۲۸ آبان ۱۳۸۶، ۱۲:۳۵

رئیس‌مجلس‌شورای اسلامی(مشروح):

تاسیس مجمع عمومی مجالس آسیایی گامی استوار به سوی آینده است

تاسیس مجمع عمومی مجالس آسیایی گامی استوار به سوی آینده است

حداد عادل بیان اینکه ایده‌های نوین و مناسبات جدید در مجمع مجالس آسیایی موجب شده که هویت و جایگاه قاره آسیا در عرصه جهانی ارتقا یابد، گفت: تبدیل انجمن مجالس آسیایی برای صلح به مجمع مجالس آسیایی در سال گذشته تنها یک اقدام رسمی و نمادین نبود بلکه گامی استوار به سوی آینده روشن بود.

به گزارش خبرنگار مهر ، متن کامل سخنان غلامعلی حداد عادل در مراسم گشایش مجمع عمومی مجالس آسیایی برای صلح بدین شرح است : از برگزاری دومین اجلاس مجمع مجالس آسیایی در تهران خوشوقتم و خوشحالم که یک بار دیگر چهره های شاداب و مصمم همکاران خود در کشورهای عضو را از نزدیک مشاهده می کنم. مجمع مجالس آسیایی سال گذشته تصمیمات بسیار مهم سازنده ای اتخاذ نمود و دستاوردهای ارزشمندی داشت. تبدیل "انجن مجالس آسیایی برای صلح" به "مجمع مجالس آسیایی" تنها یک حرکت رسمی و نمادین نبود بلکه یک گامی استوار به سوی آینده ای روشن بود. امیدوارم مجموعه تلاش هایی که طی یک سال گذشته در جهت تثبیت دستاوردها و توسعه فعالیت های مجمع مجالس آسیایی صورت گرفت موجبات رضایت همه شما را فراهم آورده باشد.

رشد و پویایی آدمی، همچون کژی و انحطاط او در عرصه فردی و ساحت اجتماعی، مرهون تفکر و ایده پردازی اوست . حرکت تکاملی تاریخ و تمدن بشری را نیز نمی توان چیزی جز نتیجه فرآیند تبدیل ایده های ذهنی به واقعیات عینی دانست. اندیشه بشر که رمز برتری انسان بر سایر موجودات محسوب می شود، برای پرورش و بالندگی باید در مدار عقل و فطرت آدمی و وحی الهی قرار گیرد تا بارور شود و از کژیها و ناراستیها پالوده گردد. در غیر این صورت یا عقیم می ماند و یا تباهی می زاید. اندیشه سالم، برای جهان خرمی و آبادانی به ارمغان می آورد و اندیشه تباه، جهان را به تباهی می کشد. در چشم انداز تاریخی، هر گاه اندیشه بشری با ارزش های فطری و آرمان های معنوی پیوند یافته، صلح و صلاح و امنیت حاصل شده و هر گاه که در تعارض با آنها قرار گرفته، جنگ و فساد و ناامنی ببار آمده است.

در دورانی نه چندان دور، جهان با ساختاری صلب و سخت به دو قطب سیاسی - نظامی تقسیم شده بود و هر گونه تنوع فرهنگی و تمایز هویتی بیرون از این دو قطب، با اعمال سیاست های امنیتی سرکوب می گردید و یا نادیده انگاشته می شد. الگوهای هویت جمعی و همگرایی و وحدت فقط بر قدرت ایدئولوژیک و یا ایدئولوژی قدرتمدار متکی بود. در جنگ قدرت دو اردوگاه کاپیتالیسم و کمونیسم و انگاره های خشک طبقاتی، امکان رشد و بالندگی اندیشه های بشری بسیار محدود بود وانسانیت انسانها که در اندیشه های آنان تجلی می یابد، کمتر مجال شکوفایی داشت..

این حصار تنگ و فضای عقیم اینک به پایان رسیده است. اما پایان جنگ سرد برخلاف آنچه که برخی سیاستمداران غربی القاء می کنند، ناشی از پیروزی و برتری سرمایه داری و لیبرالیسم نبود بلکه حاصل فروپاشی انگاره های تحمیلی و شکست آرمان هایی بود که از درون دچار تصاد و از برون دستخوش ناسازگاری با محیط بود. این یگ گزاره منطقی است که اختصاصی به دوران جنگ سرد ندارد. اگر بپذیریم که عرصه عمل و حرکت تاریخی بشر ترجمان اندیشه ها و ایده های اوست، رمز پیروزی و پایداری اندیشه ها را باید به حکم عقل و فطرت و وحی در انسجام منطق درونی و سازگاری آنها با محیط بیرونی جستجو کنیم.

