به گزارش خبرگزاری مهر به نقل از مؤسسه بین المللی فرهنگها و تمدنها، حجت الاسلام سید محمد خاتمی در جمع دانشجویان اسلو با اشاره به اینکه اگر جهانی شدن به معنی فشردگی زمان و مکان و فضا و شتابندگی تاریخ و از بین رفتن فاصله ها و همسایگی جوامع باشد، گفت: در این صورت می توان به سادگی پذیرفت که ما به عصر جهانی شدن وارد شده ایم، اما پرسش این است که آیا جهانی شدن فرصت بهتری برای زیستن است یا تهدیدی برای آن؟
وی افزود: به نظر می رسد جهانی شدن علاوه بر ابهامی که در جوامع مدعی آن دارد به هنگام انتقال به فرهنگها و جوامع دیگر پیش از برخورداری از قوام نظری در محافل آکادمیک سر از مصارف عامیانه و روزمره درآورده است.
خاتمی گفت: پرسشهایی از این دست که: آیا جهانی شدن مفهومی برآمده از مبانی نظری مدرنیته است یا پدیده ای متآخر از آن و اینکه آیا پدیده ای ناشی از دگرگونیهای دانش و فناوری است یا پروژه ای ساخته و پرداخته صاحبان ثروت و قدرت؟ پاسخ خود را از همین گام نخست و منزل اول باید بگیرد.
وی با اشاره به اینکه در این زمینه اصطلاحات و مفاهیمی مشابه وجود دارد که خلط آنها بر پریشانی ذهن می افزاید، افزود:
توجه به مفاهیمی چون جهانیت ، جهانی شدن ، جهانی سازی و جهانی گرایی در همین جهت اهمیت دارند .
رئیس مؤسسه بین المللی گفتگوی فرهنگها و تمدنها در توضیح اصطلاحات فوق گفت: واقعیتی است ناظر به اشباع کمی جهان و افزایش ارتباط و پیوستگی آحاد و اجزاء تشکیل دهنده آن و ذهنیتی که نسبت به اوضاع جدید وجود دارد با مفاهیمی چون کوچک شدن جهان، دهکده جهانی، پایان جغرافیا و نظایر آنها تعریف می شود.
وی گفت: اما جهانی شدن به منزله یک رهیافت برای توصیف و تبیین فرایند تحولات کنونی جهان و آینده آن درصدد پرکردن خلاء معرفتی پس از افول پارادایم های دو قطبی در جهان است و جهانی سازی حاکی از غلبه صبغه ایدئولوژی بر انگاره های معرفتی برای تبیین جهانی و یکپارچه نظریه ها و حتی منافع است.
خاتمی افزود: دو روایت از جهانی شدن در برابر ما است. روایت نخست که بیشتر به مذاق سیاستمداران قدرت مدار خوش می آید جهانی شدن را به معنی یک رویه برای یکسان سازی، یک الگوی یکنواخت ادراک و یک سازمان یگانه ارزشی در سطح جهان می داند.
رئیس مؤسسه بین المللی گفتگوی فرهنگها و تمدنها یادآور شددر این روایت همه الگوهای فرهنگی در درون این فرآیند جهانی مضمحل خواهد شد و همه تنوع های جهانی سرانجام تن به یک سازمان واحد خواهد سپرد. این روایت از متن توهمی بر می آید که بخصوص از قرن هجدهم بر ذهن بسیاری از سردمداران تفکر و اجتماع غربی حاکم بود و آخرین بروز و ظهور آن را در پندار باطل شبه فلسفی پایان تاریخ می توان سراغ گرفت.
وی گفت: قدرتمندانی که خود را رهبر ناخوانده جهان می دانند یا خودباختگان در برابر ثروت و قدرت علمی، تکنیکی، سیاسی و نظامی کشوری چون آمریکا غالباً به این روایت از جهانی شدن به امید آمریکایی کردن جهان و نظم نوین معطوف به مرکزیت آمریکا تکیه می کنند.
خاتمی افزود: این روایت از جهانی شدن نوعی فضای دو قطبی در باب هویتهای فرهنگی و اجتماعی و ملی را فراهم می آورد و در این فضا از یک سو نابودی هویتهای بومی مطرح است و از سوی دیگر بدبینی نسبت به سیاستها و راهبردهای جهانی به منزله توطئه ای علیه کشورها و ملتهای دیگر پدید می آورد.
وی تصریح کرد: جهان در کشاکش سیاست وحشتناک اشغال و سرکوب و جنگ پیش دستانه از یک سو و خشونت و ترور از سوی دیگر جهان را در شرق و غرب عالم نا امن و سرشار از نگرانی و دلهره می شود.
