صحنه اي از نمايش " زني كه زياد مي دانست "
در ابتداي اين جلسه كه به همت انجمن منتقدان و نويسندگان خانه تئاتر ايران برگزار شد، " علي رضا اوليايي " كارگردان نمايش ضمن توضيحاتي پيرامون شكل گيري اين نمايش گفت: از خيلي وقت پيش با اين داستان آشنايي داشتم و شرايط اجتماعي كه داستان در ان اتفاق مي افتد را با شرايط اجتماعي بعد از دوم خرداد يكسان مي ديدم. يعني مثلا در شرايط ابتداي حكومت پهلوي دوم مد شده بود كه همه روزنامه بخوانند و در مورد مسائل سياسي حرف بزنند، درست مانند شرايط بعد از دوم خرداد. به اين نتيجه رسيديم كه به خاطر شرايط اجتماعي وقت آن است كه اين اثر به يك نمايشنامه تبديل شود
وي در پاسخ به اين سئوال كه پس قصد شما اين بوده كه يك نمايش سياسي اجرا كنيد، گفت: من در اولين روز تمرين خودمان به همه دوستان گفتم كه ما نمي خواهيم يك نمايش سياسي كار كنيم. ما مي خواهيم يك نمايشنامه اي كار كنيم كه شايد يك خط قصه سياسي هم درون آن وجود داشته باشد و بيشتر دلم مي خواست نمايش جذابيت هاي خودش را داشته باشد.
وي ادامه داد: از طرف ديگر بعضي از تمهيداتي كه باعث مي شد خط سياسي اين نمايش پر رنگ تر شود به دلايلي حذف شد. مثلا در جايي كه نزهت الدوله مي گويد كه من به خاطر ملت و دولت از سومين شوهر ايده آل خودم چشم پوشي مي كنم، قرار بود موسيقي " اي ايران " پخش شود كه ممكن نشد. در نتيجه از بار سياسي نمايش بسيار كاسته شد.
" علي رضا اوليايي " در پاسخ به سئوال " مريم رجايي " مجري جلسه در مورد ميزان وفاداري خود به اصل داستان " جلال آل احمد " گفت : نويسنده گروه خواسته است كه خيلي به آل احمد وفادار باقي بماند و در عين حال از يك اقتباس دراماتيك هم دور نشود. فكر مي كنم نويسنده نمايشنامه توانسته است هر دو جنبه را رعايت كند.
در ادامه جلسه " حميد پور آذري " كارگردان تئاتر و كارشناس جلسه در مورد نمايش " زني كه زياد مي دانست " گفت : با توجه به شرايطي كه اين گروه اجرايي داشته است، بايد به آنها خسته نباشيد گفت. چون اين كه يك هفته نمايش خود را اجرا كنند و سپس يك هفته تعطيل باشند؛ باز يك هفته اجرا بروند و بعد 16 روز تعطيل باشند، يعني يك اجراي فرسايشي كه براي گروه بسيار مشكل است.
وي ادامه داد: به لحاظ اين كه داستاني از جلال آل احمد به نمايشنامه تبديل شده است، به نظر من اتفاق خوبي است. نمايش شروع و ريتم خوبي دارد. هم چنين صحنه اي كه طراح صحنه براي اين نمايش چيدند، خوب است و استفاده كاربردي زيادي در اجرا دارد. . من هر چقدر فكر مي كنم كه كجاي اين اجرا زياد است مي بينم نكته خاصي به ذهنم نمي رسد و همه چيز روال طبيعي خود را طي مي كند. تنها چيزي كه من را اذيت مي كرد و فكر مي كنم به ريتم اجرا لطمه مي زد، خاموش و روشن شدن نور و آمدن آدم ها براي تغيير صحنه هاي جزيي بود. اين مسئله كه اتفاقا بسيار هم زياد بود به كار لطمه مي زد. اين رفت و آمدهاي نور حتي تماشاگر را خسته مي كند و او را از فضاي نمايش دور مي كند. اگر كارگردان مي توانست تمهيدي براي اين تقطيع ها بانديشيد، خوب بود.
جلسه گفت و شنود نمايش " زني كه زياد مي دانست " با پاسخ گروه اجرايي به سئوالات تماشاگران پيرامون اجرا پايان يافت.
نظر شما