به گزارش خبرگزاری مهر، پس از آزاد سازی خرمشهر در عملیات پیروزمندانه بیت المقدس(3خرداد 61)، عراق اعلام کرد که آماده پذیرش آتش بس است اما ایران که در آن مقطع در برتری نظامی قرار داشت گمان می کرد که ارتش عراق به دنبال فرصتی برای بازسازی و تجدید قوا برای حمله مجدد است.
براین اساس، عقب نشینی کامل عراق از خاک ایران و اعلام رسمی نام عراق به عنوان متجاوز و آغازگر جنگ از سوی سازمان ملل دو شرط ایران درپذیرش آتش بس اعلام شد، اما سازمان ملل تحت فشار آمریکا، ازخواست ایران سرباز زد و این بر نگرانی ایران افزود ونتوانست بربیطرفی مجامع بین المللی اعتماد کند. سرانجام مسئولان بلند پایه ایران درشورای عالی دفاع و درحضور حضرت امام بر ادامه جنگ مصمم شدند.
- حمله اسرائیل به لبنان؛ دامی برای درهم شکستن ایران در برابر عراق
ایران برای اجرای عملیاتی که سرنوشت جنگ را مشخص کند چاره ای جز ورود به خاک عراق نداشت که با اذن حضرت امام خمینی(ره) مبنی بر ورود به خاک عراق، فرماندهان منطقه شلمچه و بصره را برای حمله نهایی خود برگزیدند که بر اساس پیش بینی های صورت گرفته با رسیدن نیروهای ایرانی به بصره یا نزدیکی آن، کار رژیم صدام تمام بود، اما در این میان مسئله حمله گسترده اسرائیل از زمین و هوا به لبنان به اوج خود رسید.
در این زمان شهید سپهبد صیاد شیرازی به همراه محسن رضایی شبانه به تهران فراخوانده شدند. در جلسه شورای عالی دفاع بعد از چندین ساعت بحث و تبادل نظر، تصمیم گرفته شد ایران به جنوب لبنان نیرو اعزام کند. برای هماهنگی های نظامی هر دو فرمانده ارشد جنگ مأمور شدند به همراه تعدادی از فرماندهان نخبه قرارگاه کربلا سفری به سوریه داشته باشند، همزمان دو گردان نیرو از ارتش و سپاه عازم سوریه شدند.
سرهنگ صیاد شیرازی پس از مراجعت از سوریه دستور داد در اعزام گردان های دیگر تیپ 58 ذوالفقار به سوریه درنگ شود. او به دوستانش گفت:" به نظر نمی رسد سوریه حاضر به درگیری جدی نظامی با اسرائیل باشد و اصولا برای این کار آمادگی ندارد. سایر کشورهای عربی نیز به یک مخالفت ظاهری و لفظی با تجاوز اسرائیل به لبنان اکتفا کرده و عملا هیچگونه اقدامات نظامی به عمل نخواهد آمد... مبادا با بازی دادن ما در مسأله لبنان، عراق را از تنگنای فعلی نجات داده و مانع از پیروزی ما بر عراق شوند و لذا بایستی توجه داشت که مسأله لبنان در موضوع جنگ ایران و عراق تأثیری نداشته باشد"
شهید صیاد شیرازی که در آن مقطع پرداختن به لبنان و غفلت از عراق را دامی برای ایران می دانست به محضر حضرت امام می رود" ...رفتیم سراغ حضرت امام گزارش بدهیم در آن جا چه کرده ایم و باید چه بکنیم. حضرت امام به گزارش گوش دادند و بعد یک باره فرمودند:" این نیروهایی که بردید آنجا، اگر خون از دماغشان بیاید، من مسئولیتش را قبول نمی کنم، بگویید سریع برگردند". من تا آن روز دستوری به این قاطعیت و صریح، مستقیما از امام نشنیده بودم که فرمانده کل قوا به ما دستور بدهند که چه بکنیم. فرمودند بگویید سریع برگردند. ما اصلا تعجب نکردیم که چطور شد؟ به سرعت رفتیم بیرون و دیگر به هیچ کس مراجعه نکردیم و گفتیم باید این دستور را اجرا کنیم. بلافاصله با سوریه تماس گرفتیم و گفتیم: گردان سریع آماده حرکت شود و برگردد"
- معمای عملیات رمضان
هرچند ایران از این دام رهید اما صدام از یک ماه غفلت، نهایت استفاده را کرد. عراق که بر خلاف ایران به جنگ دراز مدت می اندیشید، ضمن ساماندهی ارتش خود به سرعت بر استحکامات شرق بصره افزود.