خاتمی در توضیح روایت دوم از جهانی شدن گفت: طبق این روایت جهانی شدن با فرآیند تقویت صورت بندی های خاص و محلی نیز همراه است. بر اساس این روایت، جهان بیش از این نیز در یک فرآیند جهانی شدن قرار داشت. فرآیندی که تحت عنوان مدرنیته بر نوعی اولویت فرهنگ غربی و ارتباط یکسویه میان فرهنگ اروپایی و آمریکایی با سایر حوزه های فرهنگی استوار بود.
وی گفت: تحولات پردامنه ای که در همه حوزه های زندگی جمعی و بخصوص در حوزه ارتباطات رخ داده است و با خارج شدن شبکه های ارتباطی از وضعیتی که بر پیش فرض مخاطب منفعل استوار بود، عصر تازه ای در جهان آغاز شده است که در عین به هم پیوستگی بیشتر سرنوشت عالم و آدم، شاهد شکل گیری تنوع و تکثر فرهنگی و فکری هستیم که نتیجه آن می تواند تبدیل مونولوگ به دیالوگ و ارتباط یکسویه به ارتباط چندجانبه باشد.
خاتمی یادآور شد: اگر فرض بالا را بپذیریم (که پذیرفتنی است) جهانی شدن را می توان فراهم آورنده فرصتهای جدیدی برای فرهنگها و تمدنهای گوناگون دانست که می تواند تفاهم و تعامل را جایگزین سوء تفاهم و تنازع کند و بر اهداف مشترک، تهدیدهای مشترک و راهکارهای مشترک به سوی جهانی که صلح و عدالت و برخورداری برای همه بر آن حکمفرما باشد تأکید و حرکت کند.
وی گفت: به روشنی می توان دریافت که این مفهوم برای بسیاری از سیاستمداران متکبر و نیز افراط گرایان خشونت گرا ناخوشایند باشد.
رئیس مؤسسه بین المللی گفتگوی فرهنگها و تمدنها با اشاره به اینکه نگاه من در ضرورت و امکان گفتگوی تمدنها و فرهنگها به چنین واقعیتی است و این برداشت را با واقعیتهای روزگار سازگار می بینم، افزود: بنیاد نظری گفتگوی فرهنگها و تمدنها را می توان در آنگونه مبانی فلسفی و معرفتی جست که با نگاه جهانی بر عناصر متنوع میان فرهنگی تأکید دارد.
وی در ادامه با تأکید بر اینکه گفتگو اقتضائات و لوازمی دارد که باید به آنها تن داد، افزود: از جمله اینکه نه تنها تمدنهای غیرغربی باید با تمدن جدید غربی گفتگو کنند، بلکه گفتگوی درون تمدنی نیز بسیار مهم است. هر یک از طرفهای گفتگو باید در عین احترام به دیگری از موضع خود گفتگو کنند.
خاتمی گفت: متأسفانه رابطه میان غرب و جهان اسلام تحت تأثیر بدبینی فی مابین و متأثر از غرور یک طرف و احساس تحقیر شدگی و توطئه از سوی دیگر بوده است. یا اگر هم گفتگویی بوده نوعاً یک طرف آن غرب و طرف دیگر کسانی بوده اند که همان مدعای غربی را با زبانی دیگر و البته به صورتی ناقص تکرار کرده اند.
وی یادآور شد: هر تمدنی به مبانی خاص و پرسشهای بنیادی خود استوار است. تمدنهای مختلف به این پرسشهای اساسی پاسخ های متفاوتی داده اند. پاسخی که تمدن غربی به این پرسش ها داده است تنها یکی از پاسخ های موجود است. نباید انتظار داشت که تمدنهای دیگر پیش از گفتگو، بی چون و چرا تعبیر غربی را از این مسائل بپذیرند.
خاتمی تأکید کرد: بسیاری از ارزشهای موجود و هنجارهای در حال گسترش در جهان با ارزشهای بنیادی تمدنهای دیگر از جمله تمدن اسلامی که براساس آموزه های دینی مبتنی بر فطرت انسانی استوار است سازگار هستند. اصول و مبانی عدالت طلبی، آزادی خواهی، دموکراسی و مدارا که روز به روز در حال گسترش و افزایش در سطح جهان هستند در تفکر و فرهنگ اسلامی نیز ریشه دارند.
سید محمد خاتمی برای شرکت در همایش "زنان، مساوات و صلح" به نروژ سفر کرده است.
نظر شما