوجوان، )به جز چند سال اول انقلاب( به حاشيه نشينى دچار شد و متأسفانه تا همين امروز نيز اين وضعيت، تغيير چندانى، نداشته است.
گهگاه، كتابهايى را با مشخصه ظاهرى انقلاب ديده ام كه كودكان و نوجوانان را مخاطب خود قرار داده اما به علت فرو غلتيدن در دامان نه چندان پرمهر كليشه ها و محروميت از حرفى تازه و نگاهى متفاوت و حتى بيانى در خور مخاطب، عمر كوتاهى داشته اند. در حالى كه اگر همين واقعه در جايى غير از كشور ما اتفاق مىافتاد، به تكاپويى نتيجه بخش در حوزه كودكان و نوجوانان منجر مىشد، چراكه اسطوره سازى در جوامع مترقى براى بچه ها از نظر هيچ داننده اى پوشيده نيست. ما در مورد انقلاب اسلامى و بيان مسائل مربوط به آن براى نسل هاى بعدى، در زمينه »اسطوره« مشكلى نداريم ، اما در مورد دستيابى به زبان نسل ها، تاريخ نگارى مربوط به آنها و شناخت ذائقه نوباوگانى كه امروز درباره انقلاب، به طور پراكنده مطالبى مىخوانند و مىشنوند، مشكل جدى داريم.
حميد هنرجو
کد خبر 54016
نظر شما