بر همین اساس می توان گفت که روش ها و ایده هایی نظیر جنگ پیشگیرانه و اشغال نظامی، تحمیل دموکراسی برای نیل به آزادی و مبارزه با ترور به وسیله تروریسم نه تنها در دوران جنگ سرد که در جهان متحول امروزی نیز محکوم به شکست است. کیست که تناقض میان مبانی و روشهای گسترش دموکراسی با اشغال نظامی و تخریب هویت یک ملت را تشخیص ندهد؟  چگونه می توان ناسازگاری میان اقدام یک جانبه به جنگ و ایجاد و تداوم نا امنی را با ادعای صلح جویی و مبارزه با تروریسم برای افکار عمومی جهانی توجیه کرد؟ کدام انسان عاقل و هوشیاری است که ادعای مبارزه با گسترش سلاح های کشتار جمعی را همزمان با تولید و انباشت انواع این سلاح ها با سابقه بکارگیری آنها علیه مردم بی دفاع مشاهده کند و بتواند آن ادعا را باور کند؟! این همان تضاد درونی و ناسازگاری بیرونی است که در اندیشه و عمل برخی قدرتمندان جهان سایه افکنده است. آنچه با روشهای تحمیلی اشغال و سرکوب به نام دموکراسی و آزاد سازی در عراق و افغانستان و نظایر آن صورت می گیرد، در واقع تداوم اندیشه ها و انگاره های فرسوده دوران جنگ سرد است که یک بار دیگر صلح و امنیت جامعه بشری را به چالش کشیده است.

اما چرخه زاینده ایده و عمل پیوسته در کار تغییر و تحول جهان است. یکی از پدیده های شگرف زمان ما سرعت تبدیل ایده های ذهنی به واقعیات عینی است که با استفاده از فناوری نوین و گسترش ارتباطات امکان پذیر شده است. مردان و زنانی که دارای اندیشه سترگ و ایده های بزرگ برای پیشرفت و رفاه و سعادت جامعه بشری باشند امروزه می توانند بسیار سریعتر از گذشته به تحقق آرمان های خود امیدوار باشند. ایده همگرایی در آسیا یکی از این ایده های بزرگ و ارزشمند است. این ایده تاکنون مراحلی از پردازش ذهنی و فکری را پشت سر گذاشته و در عمل نیز به تشکل ها، سازمان ها و اتحادیه های حرفه ای در زمینه های مهم رسانه ای، دانشگاهی، اقتصادی، تجاری، پولی، گردشگری، ورزشی، هنری در سطح آسیا و برخی همکاری های نهادینه در زمینه های کلان سیاسی، امنیتی، فرهنگی و تجاری در بخش هایی از آسیا منجر شده است.

مجموع این ایده پردازی ها و فعالیت های اجرایی موجب شده است که موقعیت و جایگاه آسیا در عرصه روابط بین الملل و مناسبات جهانی ارتقاء یابد. نگاه استعماری غرب به آسیا و گفتمان مرکز - پیرامون که مدتهای مدید یکی از الگوهای غالب فکری بر روابط بین الملل محسوب می شد، آسیا را در منطقه پیرامونی و حتی شبه پیرامونی جای داده بود. در این نگاه هویت فرهنگی آسیا و میراث تمدنهای آن مطرح نبود بلکه این قاره جولانگاه رقابت های سیاسی و استعماری قدرتهای مرکزی تلقی می شد. تحول در پارادایم دو قطبی جنگ سرد و ظهور منطقه گرایی کارآمد در دل پارادایم جهانی شدن، این فرصت را برای آسیا به ارمغان آورده است که از نو به هویت و میراث تمدنی خویش بنگرد و در مناسبات جدید جهانی نقش و جایگاه جدیدی برای خود رقم زند.

در این نگاه جدید می باید به بازشناسی و واکاوی عناصر تاریخی، فرهنگی، اقتصادی و سیاسی پرداخته شود و با تاکید بر وجوه مشترک میان مردم و دولتهای این منطقه و تجربه های موفق همکاری در آن، افقهای نوینی در عرصه های اندیشه و عمل برای همگرایی در آسیا گشوده شود. همگرایی در آسیا روند آگاهانه ای است که ضمن به رسمیت شناختن تفاوتها و تمایزها، تلاش می کند با اتکا بر وجوه مشترک، نیازهای متقابل و چالش های مشترک، اجزاء را بیش از پیش به یکدیگر نزدیک نموده و موانع همکاری را از بین ببرد.

