به گزارش خبرنگار مهر، حاتمیکیا تا پیش از "دعوت" 13 فیلم سینمایی جلو دوربین برده که در تمام آنها فقط به عنوان کارگردان حضور داشته و مانند بسیاری از عوامل قرارداد امضا کرده و تمام یا در نهایت به اندازه دستمزد خود در سرمایه اولیه فیلم شریک شده تا از سود فیلم سهم ببرد.
به هر حال سینمای حاتمیکیا مخاطبان بسیار دارد و او از فیلمسازانی است که مخاطب بیش از نام بازیگر به واسطه حضور او به عنوان کارگردان به تماشای اثر مینشیند. حال کارگردان پرطرفدار و محبوب این سالها مدتی است پا به عرصه تهیهکنندگی گذاشته و خود آثارش را تولید میکند. این اتفاق با تاسیس موسسه حک فیلم افتاد و او همراه با محمد پیرهادی (خبرنگار روزنامه رسالت که از نیمه دهه 70 به سمت تلویزیون متمایل شد) فعالیتهای خود را در حوزه تهیهکنندگی به شکل جدی شروع کرد.
حاتمیکیا پشت صحنه "به رنگ ارغوان"
حاصل این همکاری ساخت فیلم سینمایی "به نام پدر" و مجموعه تلویزیونی "حلقه سبز" بوده و حالا تولید فیلم سینمایی "دعوت" که در برنامههای شرکت حک فیلم قرار دارد. حال با در نظر گرفتن این موضوع که حاتمیکیا به عنوان تهیهکننده دغدغه بازگشت سرمایه دارد، چرا باید نسبت به دعوت از بازیگرانی چون محمدرضا گلزار، بهرام رادان و مهناز افشار به او خرده گرفت؟ او فیلمسازی زیرک و باهوش است و به درستی تشخیص داده باید تغییر مسیر بدهد.
در مسیر پیش رو که حالا دغدغه تهیهکنندگی هم به آن افزوده شده دیگر حاتمیکیا سالهای گذشته پاسخگو نیست و تکرار حرفها در "به نام پدر" خود گویای این نکته اساسی است. حال او نیاز به یک خانهتکانی دارد. ورود به عرصهای چون فیلم "دعوت" بسیار خطرناک است و شاید اگر بخواهد فقط به اتکا نام و اعتبار خود پا به آن بگذارد، شکستی همهجانبه انتظارش را بکشد. بنابراین او میخواهد فضای تازه را با ستارهها بیازماید تا اگر خود دچار نقص بود، با ستارگان چندان به چشم نیاید.
حاتمیکیا دوست ندارد تجربه "حلقه سبز" بار دیگر برایش تکرار شود. او در این مجموعه خود به تنهایی به عرصهای جدید وارد شد و میخواست با اتکا به نام خود و بدون حضور چهرهها این تجربه را پشت سر بگذارد؛ اما در نهایت از همان نقطه ضربه خورد و شاید اگر حمید فرخنژاد و سیما تیرانداز نبودند فیلمساز محبوب ما با شکستی همهجانبه رو به رو میشد.
حاتمیکیا حالا هم در معرض آزمونی جدید قرار دارد. با این تفاوت که این آزمون در محفلی به نام سینما برایش رقم میخورد و شکست در آن دوجانبه خواهد بود، یعنی هم مادی و هم معنوی. حضور ستارگان و این جار و جنجالها حداقل این پشتوانه را ایجاد میکند که او در گیشه شکست نخورد. چه بسا اگر او این فیلم را با تهیهکنندهای دیگر میساخت، از وجود این همه ستاره بهره نمیبرد یا به سمت بازیگرانی میرفت که به سینمای او نزدیک باشند.
باید پذیرفت حاتمیکیا در مقام تهیهکننده ملاحظاتش بیشتر باشد. او زمانی که فقط کارگردان بود یک دغدغه داشت و حالا دغدغهای دیگر چون بازگشت سرمایه هم به آن اضافه شده است. او در مجموعه "خاک سرخ" که فقط کارگردان بود از مسئولین سیما خواست به دلیل ارج نهادن به ارزشهای دفاع مقدس میان سریالش آگهی بازرگانی پخش نشود و مسئولین سیما هم به این خواسته او توجه نشان دادند و سریال را بدون آگهی میانبرنامه روی آنتن فرستادند.
اما سالها بعد وقتی در مقام تهیهکننده و کارگردان "به نام پدر" را پس از سالها دوری از دفاع مقدس جلو دوربین برد، خیلی بیمحابا سرتاسر فیلمش را با آگهی تبلیغاتی شرکت تولیدکننده گوشیهای تلفن همراه پر و از این کار خود دفاع هم کرد. به هر حال باید پذیرفت که او در این فیلم دغدغه جذب سرمایه و اسپانسر داشته و دست به این کار زده، حال اینکه تبلیغ موبایل منافی ارزشهای جنگ و دفاع مقدس نیست را باید از خودش پرسید.
بگذاریم فیلمسازی که دوستش داریم فضای جدید را با فراخ بال و بدون حاشیه تجربه کند. او در دو میدان در حال مبارزه است و نباید پشتش را خالی کرد. کار کردن حاتمیکیا با ستارگانی چون گلزار، فروتن، رادان، افشار و تهرانی باعث میشود او فضای جدید را با خیالی آسوده بیازماید. او میخواهد خود را از بند تکرارهایی که در "به نام پدر" در آن گرفتار آمده بود نجات دهد و بپذیریم که حاتمیکیا اکنون یک تهیهکننده هم هست.
نظر شما