۲ خرداد ۱۳۸۷، ۹:۴۰

منصور هاشمی: فلسفه تطبیقی مسئله فرهنگهای پیرامونی است

منصور هاشمی: فلسفه تطبیقی مسئله فرهنگهای پیرامونی است

عضو هیئت علمی دانشنامه جهان اسلام معتقد است که فلسفه تطبیقی مسئله کشورها و تمدنهایی است که در حاشیه دنیای متجدد غرب قرار گرفته‌اند.

 به گزارش خبرنگار مهر در نشست هفتگی شهر کتاب که عصر سه شنبه برگزار شد محمد منصور هاشمی به بحث درباره صیرورت در فلسفه ملاصدرا و هگل پرداخت و در ابتدا به تبیین این موضوع نزد ملاصدرا اشاره کرد و گفت : صیرورت در فلسفه ملاصدرا مفهوم حرکت جوهری است. در فلسفه ارسطویی و مشایی حرکت در جوهر واقع نمی‌شود و دلیل آن این است که حرکت تغییر تدریجی است و جوهر نمی تواند تغییر تدریجی پیدا کند. اگر یکباره تغییر کند کون و فساد و استحاله است. این نگرش تا پیش از ملاصدرا در تمام فلسفه‌ها یک امر مفروض و متفق علیه بوده است. ملاصدرا برای این موضوع مفهوم حرکت جوهری را می‌سازد و با این نگرش او طرح اصالت وجود را به میان می‌کشد و معتقد است که در عالم خارج فقط وجود است و ماهیت امری است که ذهن من انتزاع می‌کند. نکته دیگری که ملاصدرا طرح می کند مسئله تشکیک است که وی با استفاده از بحث اصالت وجود و تشکیک مفهوم حرکت جوهری را طرح می‌کند و تلاش می‌کند این نظریه برایند تمام نظریه‌های قبلی باشد.

وی در ادامه با اشاره این نکته که ملاصدرا با طرح این موضوع مسائلی را در فلسفه اسلامی حل می‌کند گفت: این مسائل به طور مثال مسئله حدوث و قدم است. ملاصدرا معتقد است که عالم در هر دم در حال حدوث است و خداوند همواره در حال خلق عالم است. مسئله اتحاد علم و عالم و یا اتحاد عاقل و معقول نیز یکی دیگر از این مسائل است که ملاصدرا با طرح موضوع حرکت جوهری این مسئله را نیز حل می‌کند.

هاشمی در ادامه سخنانش با اشاره به این نکته که در این نگاه فلسفه به نوعی در جهت شناخت دنیاست و تطابقی با عالم می‌یابد گفت: طبق نظر ملاصدرا نفس انسان دائماً در حال تغییر است و تا وقتی که در عالم ماده هستیم این تغییر و تبدیل ادامه دارد تا جایی که به مجردات برسیم. در آن روز از چرخه صیرورت خارج می‌شویم.

وی در ادامه به بحث هگل پرداخت و گفت : اما در فلسفه هگل تبیین صیرورت قدری مشکل است چرا که تمام فلسفه هگل چیزی جز صیرورت نیست. یعنی مشکلی وجود ندارد که در کجای فلسفه هگل بحث صیرورت جای دارد. مبانی نظری بحث صیرورت در کتاب علم منطق هگل آمده است. در علم منطق سه مفهوم وجود و عدم و صیرورت طرح شده است. در هگل عالم واقع با صیرورت آغاز می‌شود. منطق هگل کشف قواعد عالم است. تمامی اندیشه هگلی ناظر به دیالکتیک تغییر و تحول در عالم است. در فلسفه هگل امر مطلق ورای اندیشه بشری نیست و امر مطلق می‌بایست خودش را در تاریخ بشری آشکار کند و مورد شناخته شدن انسان قرار بگیرد. به همین جهت است که برخی فکر می‌کنند فلسفه هگل دشوار است.

هاشمی تصریح کرد: در توضیحاتی که دادم می‌توان شباهتهایی به دست آورد. هر دو به نحوی جوهر را مطلق نمی‌بینند. ملاصدرا ریشه‌های عرفانی و کلامی و الهی دارد و هگل هم به این گونه است. گاهی برخی از شباهتها باعث شده که از شباهت هگل و ملاصدرا صحبت شود. اما تمام این شباهتها ظاهری است و فلسفه ملاصدرا با فلسفه هگل عمیقاً با یکدیگر متفاوتند.

وی در بخش دیگری از سخنانش فلسفه ملاصدرا و فلسفه هگل را جزو فلسفه‌های بزرگ و قابل توجه برشمرد و گفت : اما هر دو هیچ تفاهم جدی با هم ندارند. یافتن شباهت ظاهری بین آنها هیچ شناخت درستی به ما نمی‌دهد و توجه به تفاوتها و عدم تشابه هاست که می‌تواند به ما کمک کند که ما هم ملاصدرا و هم هگل را بهتر بشناسیم.

هاشمی در پایان سخنانش اظهار داشت: تعبیر فلسفه مقایسه‌ای تعبیر شناخته شده ای در دنیا نیست. اگر دایرة المعارف راتلج را نگاه کنید در ده جلد آن دوبار تعبیر فلسفه مقایسه‌ای به کار رفته و در هر دو بار مدخل دانشنامه نیست و آن دوبار هم ناظر به فلسفه‌های شرقی هستند. مسئله فلسفه تطبیقی مسئله کشورها و تمدنهایی است که در حاشیه دنیای متجدد غرب قرار گرفتند. این است که گاهی وقتها برای اینکه اعتماد به نفس پیدا کنیم می‌گوییم فلان نکته که این فیلسوف غرب گفته قبلاً هم از طرف فیلسوف ما نیز مطرح شده است. در واقع این روش صورت نازلی از غرب‌زدگی است. هیچ احتیاجی نیست که شباهت ظاهری بین فیلسوف غربی با فلان عارف و متکلم و فیلسوف خودمان بیابیم. اساساً از نظر فلسفی این کار درستی هم نیست. 

کد خبر 687662

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha