به گزارش خبرنگار مهر، عصر دیروز در نشست شب پیربوردیو که در مرکز پژوهشهای هنری نقش جهان برگزار شد، دکتر شهرام پرستش، عضو هیئت علمی دانشگاه مازندران از منظرفلسفه علوم اجتماعی آرای پی یر بوردیو، جامعهشناس و اندیشمند فقید فرانسوی را مورد نقد و بررسی قرار داد.
پرستش با تأکید بر فلسفه رابطهگرایی به عنوان ستارهای قطبی در شرح و فهم آرای بوردیو گفت: همواره باید فلسفه رابطهگرایی را در فهم اندیشه های این جامعه شناس فرانسوی در نظر داشت.
پرستش سپس به دو سنت بزرگ جامعهشناسی یعنی برنامه تحقیقاتی (در اصطلاح لاکاتوشی) پوزیتویستی و برنامه تحقیقاتی تاویل گرایی (هرمنوتیکی) اشاره کرد و گفت: درحالیکه پوزیتویستها با اصالت دادن به عین، جهان اجتماعی را ابژه ناب میدانند، تأویلگرایان با اصالت دادن به ذهن، عرصه اجتماعی را بهمنزله نظمی سوبژکتیو و ساخته شده توسط انسان میخوانند.
وی گفت: به باور بوردیو هر دوی این نگاهها در نهایت به ذاتگرایی منجر خواهند شد و بنابراین برای رهایی از ذاتگرایی است که وی برنامه سومی را در تقابل کامل با بزرگان جامعه شناسی ایجاد میکند. برنامه او را در سه سطح هستی شناختی، شناختشناختی و روششناختی میتوان بررسی کرد، گو اینکه این سه چنان در هم تنیدهاند که جدایی کامل آنها غیرممکن است. اصالت برنامه بوردیو از مفاهیم جدیدی که او وضع میکند نیز روش است.
پرستش سپس به سطح هستیشناختی در فهم اندیشه بوردیو اشاره کرد و گفت: در این سطح بوردیو واقعیت اجتماعی را امری سیال و پویا میداند که ازدیالکتیک میان سوژه و ابژه شکل گرفته است. البته بوردیو سوژه و ابژه را به شیوهای ذاتگرایانه نمیفهمد و برای درک این معنا میتوان به تأثیری که او از اینشتین گرفت، بهره برد.
وی در ادامه به سطح معرفتشناختی بوردیو پرداخت و گفت: بوردیو متناسب با نوع نگاه هستیشناختیاش، مفاهیم جدیدی چون میدان و منش(هابیتوس) را وضع میکند. میدانهای اجتماعی او چون میدانهای فیزیکی تحت تأثیر سلطههای نمادین، کنشگران را در مسیرهایی(پرتاب راههایی) هدایت میکند.
وی در پایان به نگاه بوردیو به روششناسی اشاره کرد و گفت: در سطح روششناسی نیز بوردیو از ساختارگرایی تکوینی سخن میگوید که نخست امری متناقض به نظر میرسد، زیرا ساختارگرایی با اعتقاد به ساختارهای انتزاعی و فراتاریخی، نمیتواند تکوین و تاریخ را بپذیرد، اما با در نظر داشتن نگاه هستیشناختی بوردیو میتوان به نوع روش خاص او پی برد.
نظر شما