من معتقدم که آسیا ظرفیت های بالفعل بسیاری برای همگرایی و همکاری دارد. قاره آسیا به لحاظ مساحت جغرافیایی وسیعترین، از نظر تاریخی قدیم ترین، از حیث سرمایه انسانی و جمعیت پرترین، از منظر دینی و فرهنگی متنوع ترین و از نقطه نظر ذخایر انرژی و منابع طبیعی غنی ترین قاره جهان است. در ورای این جغرافیای گسترده وتاریخ کهن، در دل این جمعیت انبوه و مردمان متنوع، و در بستر ذخایر مادی و معنوی قاره آسیا، ظرفیت های بزرگی نهفته است که چشم انداز آینده هان را رقم می زند. ما در جهانی زندگی می کنیم که اجزاء آن به طور فزاینده ای در ارتباط و وابستگی متقابل با یکدیگر قرار دارند. گسترده جهانشمول اقتصاد، سیاست، فرهنگ، امنیت، فناوری، محیط زیست، افکار عمومی و رسانه های ارتباطی و کارکردهای مستقل و ترکیبی آنها، دستور کار جهانی را به گونه ای شکل داده که پیشرفت در این عرصه ها بدون یک نگاه جهانی و تعامل فراگیر امکان پذیر نیست. اما از هر منظری که به جهان و روندهای جهانی بنگریم، جایگاه و موقعیت آسیا در آن ممتاز و برجسته است. در واقع، آسیا به مثابه یک قطب تاثیرگذار بر معادلات سیاسی، اقتصادی، تجاری و فرهگنی در سطح جهان، خود یکی از مولفه های بی بدیل روندهای جهانی است.

نقش مردم و نهادهای مدنی در بینش همگرایانه در آسیا بسیار اساسی و مهم است. به اعتقاد اینجانب نهادهای مردمی مانند مجمع عمومی مجالس آسیایی با تکیه بر دو خصیصه ممتاز خود یعنی "مردمی بودن و سرآراء و انتخاب مردم" و "مرجعیت داشتن در امر قانون گذاری و قانون مداری" می توانند نقش بسیار موثری در توسعه روابط بنیادین در میان ملتها و دولتهای آسیایی ایفا نمایند.

بر همین اساس، دولتهای آسیایی در حمایت از این چنین نهادهای موثر در همگرایی فرهنگی و مردمی در آسیا رسالت و مسئولیت سنگینی بر عهده دارند.

مجمع مجالس آسیایی به عنوان یکی از مهمترین نهادهای مدنی در آسیا تاکنون توانسته است نقش پیشرویی در تقویت همگرایی آسیایی ایفا نماید. علاوه بر موضوعات متنوع سیاسی، اقتصادی و فرهنگی که در نشست های سالانه مورد بحث و گفتگو قرار گرفته، ایده های شجاعانه و مبتکرانه ای مانند "معاهده دوستی در آسیا" ، "بازار یکپارچه انرژی در آسیا" و "صندوق پول آسیایی" پروژه های مهمی هستند که تحقق هر یک از آنها گام بزرگی در مسیر تحقق همگرایی در آسیا محسوب می شود.

جمهوری اسلامی ایران و به ویژه مجلس شورای اسلامی ایران به همگرایی در آسیا که در نظر مبتنی بر علم و عقل و منطق و در عمل متکی بر تلاش برای رشد و توسعه و صلاح و فلاح مردم این منطقه است با دید مثبت می نگرد. جمهوری اسلامی ایران در کنار دیگر کشورهای تاثیرگذار، با عضویت در بسیاری از نهادها و سازمان های آسیایی نقش فعالی در تقویت همگرایی در عرصه های مختلف فرهنگی، اقتصادی، تجاری، سیاسی و انرژی در آسیا به عهده دارد. هر قدر که این تلاش و همکاریها در کمیت و کیفیت ارتقاء یابد و به تحکیم روابط و تثبیت صلح و امنیت و رفاه بیشتر در آسیا منجر شود، از حمایت و مساعدت بیشتر ما برخوردار خواهد بود. مجلس شورای اسلامی ایران به عنوان یکی از اعضای موسس مجمع مجالس آسیایی همواره برای تقویت و توسعه فعالیت های این نهاد ممتاز بین المللی کوشیده است.

اینجانب به عنوان رئیس دوره ای مجمع مجالس آسیایی، از ایده تشکیل دبیرخانه ثابت و فعال برای مجمع مجالس آسیایی با هدف تثبیت فعالیت ها و کارآمدی بیشتر و پیگیری جدی تر تصمیمات آن استقبال می کنم. به اعتقاد من، این مجمع می باید با جدیت بیشتری تلاش نماید تا از طریق افزایش و تعمیق روابط با نهادهای دولتی در سطح آسیا دایره اجرایی تصمیمات و رهنمودهای خود را توسعه بخشد. همچنین لازم است که برای احراز نقش موثرتری در عرصه بین المللی، با نهادهای مشابه خود در دیگر نقاط جهان وارد تعامل بیشتر شود و راهکارهای جدیدی برای توسعه همکاری با آنها اتخاذ نماید.

کد خبر 589219

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha