افت محسوس لژیونرهای فوتبال ایران نه تنها باعث نیمکت نشینی و حتی روی سکو رفتن این بازیکنان شده است ، بلکه راه را برای حضور سایر بازیکنان بسته است و دیگر کمتر شاهد رسیدن پیشنهادات اروپایی برای بازیکنان شاخص فوتبال کشورمان هستیم.
جواد نکونام ، مهدی مهدوی کیا ، رحمان رضایی ، آندرانیک تیموریان ، حسین کعبی ، وحید هاشمیان و تا حدودی فریدون زندی بازیکنانی هستند که در فوتبال اروپا حضور دارند اما نیم فصل توام با ناکامی را پشت سرگذاشتند. نکونام که فصل قبل یکی از بهترین های اوساسونا بود به دنبال مصدومیتی ناخواسته مدتهاست از میادین دور است. مهدوی کیا پس از جدایی از هامبورگ و پیوستن به اینتراخت فرانکفورت هرگز نتوانسته روزهای خوبش در تیم بندری هامبورگ را تکرار کند.
تیموریان ، هاشمیان و رحمان رضایی هم وضعیت خوبی نداشته اند. این سه در برخی بازیها برای چند دقیقه به میدان می روند و در بسیاری از بازیها نیز سکونشین هستند و در فهرست 18 نفره جایی ندارند. حسین کعبی نیز که مدت زمان بسیار کوتاهی را در تیم لستر بازی کرد شرایط خوبی ندارد و در آستانه جدایی از این تیم دسته اولی انگلیس قرار دارد.
به راستی چرا فوتبال ما که داعیه بهترین بودن در آسیا را دارد، این چنین در زمینه ترانسفر بازیکنان به فوتبال اروپا افت کرده است؟ چرا آن پیشرفت و حرکت رو به جلو در نهایت به شکست و حرکت معکوس انجامید؟ اظهارات مجید صالح کارشناس فوتبال در این باره خواندنی است. او می گوید: " در مقطعی از فصل فوتبال که بازیکنان ما از جام جهانی بازگشته بودند و شرایط ایده الی داشتند دروازه های فوتبال اروپا به روی آنها بازشد. آنها در اوج آمادگی بودند و توانستند در تیم های خود بدرخشند و جز بهترین ها باشند. اما کم کم شرایط آنها تغییر کرد و از فرم ایده ال خارج شدند و..."
بازیکنان ایرانی از فرم ایده ال خارج شدند. آنها که با فوتبال آماتور ایران انس گرفته بودند در فوتبالی وارد شده بودند که حرف اول و آخر را نظم می زند و تمرینات حرفه ای. اینجا دیگر بازیکن باید حرفه ای تمرین کند و حرفه ای زندگی کند. اما آیا فوتبالیست ایرانی توان این کار را دارد؟ گاها دیده شده است بازیکن ایرانی زیر فشار تمرینات در تیم های خارجی کم می آورند و مصدوم می شوند و بازگشت او به ترکیب اصلی سخت می شود.
صالح به این موضوع اشاره ای متفاوت دارد. او می گوید:" بازیکنان ما با نوع نگاه خاص فوتبال ما وارد اروپا می شوند. آنجا نحوه تمرینات متفاوت است، فشار کار قدری بیشتر است. نحوه بازی تیم ها با آنچه درفوتبال ایران می گذرد تفاوت عمده دارد. آنجا برخوردها بیشتر است و میزان آسیب دیدگی بازیکنان افزایش می یابد. در این شرایط بازیکنی که آسیب ببیند و از ترکیب خارج شود شانس اندکی برای بازگشت به ترکیب اصلی خواهند داشت".
بهمن فروتن سرمربی پیشین تیم فوتبال شموشک نوشهر و عضو هیئت رئیسه کانون مربیان فوتبال ایران اما از نگاهی دیگر به این مسئله می نگرد. او مسائل سیاسی را در کنار گذاشتن بازیکنان ایرانی دخیل دانسته و می گوید: " زمانی فوتبال اروپا به بازیکنان ایرانی روی خوش نشان داد، از آنها حمایت کافی می شود. مثلا دولت آلمان تمایل داشت که بازیکنان ما در فوتبال این کشور بازی کنند، همانطور که گفتم بنا به ملاحظات سیاسی! اما امروز این حمایت دریغ شده و ما مانده ایم و تعدادی بازیکن که همان قابلیت را دارند اما حمایت نمی شود".
