به گزارش خبرنگار مهر، در ابتدای این نشست خرمشاهی در پاسخ به این پرسش و نقد مهدی وزیربانی که آیا ما در فضای شعری مان باید یک شرکت کننده باشیم یا یک تاثیرگذار، گفت: مسلما خود شاعر نمی تواند این مسئله را تشخیص دهد. این منتقدان هستند که می توانند به این موضوع پی ببرند. واقعیت این است که من این دفتر را با ترس و لرز و کمی هم خجالت منتشر کردم. چیزی که من را به شعر می کشاند، رهایش و گشایشی است که شعر می آورد. یعنی آن حس و حال درونی و روانی که شعر به انسان ارزانی می کند.
وی افزود: من هرگز نخواستم نظم بگویم. من در ادبیات خیلی غوطه خوردم ولی این حس وحال ها، حس و حال های شعری است که به من دست می دهد. لابد از ذهن تا زبان فاصله است یا شاید مهارتم کافی نیست اما نمی توانم بگویم تجربه ام کافی نیست که چهل است که شعر نو و قدیم می خوانم. انگار به داریوش مهرجویی بگوییم چرا "مهمان مامان" مثل "آقای هالو" نیست! او سی سال پیش آقای هالو را ساخت و در دهه اخیر مهمان مامان را، ولی مهرجویی که در فیلم سی سال قبل مشاهده کردیم در این فیلم تازه نمی بینیم.
خرمشاهی اضافه کرد: اگر جامعه ادبی ما معتقد باشد که این دفتر شعر ناموفق است من باید بپذیرم. واقعا نمی توانم بگویم شعرم خوب بوده است یا نه. من همپای شاعران بزرگ نیستم اما شعر خوب زیاد خوانده ام؛ از خمسه نظامی تا سید رضا علوی. شعر خواندن برای کسی که می سراید ناگزیراست. هرچند به این قضیه هم اعتقاد چندانی ندارم که در کتاب "زنده میری" دچار روان پارگی فضا و زمان نشده ام. شاید در قالب های کلاسیکی که سروده ام وضعم بهتر باشد.
وزیربانی نیز گفت: هر شاعری به هر ترتیب در جستجوی مخاطب است اما این کتاب از این مسئله دور بوده و نتوانسته مخاطب را به خود جذب کند. اشعار هر شاعر نوعی پاسخ به جهان پیرامون خود است. مثلا ناسیونالیسم را در شعر فردوسی می بینیم و یا در شعر الیوت زوال را مشاهده می کنیم. در این دفتر شعر، خرمشاهی به دنبال چه رسالتی بوده است؟
خرمشاهی پاسخ داد: من زمانی که این دفتر را جمع آوری می کردم به خود می گفتم که نسل نو مخاطب من نیست زیرا من آدمی 62 ساله هستم که در این سن به جمع آوری دفتر شعر پرداختم. برای کسانی که از دهه هفتاد به این طرف به شعر روی آورده اند این دفتر جاذبه ای ندارد. درحال حاضر حاضر وزن مایه فرار و بیگانگی شاعر است. الان سه دهه است که شعر حاکم ما شعر بی وزن است.
وی افزود: مثل این است که در موسیقی هم نسل تاج اصفهانی باشم ولی الان با کسانی زندگی کنم که اصلا دستگاه های موسیقی را قبول ندارند و موسیقی خیلی جدید با شعرهای جدید را می پذیرند. اگر کسی در این دستگاه ها بخواند مورد پسند این نسل نیست. به هرحال سخن من در پاسخ به نقد وزیربانی این است که من یک نسل بلند ادبی با او و هم نسلان او فاصله دارم. شاید اگر من سی ساله بودم و شعری می گفتم، به جهان شعری که موردنظر منتقدان است نزدیک تر بود. من فکر می کنم فاصله ادبی موجب عدم جذب مخاطب شده است. من بعد از چاپ یک غزل در مجله شوکران با تشویق برخی بزرگان شعر مثل کامیار عابدی، سیمین بهبهانی، موسوی گرمارودی و... مواجه شدم که گفتند اگر شما با این پایه و مایه شعر می سرایید چرا شعرتان را آشکار نمی کنید؟ این تشویق در من اثر کرد و تصمیم گرفتم این مجموعه را منتشر کنم.
این حافظ پژوه در ادامه خاطرنشان کرد: به عنوان مثال "زنده میری" که عنوان این کتاب نیز هست، شعری است که پیش از چاپ خیلی ها آن را حفظ کردند اما ممکن است این شعر برای وزیربانی که منتقد و شاعری جوان است و همین طور هم نسلان او جذابیتی نداشته باشد. نمی دانم این ناشی از گناه شعر من است یا بخت من! ولی دکتر شفیعی کدکنی این شعر را تشویق کرده و آن را در مایه های شعر سنایی شمرده بود. به هرحال با عدم استقبال مخاطبان جوان از این دست اشعار، من بازهم به همین رویه شعر می گویم و نظرم این است که جوانان با شعر کهن بیشتر انس بگیرند.
در ادامه مهدی وزیربانی گفت: ما در جریان مراسم بزرگداشت فروغ فرخزاد، حسین منزوی، ملک الشعرا بهار یا شفیعی کدکنی و افراد شاخص دیگر کسانی را حاضر می بینیم که حتی مادرشان هم فروغ را نمی شناسد اما خود با شعرهای فروغ کاملا ارتباط برقرار می کنند. من در غزل شما تحولی مشاهده نمی کنم اما غزل های حسین منزوی و به خصوص ابتهاج وجود دارند که توانسته اند رابطه خود را با مخاطب جوان حفظ کنند. شما تا جایی می توانید به سرودن این اشعار بپردازید اما درها را به روی مخاطبان جوان می بندید.
خرمشاهی در پاسخ به او یادآور شد: خود حسین منزوی شعری را که من برایش سروده ام پسندید و گفت تو چرا در شعر فروتنی می کنی.
وزیربانی اضافه کرد: دفتر یک شاعر وقتی بخواهد موفق باشد باید لااقل 15 یا 20 شعر مطلوب داشته باشد ولی بعضی از اشعار شما مثل "شب چراغ" قادر به ارتباط با مخاطب نیست.
سپس خرمشاهی ادامه داد: این طور نیست که من هرچه جلوتر آمدم شعرم بهتر شده باشد. من به گذشته که برمی گردم می بینم شعرهایی که قبل سروده ام بهتر از الان بوده است ولی نمی توان به امثال من ایراد گرفت که چرا دفتر شعر چاپ می کنند. (ادامه دارد)
نظر شما