ایران با هدف تعیین سرنوشت جنگ، عملیات رمضان را در شب 21 رمضان مصادف با 23 تیرماه 61 آغاز کرد. نیروهای عمل کننده ایران با وجود استحکامات متعدد عراق خط را شکستند و حدود 18 کیلومتر پیش رفتند و حتی در یکی از محورها، به نزدیکی شهر بصره رسیدند اما با روشن شدن هوا و حملات سنگین زرهی عراق کار مشکل تر شد و سرانجام بعد از چند روز جنگ سنگین، ایران به آن چه که می خواست دست نیافت.
متخصصان و تحلیل گران نظامی مستقر در قرارگاه ها قدرت زرهی برتر، تشکیل یگان های دفاع متحرک، درنگ نیروهای جهاد در ساختن خاکریز،عدم ارزیابی صحیح از امکانات دشمن و تأخیر در شروع عملیات را از جمله عوامل این ناکامی ذکر کردند اما از نظر شهید صیاد شیرازی ضعف بنیه معنوی رزمندگان و غرور ناشی از پیروزی در عملیات بیت المقدس که پیش از عملیات رمضان انجام شده بود و نیز خود محوری ارتش و سپاه درعدم موفقیت در این عملیات حائز اهمیت بود.
شهید صیاد فرمانده وقت نیروی زمینی ارتش در بخشی از سخنان خود در خصوص شرایط جبهه ها پس از عملیات رمضان می گوید: " پس از عملیات رمضان، راه تقریبا تمام شده ای را قطع کردیم و به سوی راه طولانی رفتیم. از نظر ذهنی، دو هدف بیشتر نمی توانست در سراسر جبهه ها دنبال شود که در سرنوشت جبهه های جنگ نقش داشته باشد. یا رسیدن به بغداد و از پای در آوردن صدام و حکومت او، یا رسیدن به بصره. هرکاری غیر از این انجام دادیم، کارهایی مقطعی، موقت و محدود بود، برای اینکه یکی از این دو هدف تأمین شود، هیچ کدام نتوانست جوابگوی کار ما باشد."
-اختلاف فرماندهان ارتش و سپاه علت ناکامی درعملیات والفجر
سرانجام ایران جنوب فکه را که بیش از 3 ماه بر روی آن کار کرده بود برای عملیات گسترده خود انتخاب کرد.عملیات والفجر در حالی انجام شد که بسیاری از کشورهای اروپایی و دو ابر قدرت شرق و غرب با تمام اختلافات خود بر نجات صدام هم نظر شدند و کمک های بی دریغ خود را به عراق دو چندان کردند.
امام این قدرت ها را چیزی نمی پنداشتند بلکه تنها نگرانی ایشان از غرور رزمندگان و اختلاف فرماندهان ارتش و سپاه بود. اما متأسفانه در هنگام عملیات والفجر( بعدها والفجر مقدماتی نام گرفت) هر دو عامل دامنگیر جبهه های خودی شد و اختلاف در بین فرماندهان عالی ارتش و سپاه در حدی بود که اجرای عملیات را یک ماه به تعویق انداخت و پس از عملیات والفجر یک که با ناکامی همراه بود بر تشکیل دو قرارگاه سپاه و ارتش و انجام عملیات به صورت جداگانه تأکید شد و آیت ا... هاشمی رفسنجانی به عنوان فرمانده عالی جنگ از سوی حضرت امام در قرارگاه خاتم الانبیاء مستقر شد.
عملیات « والفجر مقدماتی» که ابتدا با نام «والفجر نهایی» طراحی شده بود، به دلیل عدم هماهنگی نیروهای عمل کننده و همچنین جاسوسی عاملان رژیم عراق با شکست مواجه شد و نام « والفجر مقدماتی» را به خود گرفت. دشمن با توجه به تجربیات قبلی و پس از فتح خرمشهر و در یک مقطعی عقب نشینی و با فرصت، موانع زیادی را در جلوی خط پدافندی خود ایجاد کرد و لذا قبل از نبرد با قوای دشمن، نبرد رزمندگان اسلام با میدان موانع دشمن بود که نقش به سزایی در ناکام ماندن عملیات داشت.