حرف های فروتن تامل برانگیز است اما این سئوال را در ذهن تداعی می کند که آیا فقط دریغ کرد حمایت از لژیونر ایرانی باعث افتش شده است؟ یعنی مسائل دیگری در این بین تاثیرگذار نبوده است؟
پاسخ فروتن به این ابهامات خود چهره ای دیگر از فوتبال ایران می گشاید و آن هم خشک شدن ریشه استعدادها در فوتبالی که پول حرف اول و آخر آن را می زند. او می گوید: " بعد از هاشمیان و مهدوی کیا ما کدام بازیکن را به فوتبال اروپا فرستادیم؟! "نکونام و تیموریان". بازدهی تیم ملی ما در چند سال اخیر کدام بزیکن بوده است؟ "تیموریان" . با این حساب طبیعی است که فوتبال اروپا روی خوش به بازیکنان ایرانی نشان ندهد.
در دنیای فوتبال تعریفی که برای بازیکن خارجی به کار می رود، یک تعریف بین المللی است که خاصه فوتبال اروپا یا آسیا نیست. در تمام دنیا باشگاه ها هزینه صرف می کنند و بازیکن خارجی جذب می کنند تا کاستی های تیم شان را برطرف کنند. کاستی هایی که امکان رفع آنها با جذب نیروهای داخلی ممکن نبوده و باید از خارج از کشور نفراتی را به کادر خود می افزودند.
دراین بین بازیکن خارجی باید توانایی زیادی داشته باشد، خیلی بیشتر از بازیکنان بومی آن کشور تا آنها را روی نیمکت بنشاند و خود به میدان برود. آیا بازیکنان ایرانی حاضر در لیگ های اروپایی چنین خصوصیتی دارند؟ صالح در این باره چنین اظهارنظری دارد: " در تمام دنیا اولویت تیم ها با بازیکنان داخلی است. آنها برای آنکه فوتبال ملی خود را تقویت کنند ناچارند که توجه بیشتری به نیروهای داخلی کشور خود داشته باشند، دراین بین بازیکن خارجی باید قابلیت بالایی از خود نشان دهد و توانایی اش بیش از نفرات بومی آن کشور باشد که فرصت بازی بیابد".
آیا بازیکنان ایرانی در مقایسه با همتایان خود در تیم های اروپایی دارای چنین قابلیتی هستند؟ مثلا وحید هاشمیان در مقایسه با میک هانکه آلمانی چه شرایطی دارد؟ آیا می تواند این مهاجم جوانی آلمانی که جز امیدهای سرمربی تیم ملی کشورش برای حضور در یورو 2008 است را نیمکت نشین کند؟
با این شرایط گفتن اینکه مثلا "مربی تیم با بازیکنان خارجی رابطه خوبی ندارد" یا "بازیکن خود را به من ترجیح می دهد" درست نیست زیرا در فوتبال حرفه ای اروپا که همه چیز مربیان بسته به یک پیروزی و شکست است هیچ مربی شانس خود را نیمکت نشین کردن یک بازیکن شاخص از بین نمی برد. تاکید ما روی کلمه شاخص است. یعنی بازیکنی که توانایی هایش متمایز با دیگر بازیکنان تیم باشد.
حال این سئوال به ذهن می رسد که "آیا دروازه های فوتبال اروپا به روی بازیکنان ایرانی بسته شده است؟". صالح در این باره می گوید: " نه ! بازیکنان ایرانی نشان داده اند که توانایی بازی درفوتبال اروپا را دارند. آنها باید میدانی برای بروز توانایی های خود بیابند تا مدیران تیم های اروپایی را مجاب به خرید خود کنند. مثلا میدان های چون جام جهانی، جام ملت های آسیا، لیگ قهرمانان آسیا و..."
فروتن همچون همیشه بدون ملاحظه حرف می زند و می گوید: " فوتبال ما ذلیل و زمین گیر است. پدیده نداریم! پدیده هم اگر بیاید زود فراموش می شود. با این شرایط چیزی برای عرضه به اروپا نداریم"!
در شرایط فعلی باید دلخوش به همین حضور کمرنگ در فوتبال اروپا باشیم و منتظر بمانیم تا میدانی جدید برای بروز و ظهور توانایی ها به فوتبالیست های عرضه شود. آیا این میدان در اختیار آنها قرار می گیرد؟ یا اینکه توانایی برای متقاعد ساختن مدیران تیم های اروپایی به جذب بازیکنان ایرانی وجود دارد؟ اینها سئوال هایی است که پاسخ آنها با گذشت زمان مشخص می شود.
نظر شما