این استاد دانشگاه علامه طباطبائی در خصوص بحران در فلسفه اسلامی به خبرنگار مهر گفت: واقعیت این است که جهان اسلام از یک فلسفه کارآمد عاری است، یعنی در حال حاضر کشورهای بزرگ اسلامی مانند مصر، عربستان، عراق ، مالزی و.... فلسفه شناختهشدهای که حاصل تلاش مسلمانان باشد ندارند و فلسفه غرب را تدریس میکنند. اما در ایران برای فلسفه بسیار زحمت کشیده میشود ، ولی با این طرز نگاه و این شیوه کار کردن نتیجه مطلوبی گرفته نمیشود و یکی از دلایل این مسئله این است که عدهای فلسفه را محفلی کردهاند و میگویند فقط آنچه ما میگوئیم فلسفه است.
این نویسنده و پژوهشگر فلسفه در ادامه گفت: عنوان فلسفه اسلامی اخیراً پیدا شده است و عمدتاً در طول 100 سال اخیر توسط مستشرقین استفاده شده است وگرنه ابنسینا، سهروردی و ملاصدرا هیچ کدام نگفتهاند که آنچه ما گفتهایم فلسفه اسلامی است. فلسفه تفکر محض است و اسلامی و غربی ندارد و نباید این قید اسلامی منجر به این شود که اگر کسی به فلسفه انتقاد کرد و یا قسمتهایی از آن را زیر سؤال برد برخی بگویند که به اسلام انتقاد شده است. فلسفه مانند فیزیک و شیمی علم است و باید با آن مانند یک علم برخورد کرد.
وی در پاسخ به این سؤال که چرا فلسفه اسلامی نتوانسته است با ضرورتهای دنیای جدید حرکت کند، گفت: ما به یک معرفتشناسی نادرست مبتلا هستیم و آن معرفتشناسی گذشته را برای ما بزرگ جلوه میدهد. خیال میکنیم فقط باید از کار گذشتگان پاسداری کنیم و کار دیگری انجام ندهیم و صرفاً آثار آنها را شرح کنیم در صورتی که دنیا از این معرفتشناسی عدول کرده است و هرچه علم پیشرفت میکند بیشتر به دنبال تئوریهای جدید می روند. اما ما گمان میکنیم آنچه داریم برایمان بس است در صورتی که گذشتگان در دنیای خودشان زندگی میکردند و ما اکنون در جامعهای زندگی میکنیم که هزاران مشکل دیگر دارد و باید به آنها بپردازیم.
یثربی درباره مشکلات پیش روی فلسفه اسلامی گفت: من اصلاً قبول ندارم که مسائل سیاسی جلو پیشرفت فلسفه را گرفتهاند بلکه آنچه که مشکلساز است ذهنیت خودمان است. ما اکنون بیش از 200 مرکز الهیات و فلسفه در قالب دانشگاه و حوزه علمیه، فقط در تهران داریم و این پتانسیل بسیار بالائی برای تحول در عرصه فلسفه است اما با وجود این تا به حال چه نظریه جدیدی تولید کردهایم؟ رسالهها و کتابهای ما همه تکراری است و ما دچار روزمرگی و حاشیهنویسی بر گذشتکان شدهایم.
وی در ادامه گفت: اهل فلسفه باید بپذیرند که فلسفه وحی نیست که نشود آن را زیر سؤال برد و اصولاً علم از آنجا پیشرفت میکند که مسئله داشته باشد، اما ما هنوز مسئله نداریم چون گمان میکنیم گذشتگان همه چیز را قبلاً گفتهاند.
نویسنده کتاب "عیار نقد" در پاسخ به این سؤال که آیا در جهان اسلام فلسفه میتواند رشد کند، گفت: دین اسلام برای تفکر ارزش قایل است چون دینی عقلانی است و دین عقلانی خودش را تابع عقل میداند، اما دین غیرعقلانی انسان را تابع خودش میخواهد. شانس ما بهتر از اروپاییان است چون هیوم و دکارت در شرایطی کار میکردند که دین عقلستیز بود ولی ما در اسلام فضائی داریم که دین می گوید:« ارزش عبادت شما بستگی به عقل شما دارد.» اسلام نمیگوید ایمان بیاور بلکه میگوید ایمان باید عقلانی باشد و اکنون هر بیسوادی میداند که در اسلام اصول دین تقلیدی تیست. اما ما برخلاف عقلگرایی دین اسلام به عقلستیزی اشعری و صوفیگری میپردازیم . من بارها گفتهام که فلسفه اثر باستانی نیست که حفظش کنیم و نشود آن را دوباره ساخت.
این استاد فلسفه در خصوص اینکه چرا آثار فلسفهای که اکنون منتشر می شوند سخت فهم هستند اظهار داشت: در قدیم چون آثار فلسفه زیاد منتشر نمیشد ومردم عادی سراغ این آثار نمیرفتند اهل فلسفه با زبانی مینوشتند و از اصطلاحاتی استفاده میکردند که برای خودشان قابل فهم بود و هنوز هم ما در همان حال و هوا هستیم در صورتی که در غرب اصحاب دائره المعارف اصطلاحات قدیمی را کنار گذاشتند، برای همین است که اکنون کسی که با فلسفه آشنائی چندانی هم نداشته باشد اگر دکارت بخواند میفهمد که او چه میگوید. ما هم باید واژههائی به کار بریم که برای همه قابل فهم باشد نه اینکه با ذهنیت خودمان بنویسیم و توقع داشته باشیم که مردم عادی هم بفهمند که چه میگوییم. ما باید فلسفه را عینی کنیم و با توجه به اطلاعات روز و دانش جدید صحبت کنیم.
دکتر یثربی درباره وضعیت تدریس فلسفه اسلامی در دانشگاهها گفت: زمانی که کار جدی گرفته نشود فلسفه اسلامی و غیراسلامی وضعیت یکسانی دارند و همهاش نقل است و دانشجو فقط حفظ میکند و امتحان میدهد. در دنیا آینده را جایگزین گذشته کردهاند اما ما هنوز درگیر گدشته هستیم و با واقعیت کاری نداریم. اکنون در جهان نظر پیشینیان را به عنوان تاریخچه تدریس میکنند و تلاششان بر این است تا دانشجو با مسائل روز جامعه درگیر شود اما ما تاریخ را مرتباً تکرار میکنیم.
نظر شما