مرحله دوم عملیات والفجر مقدماتی نیز در 19 بهمن 1361 انجام شد. اما این بار نیز به دلیل عدم هماهنگی میان نیروهای عمل کننده، هوشیاری دشمن و تسلط او بر راهکارهای خودی و همچنین با توجه به لو رفتن عملیات و وجود استحکامات پیچیده و فراوان دشمن که موجب کندی پیشروی نیروهای خودی شده، قرارگاه خاتم الانبیاء (ص) را واداشت تا به منظور کاهش تلفات خودی، پایان عملیات را اعلام نماید. دراین عملیات بیش از 2500 نفر از نیروهای دشمن کشته و زخمی و 113 نفر اسیر گردیدند ، همچنین 501 تن از نیروهای خودی شهید، 7313 تن زخمی و 3116 تن مفقود شدند.
- جریان عملیات والفجر یک با طراحی ارتش و اجرای سپاه
در عصر همان روز اول عملیات والفجر مقدماتی، فرماندهان، عملیات والفجر یک را طرح ریزی کردند. به پیشنهاد ارتش روی جنگ کلاسیک کار شد چراکه منطقه به گونه ای نبود که مانند گذشته از اصل غافلگیری بتوان بهره برد. طبق این طرح که عملیات از شمال فکه آغاز می شد، نیروهای رزمنده با پشتیبانی آتش توپخانه به خط دشمن زده و بعد از فتح چند ارتفاع، به چاههای نفتی عراق در منطقه العماره می رسیدند.
پیش از انجام این عملیات که در حدود 2 ماه طراحی آن طول کشید، شهید صیاد شیرازی لحظه ای آرام نداشت و با بازسازی منطقه عملیاتی مورد نظر در منطقه عملیاتی فتح المبین برای هر 11 یگان عمل کننده مانور گذاشته شد. عملیات والفجر یک در روز 21 فرودین 62 درساعت 11 شب از8 محور آغاز شد. اما این نبرد نفس گیر نیزکه 7 شبانه روز طول کشید با عدم موفقیت مواجه شد و با دستور توقف، نیروها به عقب برگشتند.
شهید صیاد شیرازی در خصوص عدم موفقیت در این عملیات می گوید: "... در تدبیر جدیدی که برای این عملیات در نظر گرفتیم به مرور کنترل آن از دست فرماندهی عملیات خارج شد. یعنی قرارگاه کربلا نتوانست آن تدبیر را ادامه دهد. در این عملیات، ما تک رخنه ای را در نظر گرفته بودیم. یعنی گفتیم به جای تلاش در یک جبهه عریض، بیاییم فشار را از یک جا بیاوریم و عمق را بیشتر کنیم. جاهای دیگر فقط مقاومت کنند یا تظاهر به تک کنند. در عوض، از نیروهای عمده مان در این محور استفاده کنیم، برویم جلو و در خط دشمن رخنه کنیم. بچه ها در حالت روحی خاصی بودند. زیر بار نمی رفتند که مثلا در شب اول حمله نکنند و بمانند در شب های بعدی عبور از خط کنند و نیروی پشتیبان باشند. این حالت ها موجب شد که طرح های ما را توی قرارگاه به زانو در آورند. چون طراح که عمل کننده نیست. او طرح می دهد و بعدش هم به تصویب می رسد. واحد عمل کننده و یگان های رزمی هستند که جلو می روند..."
گرامیداشت سالروز شهادت امیر سرافراز ارتش اسلام
بیست و یکم فروردین ماه سالگرد شهادت عارفانه شهید سپهبد علی صیاد شیرازی است، شهیدی که نقش مهمی در ایجاد وحدت و یگانگی نیروهای مسلح به ویژه ارتش و سپاه ایفا نمود که حاصل آن به شکل گیری عملیات های بزرگی همچون، فتح المبین و بیت المقدس منجر شد.
