1 - ایستادگی ایران و اثبات صلح آمیز بودن، بومی بودن و کامل بودن تسلط ایران اسلامی به فناوری استراتژیک هستهای « مهمترین سند کارآمدی نظام جمهوری اسلامی ایران» است. چرا؟! بدین دلیل که بسیاری از کشورهای جهان با وجود کمکهای تکنولوژیکی ابرقدرتها و بدون هیچ محدودیتی نتوانستند در تمام حوزههای فناوری هستهای صاحب تکنولوژی بومی شوند. در عین حال ایران همزمان در عرصههای فناوری تاسیسات (مانند ساخت معدن ساغند یزد و تاسیسات اصفهان و نطنز)، فناوری تجهیزات (مثل ساخت پیشرفتهترین سانتریفیوژها و نصب آبشارهای متوالی) و نیز فناوری مواد (مانند تولید 7 فرآورده اصلی اورانیومی از یکسو و تولید آب سنگین و بازفرآوری پلوتونیوم از سوی دیگر) توانست تسلط بیچون و چرای دانشمندان جوان و نجیب خود را به دنیا اثبات کند.از سوی دیگر؛ حداقل 20 کشور دنیا در زمینه فناوری هستهای اقدامات گستردهای انجام دادند که همه نیز با پدیده «بازگشت اتمی» از آن دست کشیدند. یعنی تاب فشارها را نیاوردند.
داستان 500 تن تجهیزات هستهای یک کشور عربی که در ازای وعدههای دروغین بار کشتی شد و تحویل آمریکا شد، همچنین قصه کشوری که صرفا در ازای 50 هزار تن نفت خام و آزادی بخش اندکی از داراییهای بلوکه شدهاش فرمان Off به دانشمندان هستهایاش داد، از این دست است. جالب اینکه خلف وعده آمریکا، امروز آنها را از اعتماد گذشته پشیمان ساخته است.
2 - آغاز چالش هستهای خود حکایت جالبی است؛ پیوند گروه تروریستی منافقین با آژانسهای اطلاعاتی غرب و رسانههای سلطهگر از جمله شبکه تلویزیونی CNN آمریکا در اوت 2002 آن را کلید زد. در آن هنگام و در تب و تاب گانگستریسم آمریکایی و هراس افکنی از حمله به عراق یا ایران و... نظام اسلامی راهبردی 3 مرحلهای را برای مدیریت این بحرانسازی غرب تمهید کرد. راهبردی که در هر مقطع زمانی تاکتیکی تعریف شده داشت و نهایتا به ثمر نشست.
اول؛ در حالی که دولت جنگ طلب بوش موضوع فعالیتهای هستهای ایران را در افکار عمومی دنیا به عنوان یک موضوع امنیتی میان ایران و جامعه بینالمللی مطرح میکرد، ما بایستی آن را طی برنامهای میان مدت برای افکار عمومی دنیا به موضوعی فنی بین ایران و آژانس تبدیل میکردیم، که اینگونه شد.
دوم؛ در حالی که آمریکا اساس ورود ایران به فناوری هستهای را ناپذیرفتنی جلوه میداد، ما بایستی برنامهای هوشمندانه برای جلب اعتماد افکار عمومی دنیا و سپس اجماع ملی برای استفاده از حداکثر مواهب انرژی هستهای را پیش میبردیم، که بردیم.
سوم؛ اصل در آن مقطع برای جمهوری اسلامی ایران حفظ و تثبیت فناوری در بستر زمان و به عبارتی طراحی یک بازی تاخیری برای تحلیل فشارهای غرب بود. حداکثری بودن این فشارها برای مجبور کردن ایران به واکنش هیستریک ایجاب میکرد تا با طراحی برنامهای چند مرحلهای، بحران سازی غرب به نوعی کنترل شود، به نحوی که هیچ چیزی ندهیم که نتوانیم آن را پس بگیریم. چنین هم شد.
3 - ایستادگی ایران، جنگ طلبها را مشخص کرد. در طول 5 سال فشار، تهدید، تحریم و کشمکش، ایران هیچگاه از مسیر تدبیر و استراتژی طراحی شده منحرف نشد. سولانا در نشستی گفته بود 1+5 قبول دارد که انرژی هستهای حق همه کشورهاست اما دلیلی نمیبیند که برخی کشورها از این حق استفاده کنند! ایران برنده فینال هستهای شد، در حالی که یکقدم از حقوق ملت عقب ننشست و از سوی دیگر حداکثر حقوق قانونی خود در فناوری صلح آمیز هستهای را نیز تثبیت کرد.
