به زودي "پيك نيك در جهنم " يا " كودك و فرشته" را كليد مي زنم

عبدالحسين برزيده در گفت و گو با خبرنگار سينمايي "مهر"، ضمن بيان اين مطلب گفت:  در حال حاضر هيچ كاري را به طور جدي در دست توليد ندارم. اما فيلمنامه اي را كه چندي پيش  به نگارش درآورده ام و نام اوليه آن « پيك نيك در جهنم » است ،  براي توليد آماده كرده ام و گفت و گوهايي را هم براي ساخت آن انجام داده ام. تاكنون چند تهيه كننده هم براي ساخت آن تمايل نشان داده اند، ولي هنوز توافق نهايي در اين زمينه صورت نگرفته است. در هر حال اميدوارم بتوانم اين كار را در سال آينده جلو دوربين ببرم.
وي خاطر نشان ساخت:  يك كار ديگر هم هست كه به عقيده من و دوستاني كه فيلنمامه را براي بازخواني و مشورت در اختيارشان گذاشته ام، نوشته اي خوب و قابل اعتنا است به نام « كودك و فرشته » نوشته محمدرضا گوهري كه صحبت هاي مقدماتي براي ساخت آن انجام شده است و در صورت آماده شدن همه شرايط امكان دارد اين اثر را كار كنم. البته براي ساخت اين فيلم هم تهيه كنندگاني آمادگي خود را براي سرمايه گذاري اعلام كرده اند.
برزيده درباره سرنوشت فيلم اپيزوديك « روايت سه گانه » براي اكران، توضيح داد: من خودم اعتقاد دارم كه اين اثر به لحاظ مالي در اكران عمومي جواب نمي دهد بنابراين با نمايش عمومي آن مخالفم و با موافقت تهيه كننده اين فيلم اكران نخواهد شد.  زيرا به نظر من هيچ وجه مشتركي ميان قصه ها وجود ندارد و نه تنها شروع يك اپيزود نويد بخش قسمت بعدي نيست، بلكه حتي شايد اثر معكوس بر روي بخش هاي ديگر بگذارد و به نوعي اين اپيزودها همديگر را خنثي كنند. يعني بيننده اي با ديدن اپيزود اول بايد تشويق شود كه قسمت بعد را ببيند و آن را تحمل كند. در حالي كه  اپيزود ساخته شده به وسيله شيخ طادي فضاي بسيار متفاوتي با كار من دارد. فضاي قصه اي كه من ارايه كرده ام رئال  است و به همين خاطر ذهن تماشاگر هنوز از اپيزود اول رها نشده بايد روي بخش دوم متمركز شود كه به اين ترتيب تاثير منفي روي اثر مي گذارد و بخش دوم بر روي بخش سوم هيچ تاثيري ندارد.
اين فيلمساز درباره تغيير شكل فيلم به صورت آثاري جداگانه تاكيد كرد:  تهيه كننده ( سعيد سعدي ) اصرار داشت ما كار خودمان را ادامه دهيم و هر قسمت را  تبديل به يك فيلم بلند سينمايي كنيم. به همين خاطر، بعد از اتمام فيلم كه يك تجربه جديد در زمينه توليد فيلم هاي دفاع مقدس به شمار مي رود، بر اساس توافقي كه با  رخشان بني اعتماد و پرويز شيخ طادي  ( دو كارگردان ديگر اثر ) داشتيم،  به اين نتيجه دست يافتيم كه در صورت صلاحديد، هر كدام از اين آثار كوتاه تبديل به يك فيلم مجزاي بلند شود كه خبر دارم  بني اعتماد كار خود را شروع كرده  و در حال تكميل فيلمنامه بلند خود است. دراين مورد  تهيه كننده به من هم پيشنهاد داد كه هنوز تصميمي در اين مورد نگرفته ام. از شيخ طادي هم خبر ندارم.
برزيده درباره چگونگي تبديل اپيزود ساخته خود در« روايت سه گانه » اظهار داشت:  امكان دارد فيلم بلندي را بر اساس ماجرايي كه امروز اتفاق مي افتد، شكل دهم و قصه اتفاق افتاده را به عنوان فلاش بك به كار ببندم. به اين ترتيب كه برادر كوچكتر قصه ( با بازي مهدي صادقي ) شهيد شده باشد و برادر بزرگتر ( با بازي محمد رضا داود نژاد ) كه با شرايط موجود در اپيزود فيلم « روايت سه گانه » به نوعي روبرو است، رويكردي به آن اثر مي كند. ولي به هر حال حدود 15 دقيقه فيلم تكراري خواهد شد و هيچ كارگرداني دوست ندارد كه كاري تكراري انجام دهد. از طرف ديگر، من بايد كار را به نويسنده اي بسپارم كه  بر اساس طرح قصه اوليه، كاري را ارايه كند، چون خودم توانايي لازم براي درگير شدن دوباره با  فيلمنامه را ندارم.
اين كارگردان در پاسخ به اينكه چرا با وجود آگاهي درباره عدم بازدهي مالي كارهاي اپيزوديك  به ساخت آ ن اقدام كرده اند، گفت:  دو فيلمنامه به وسيله پرويز شيخ طادي نوشته شده بود كه البته شكل اپيزوديك نداشت و در عين حال  به علت جدا بودن فضاي قصه ها نمي شد شرايطي را به وجود آورد كه اين دو اثر خوب به هم تنيده شود و از انسجام لازم براي تبديل شدن به يك  اثر واحد برخوردار گردد. به همين خاطر، نويسنده به فكر كار اپيزوديك افتاد كه من به شدت مخالف بودم. اما وقتي جديت شيخ طادي را ديدم، پيشنهاد كردم فيلمنامه تبديل به سه اپيزود شود و هر يك را كارگرداني متفاوت بسازد. به خصوص اينكه اين اثر، دومين فيلم شيخ طادي به شمار مي آمد و چون كار نخستش هم اكران نشده بود، از اينكه او به جهت عدم فروش فيلم لطمه بخورد، واهمه داشتم.
وي ادامه داد: تصميم بر اين قرار گرفت كه به جز خود شيخ طادي، اپيزودهاي ديگر را كارگرداناني بسازند  كه تاكنون در عرصه دفاع مقدس اثري خلق نكرده اند. من رخشان بني اعتماد و بهمن قبادي را براي اين كار پيشنهاد دادم كه قبادي به دليل گرفتاري براي ساخت يك اثر ديگر نتوانست براي ساخت اين فيلم همكاري كند و   چون تهيه كننده با مشكلاتي در راه جذب بودجه و امكانات مواجه بود، نمي توانست تا بيكار شدن قبادي صبر كند و به همين خاطر قرعه به نام من افتاد و اين فيلم به شكلي كه هست، ارايه گرديد.