شهید امیر سپهبد علی صیاد شیرازی که به گفته همرزمان و یارانش در اخلاص، صداقت، اطاعت امر ولایت، انضباط، تلاش در جهت تقویت مبانی وحدت بخش در بین نیروهای مسلح و پرهیز از مواضع اختلاف برانگیز، روحیه ساده زیستی، ارتباط مردمی، تقید به مسائل دینی و... نمونه ای ستودنی بود در زمان ریاست جمهوری بنی صدر هنگامی که از سمت خود در ارتش برکنار شد، با لباس بسیجی وارد سپاه شد و با درایت و تیز هوشی در آن دوران توانست ارتباط منسجم و خوبی را بین سپاه و ارتش برقرارکند که این منجر به اتحاد و همبستگی این دو نیرو در دوران دفاع مقدس تا به امروز گردید.
پس از پیروزی انقلاب اسلامی و با آغاز توطئه سنگین ضد انقلاب در کردستان، شهید صیاد شیرازی در کنار شهید دکتر مصطفی چمران، در مقام فرمانده عملیات مشترک ارتش و سپاه پاسداران به آزادسازی و پاکسازی شهرهایی همچون سنندج، دیواندره، مریوان، سقز، بانه و سردشت همت گماشت. او سرانجام با تشکیل قرارگاه عملیاتی شمال غرب کشور و با در اختیار گرفتن نیروهایی از ارتش و سپاه و ژاندارمری، در شهریورماه 1360 به آزادسازی و پاکسازی دو شهر اشنویه و بوکان پرداخت.
یک سال پس از شروع جنگ تحمیلی، در 9 مهرماه 1360 با فرمان امام خمینی (ره) در سمت فرماندهی نیروی زمینی ارتش جمهوری اسلامی ایران، در میدانهای نبرد حضور یافت و در طول پنج سال انجام وظیفه در این مسئولیت خطیر، عملیات طریق القدس، فتح المبین، بیت المقدس و ده ها نبرد دیگر را فرماندهی و هدایت نمود.
پس از پذیرش استعفای شهید صیاد شیرازی از سمت فرماندهی نیروی زمینی ارتش امام در 23 تیر ماه 65 طی حکمی وی را به عضویت شورای عالی دفاع منصوب کرد. شهید صیاد لایق آن بود که حضرت امام خمینی (ره)، در حکم فرمانده جدید نیروی زمینی ارتش وی را این گونه توصیف کند: "با تقدیر از زحمتهای طاقت فرسای سرکار سرهنگ صیاد شیرازی که با تعهد کامل به اسلام و جمهوری اسلامی در طول دفاع مقدس از هیچ گونه خدمتی به کشور اسلامی خودداری نکرده و امید است در آینده نیز در هر مقامی باشد موفق به ادامه خدمتهای ارزنده خود بشود."
شهید سپهبد علی صیاد شیرازی پس از مسئولیت فرماندهی نیروی زمینی ارتش، بدون وقفه، بنابر فرمان امام راحل (ره) به نمایندگی معظم له در شورای عالی دفاع منصوب شد که تا پایان جنگ ادامه یافت. او در سال 1367 در عملیات مرصاد شرکت و با روحیه ای بسیجی ضربات محکمی را بر پیکر مزدوران منافق وارد کرد. پس از پایان جنگ تحمیلی با فرمان رهبر معظم انقلاب اسلامی و فرماندهی کل قوا به معاونت بازرسی ستاد کل نیروهای مسلح و سپس با تصویب معظم له و با حفظ سمت قبلی، به جانشینی رئیس ستاد کل منصوب شد.
امیر سپهبد علی صیاد شیرازی پس از تلاش های مجاهدانه قبل از پیروزی انقلاب، دفاع از استقلال کشور در مقابل مزدوران و تجزیه طلبان شرور در شمال غرب کشور با مسئولیت فرماندهی نیروی زمینی ارتش در طول هشت سال دفاع مقدس و خدمت صادقانه و پرتلاش در سمت جانشین رئیس ستاد کل نیروهای مسلح سرانجام در بیست و یکم فروردین سال 1378 به دست منافقان کوردل ترور شد و به درجه رفیع شهادت نایل آمد.
نظر شما