4 - ایستادگی ایران، فرصت ایفای نقش و اعاده حیثیت از دست رفته آژانس در ماجرای ادعاهای دروغین آمریکا در مورد وجود سلاحهای کشتار جمعی در عراق بین سالهای 2000 تا 2002 بود. به عبارتی ایران از آژانس و البرادعی، از اساسنامه این نهاد بینالمللی و پیمان NPT اعاده حیثیت کرد. فرصتی که دنیا باید قدر بداند.
5 - ایستادگی ایران نتیجه داد اما فتنههای فتنه گران پایان نمییابد. همانطور که رهبر عزیز انقلاب فرمودند بهانه آمریکا در این فقره، نه موضوع فعالیتهای صلح آمیز (که خودشان بهتر از همه به آن واقف بودند) بلکه فراتر از موضوع هستهای بود. آنها متوجه شدند که ایران در 4 فناوری استراتژیک امروز دنیا در حال حریم شکنی است! فناوریهایی که تسلط به یکی از آنها هر کشوری را از رده توسعه نیافتگی به سطح توسعه یافتگی جهش میدهد و آن کشور را به بازیگری تعیین کننده در مناسبات بینالمللی تبدیل میکند. ایران نه در یکی، بلکه در تمام این 4 فناوری مرزهای انحصاری را شکسته است. در فناوری هستهای که داستان مشخص است. در فناوری سلولهای بنیادین و دانش ژنتیک در رده هفتم جهان جلوه گر شدهایم. در دانش فضایی به آستانه فضا پا گذاشتهایم و قادر به تست و رهگیری موشک در ورای جو و فرود آوردن آن با ضریب دقت 4 در هزار شدهایم. و نهایتا در بحث فناوری اطلاعات و علوم دیجیتال نیز حتی دانش آموزان نوجوان ما در رقابتهای جهانی شگفت آور شدهاند.
6 - ایستادگی ملت ایران پشتوانه بزرگ دولتهایی بوده است که هریک سهمی بزرگ از این پیروزی دارند. نهال فناوری هستهای بومی در دوران ریاست جمهوری رهبر معظم انقلاب و زمان حیات امام عزیز کاشته شد و در دوران ریاست آیتالله هاشمیرفسنجانی، حجتالاسلام سید محمد خاتمی و نهایتا دکتر محمود احمدینژاد آبیاری شد و به ثمر نشست. فراتر از این، دست تدبیر رهبری همواره «پیچش مو و اشارتهای ابرو» را برای پایمردی هوشمندانه دولتها هویدا ساخته است. ملت ایران تلاش مردان بزرگی چون دکتر حسن روحانی،دکتر کمال خرازی، دکتر منوچهر متکی، دکتر علی لاریجانی و دکتر سعید جلیلی و عده فراوان دیگری از زحمتکشان پیدا و پنهان دیپلماسی هستهای را هرگز از یاد نخواهد برد.
7 - 29 سال تحریم و تهدید و تحمیل فشارهایی که حمله نظامی مستقیم و جنگی 8 ساله یکی از آنها بود، مانع این نشد که این جمله نورانی امام راحل فراموش ملت ایران شود که «ما میتوانیم».
8 - ایستادگی ایران در حالتی نتیجه بخش شد که نظام اسلامی تمام راههای مسالمتجویانه را برای تثبیت حقوق کشور در محیطی آرام طی کرد، قدمی از مقررات و هنجارهای بینالمللی فراتر نگذاشت و نیز کوچکترین حقی از ملت رشید خود و البته نسلهای آینده را به معامله نگذاشت.
9 - ایستادگی ایران البته پیشبینی یک متفکر جهانی را هم محقق کرد. فرانسیس فوکویاما روزی از تحقق «ابرقدرت تنها» هشدار داد و امروز آمریکا ابرقدرتی است که تنها مانده است.
10 – و نهایتا اینکه ایستادگی ملت ایران در سال «اتحاد ملی و انسجام اسلامی» ثمر داد. حکمتهایی فراوان در این تلاقی نهفته است که از آن اهل فن باد. یا حق.
-------------------------
نویسنده: پرویز اسماعیلی منبع: روزنامه تهران امروز
نظر شما