به گزارش خبرنگار مهر، دکتر پایا سخن خود را با تأکید بر ملاک عینی دانشمندان نظری آغاز کرد و گفت: آیندهپژوهی در مفهوم جدید یک دانش-فناوری نو است که دو جنبه دانش و فن آوری را به یکسان در خود دارد. جنبه فن آوری این دانش تاکنون از دهه 1930 فراوان رشد کرده است و جنبه علمی آن هنوز زیاد رشد نکرده است و در دهههای اخیر در حال گذار به علمیشدن است.
استاد مدعو دانشگاه وست مینستر لندن گفت: آینده اندیشی تمام عرصه ها را در بر می گیرد و این آَدمی است که آینده اندیش است و هیچ موجودی در این عرصه چون انسان نیست.
وی سپس سه گرایش مهم آینده پژوهی را چنین خواند: نخست گرایش ناظر به شناخت آب و هوا و تحولات بازار، دوم گرایش معطوف به اراده برای تحصیل خواست کنشگر که در آینده قرار است اتفاق بیفتد و تجریر آینده مبنی بر خواست کنشگر و سوم تحلیل آینده ای که بر سر آن رقابت وجود دارد.
دکتر پایا در ادامه گفت: وقتی محققی موفق میشود مسئله اصلی را کشف کند برای حل آن نیاز به طراز معرفتی بالاتری دارد. تکیه آیندهنگری در بعد نظری به معرفت کنشگران، توانایی نقادی و ارزیابی عقل جمعی، بصیرتهای فلسفی معرفتشناسانه که پشتوانه معرفتهای ضمنی و نقادی های جمعی قرار بگیرد، نیاز است. همچنین برای موفقیت بهرهگیری از روشهای مناسب ضرورت دارد و باید فرهنگ صحیح آیندهاندیشی ترویج شود.
وی گفت: آغاز آیندهاندیشی از سوی مؤسسههای مهندسی بود، بعد از مهندسی نوبت به علوم اجتماعی رسید تا از روشهای تفسیری و کیفی و غیر صوری که بهتر میتواند معرفت ذهنی را استنتاج کند، به این امر بپردازند. جامعه شناسان به مهندسان نقدی وارد می کنند که به پست مدرن ها نیز وارد است و آن تصویر غیر دقیق ایشان از علم است.
دکتر پایا به سابقه آیندهنگاری در ایران و کشورهای دیگر اشاره کرد و گفت: قبل از انقلاب دکتر جهانبگلو برنامه آیندهپژوهی فرانسه را ترجمه میکند و بعد از انقلاب نیز مؤسسات خصوصی اهتمام به آیندهپژوهی میکنند. در آیندهنگاری ژاپن پیشتاز است که در پروژه ای به نام پامفا اهدافی چون فرهنگ سازی، دستیابی به اطلاعات، تربیت سیستم های ورزیده، ایجاد فضای فکری و ایجاد زمینه را دنبال می کند. این برنامه چند مرحله به نام های پیش آینده نگاری، آینده نگاری و پس آینده نگاری داشته است.
وی سپس به دو روش دلفی و پانل متخصصان و روش دلفی ترکیبی در آیندهپژوهی اشاره کرد و سپس به ملاحظات انتقادی درباره آینده پژوهی در ایران تاکید کرد و گفت: در ایران آینده پژوهی ضعف بارزی در مبانی نظری و فلسفی دارد.
وی در پایان پیشنهاد کرد: بهتر است برای پیروزی در این رقابت، تحقیقات آیندهاندیشی در کشورهای دیگر رصد شود، فعالیتهای آزاداندیشانه با روش صحیح و جنبه نظری صورت گیرد. این نتایج توسط صاحبنظران و فیلسوفان مورد بحث و بازاندیشی قرار گیرد، برای ترویج فرهنگ صحیح آیندهاندیشی کوشش شود و چگونگی نقد مدلهای آینده مورد بررسی قرار گیرد.
نظر شما