به گزارش خبرنگار مهر، علی دایی در فوتبال ایران یک اتفاق بود. اتفاقی که می توانست بسیار بزرگ باشد و البته اگر نرمشی که امروز از او می بینیم، سال هال قبل رخ می داد، بی تردید همه و همه، در بزرگی این اتفاق متفق القول می شدند. دایی خیلی دیر پا به عرصه فوتبال ملی گذاست(25 سالگی) اما آنقدر درخشید تا اینکه خیلی زود جای مهاجم بزرگی چون ناصرمحمدخانی را در تیم ملی پر کرد. به ثمر رساندن چهار گل و کسب عنوان آقای گلی در مقدماتی جام جهانی 1994، گواه این مدعا بود.
اوج درخشش علی دایی در رقابت های جام ملت های 1996 بود که هیولای کره جنوبی، برای همیشه به دست او کشته شد و زخم های چندین ساله ایرانیان به دست قدرت بلامنازع فوتبال آسیا، مرهم یافت. از او و همه آنان که دراین پیروزی بزرگ سهم داشتند برای همیشه باید به نیکی یاد کرد.
دایی در حضور ایران در جام جهانی 1998 هم سهم بزرگی داشت. این بازیکن در آن دوره از رقابت ها به همراه عابدزاده، عزیزی و باقری، پیروزی تاریخی تیم ملی کشورمان مقابل استرالیا را رقم زد.
اما دایی پس از آن در سراشیبی افول قرار گرفت. این به دلیل موقعیتی بود که خود این بازیکن در نزد مردم برای خود ترسیم کرده بود. دایی در جام ملت های آسیا 2000 ، درخشش دوره قبل را نداشت و حتی در بازی با کره، با اشتباهی بزرگ سبب حذف تیم ملی ایران شد. دایی اما دوباره برگشت و در مقدماتی جام جهانی 2002 نمایش نسبتا قابل قبولی داشت و گلی که او با پرشی فوق العاده وارد دروازه عربستان میزبان کرد، از یاد فوتبالدوستان نمی رود. تلاش بی حد و حصر او در شکست تحقرآمیز مقابل بحرین هم در اذهان فوتبالدوستان باقی مانده است؛ آن هم در روزی که بعضی بازیکنان، آشکارا کم فروشی می کردند.
اما دایی دوباره افت کرد. این بار در جام ملت های 2004 چین. دایی فقط دو بار برای ایران گل زد و آن هم در دیداری که فقط جنبه انتقامی داشت. دیدار با بحرین که با پیروزی 4 بر 2 به سود ایران پایان یافت. پس از آن زمزمه جدایی او به طور جدی از تیم ملی بر سر زبان ها افتاد اما دایی پافشاری کرد. دایی نرفت به این بهانه که می خواهد رکورددار گل زده جهان شود و البته با پافشاری به این افتخار دست پیدا کرد.
و سرانجام بدترین دوران زندگی ورزشی دایی به رقابت های جام جهانی 2006 بازمی گردد که او بعدها در این خصوص نرمش نشان داد و پذیرفت که می شد گذشته را به گونه ای بهتر رقم می زد. همان مردمی که در ورزشگاه ها یکصدا او را تشویق می کردند این بار در جبهه مقابل قرار گرفته بودند و او را نکوهش می کردند. بله، او می بایست زودتر از این از عرصه فوتبال ملی خداحافظی می کرد.
حالا دایی دوباره بازگشته است. امروز، همه زبان به تحسین او گشوده اند که البته با شناختی که دایی از فوتبال ایران دارد، آینده روشنی برای او تصور می شود اگرچه تجربه مربیگری اش، چشمگیر نیست اما از عنصر حمایت همگانی برخوردار است. دایی در راه جدید گام گذاشته و باید بداند که انتظارات همچون همیشه از او بالاست؛ چون خودش بذر برترین بودن را در فکر و ذهن فوتبالدوستان کاشته و حالا باید این درخت تناور را آبیاری کند. این مربی اگر نرمش ها و عقل گرایی هایی که سال ها بعد می خواهد درباره انجام ندادنش با افسوس از آن یاد کند را امروز به کار بندد، هم خودش و هم فوتبال ایران سربلند می شود.
سرمربی حال حاضر تیم ملی ایران این نکته را هم از یاد نبرد که اگر امروز بر قله فوتبال ایران نشسته ، نمی توان از نقش انکار ناشدنی بزرگانی چون ناصرحجازی و علی پروین بسادگی گذشت. همان هایی که دایی در این چند سال کمتر از ایشان یاد کرده و البته در مواردی، پرده دری هم کرده است.
دایی با عزمی که دارد به احتمال فراوان موفق می شود اما برای او که همیشه پس از هر زمین خوردنی ، محکم تر از قبل از جا برخاسته، این بار هم اگر زمین خوردنی باشد( که امیدواریم نباشد) ، او در عرصه مربیگری هم افتخار آفرین خواهد شد.
نظر شما