به گزارش خبرگزاری مهر، زینب نجیب، یک پژوهشگر حوزه خانواده و جامعه طی یادداشتی به موضوع حجاب و دستهای پنهان غرب در مساله زن پرداخت که جزئیات این یادداشت به شرح ذیل است:
باور به سیاستهای غیر انسانی غرب و دستهای پنهان صهیونیستی بهعنوان پشت پرده اصلی این نگاه مبتذل به زن، در کلام رهبر انقلاب به وضوح مطرح است و بارها بر آن تأکید شده است.
ایشان گفتمان غرب در مورد زن را یک گفتمان کاملاً حساب شدهی سیاسی میدانند و سیاست راهبردی و اساسی بنیان غرب را بر عرضه شدن و هرزه شدن زن معرفی میکنند.
ایشان اذعان دارد که این فرهنگ غربی _اروپایی در راستای [تضعیف زن] به احتمال نزدیک به یقین توطئهی صهیونیستهاست که اصلاً میخواهند جامعه بشری را به هم بزنند و به هم بریزند.
در این پروتکل مواردی ذکر شده که برای نمونه به دو مورد بسنده میکنیم در این سند چنین آمده:
اهمیت خانواده و نقش تربیتی آن را از بین میبریم و اجازهی اظهار وجود به کسی نمیدهیم؛ زیرا تودهی مردم باید صرفاً به وسیله ما اداره شوند… آنها باید به شنیدن حرفهای ما و اطاعت از ما عادت کنند».
مردم غیر یهود از همان آغاز جوانی به وسیلهی عوامل ما، بی بند و بار و بدون اخلاق بار میآیند. عوامل ما عبارتاند از: معلمان سرخانه، خدمت کاران، منشیها و زنانی که در خانههای ثروت مندان بچه داری میکنند. به کمک زنان صهیونیست، مردان غیر یهودی را در عشرت کدها و محلهای عیاشی به فساد اخلاقی میکشانیم و آنها را از جادهی عفت و پاکدامنی منحرف میسازیم».
از منظر آن کسانی که مدعی شدند، در پروتکلهای اندیشمندان صهیونیست این مسئله وجود داشته، میتوان حدس زد که این خلاف واقع نیست؛ و حتی اگر این اسناد حقیقی هم نباشند؛ اگر نگاه کنیم خواهیم دید که این نگاه غلط این کجفهمی و بدفهمی در زمینه شأن زن در جوامع غرب شاید در حدود ۱۰۰ سال ۱۵۰ سال بیشتر سابقه ندارد و از همانجا به جوامع دیگر سرریز شده است از جمله جوامع اسلامی.
در صورتی که تا قبل از این چنین نبوده و به زن تا این اندازه هتک حرمت نمیشده است. آن روز نگاهشان نگاه نجیبانهتر شرمآلودهتر و متناسبتر با طبیعت زن و مرد بود پس معلوم میشود که این کار سیاسی از طرف صهیونیستها یا از طرف دستگاههای استعمارگر بوده که اینها احتیاج به تحقیق کار دارد.
بزرگترین ضربه و بزرگترین اهانت و حقکشی که در زمینهی مسئله زن انجام گرفته، این است که زن بهعنوان یک موجودی که مورد انتفاع مرد باید قرار بگیرد، معرفی میشود. بنابراین در چنین فرهنگی و بر اساس چنین نامعادلهای، زن برای نمود بیشتر و برای کسب شخصیت بهتر، حتماً باید از جذابیتهای جنسی خودش چیزی را ارائه دهد و مخالفت با این نوع از برخورد با جنس زن، با جنجال و هوچیگری دستگاههای مسلط تبلیغاتی دنیا مواجه خواهد شد.
شاید آنها فلسفه و دلیل این جنجال را تنها نفی نمادهای مذهبی مطرح کنند چرا که خود را لائیک میدانند و ورود نمادهای مذهبی را برنمیتابند. اما بحث مذهب و غیر مذهب نیست. در واقع این کارها مربوط به ادیان نیست، مربوط به مسیحیت و یهودیت نیست؛ مربوط به سیاستهای جدیدی است که از حدود صد و پنجاه سال پیش در دنیا رایج شده است.
بر همین اساس به عنوان مثال حتی اگر حجاب برآمده از انگیزه دینی هم نباشد با آن مبارزه خواهند کرد. چرا که آن را مخالف سیاستهای کلان خود میدانند. کلانسرمایهداران غربی و صهیونیستها، بازیگران اصلی پشت صحنه همه دولتهای مستکبرند.
دنیای استکبار نیز سرشار از جاهلیت، خیال میکند ارزش و اعتبار زن به این است که خود را در چشم مردان آرایش کند تا چشمهای هرزه به او نگاه کنند و از او تمتع بگیرند و او را تحسین کنند. این حس ناشی از همان خشونتهای جنسی و مطالبات خشن جنسی است که مرد از زن دارد.
امروز علیرغم تبلیغات فریبگر تمدن غربی درباره سپردن نقشهای عمده به زن، زن همچنان گرفتار ستمی تاریخی و همه جایی است. در فرهنگ فاسد غرب به زن میدان نمیدهند که استعدادهایش شکوفا شود آنها میخواهند از خصوصیات فیزیکی زن و جاذبهای که این جنس از نظر فیزیکی دارد سو استفاده کنند.
دنیای فاسد غرب میخواهند شخصیت زن را با روشهای غلط و انحرافی که همراه با تحقیر جنس زن است، به زور به ذهن دنیا فرو کنند و زن برای اینکه شخصیت خودش را نشان بدهد، بایستی برای مردان چشمنواز باشد. آیا این شخصیت برای یک زن است؟! بایستی حجاب و عفاف را کنار بگذارد، جلوهگری کند تا مردها خوششان بیاید. این تعظیم زن است یا تحقیر زن؟ این غرب مستِ دیوانهی از همه جا بیخبر، تحت تأثیر دستهای صهیونیستی، این را به عنوان تجلیل از زن عَلم کرد؛ یک عده هم باور کردند.
این همان تکریم بهشکل اهانت و یا اهانت به شکل تکریم است که با صحنهگردانی صهیونیستها محقق شده است.
نظر شما