۱۴ تیر ۱۳۸۷، ۱۵:۲۱

مضامین فلسفه ذهن(23)

مشکلات رفتارگرایی با مفهوم کیفیات ذاتی

مشکلات رفتارگرایی با مفهوم کیفیات ذاتی

خبرگزاری مهر - گروه دین و اندیشه: اگر تلاش برای تحلیل سخن در باب حالات ذهن با سخن در باب رفتار عملی نباشد چه چیز از رفتارگرایی فلسفی باقی می‌ماند؟ این نکته در حقیقت صادق است که مبانی ما برای شرح حالات ذهن بر حسب امر دیگری به صورت گسترده‌ای رفتارگرایانه است. با این همه، این نگاه بی‌نقص نیست.

دربارۀ بیان رایل مبنی بر این‌که اشتباه است که در اختیار داشتن ذهن از سوی شما را برحسب موضع جسمی شما و در ارتباط خاصی با یک هویت متمایز ( یعنی ذهن شما) در نظر گرفت چه می‌توان گفت؟ در باب بیان ویتگنشتاین که اصطلاحاتی که برای نسبت دادن به حالات ذهنی شما به کار می‌روند برای تخصیص اشیایی از نوعی خاص نمی‌توانند به کار روند چه؟ هر دوی این اندیشه‌ها مستقل از طرح تحلیلی یک رفتارگرا هستند و نظراتی را در باب ذهن حفظ می‌کنند که خودآگاهانه و غیررفتارگرایانه هستند.

فردی ممکن است این‌گونه فرض بگیرد که داشتن یک ذهن صرفاً داشتن نوع خاصی از سازمان است و این سازمانی است که ما موضوعات آن را باید رفتار آگاهانه نام نهیم. فردی هم‌چنین ممکن است این‌گونه فرض بگیرد که داشتن یک حالت مفروض ذهنی صرفاً بودن در حالتی است که به روش مشخص در عملکرد این نظام سامان یافته سهیم است.

این نماها برای کارکردگرایی بنیادین هستند و این کارکردگرایی تصوری از ذهن ارائه می‌دهد که ما باید به صورت ریزتری در مورد بررسی قرار دهیم. اما برای زمان حال اجازه دهید به ضعف رفتارگرایی در توجه به جهت کیفی حالات ذهن اشاره کنیم. اگر سردرد شما صرفاً مستلزم رفتارتان یا میل  به رفتارتان به‌نوعی خاص باشد آنگاه سرشت کیفی هر امری که متکفل چنین رفتار شما یا میل به رفتار شماست نامناسب است.  این نکته در مثال جعبۀ سوسک ویتگنشتاین اشاره شده است و همان‌گونه که مشاهده می‌کنیم این مشخصۀ رفتارگرایی از کارکردگرایی نتیجه می‌شود.

از "سرشت کیفی ذاتی" چه معنایی می‌تواند مستفاد شود؟ تصور یک کیفیت ذاتی به بهترین نحوه در تقابل با تصور  معاصر از یک مشخصۀ عرضی قرار دارد. یک کیفیت ذاتی کیفیتی است که شیئی ذاتاً واجد است. کروی بودن کیفیت ذاتی یک توپ بیلیارد است. نزدیک میز بیلیارد بودن اما در مقابل یک مشخصۀ عرضی و غیرذاتی این توپ است.

کیفیات ذاتی به عنوان اموری که اشیا از آنها ساخته می‌شوند به حساب می‌آیند و ویژگی‌های عرضی به عنوان اموری که به‌وسیله اشیاء تنها بر حسب ارتباطاتی که آن اشیا با اشیای دیگر دارند اتخاذ می‌شوند. در مثال جعبه سوسک تصور کنید که جعبۀ یک نفر شامل یک سنگ مرمر است و جعبۀ فرد دیگر شامل یک حبۀ قند است. بنابراین سرشت ذاتی آن‌چه درون هر جعبه است متفاوت است و این دقیقاً چیزی است که "به عنوان امر نامناسب کنار گذاشته می‌شود".

ما می‌توانیم سرشت کیفی ذاتی یک شی‌ء را از نظمها یا نیروهای علّی  جدا کنیم.  این توپ بیلیارد این نیرو را دارد تا بر روی میز چرخ بخورد یک جام شیشه‌ای را خرد کند و همچنین این قدرت را دارد تا نور را به‌نوعی خاص منعکس کند. اما این توپ همچنین یک سرشت کیفی به‌خصوصی را واجد است: شکل خاصی دارد، اندازۀ خاصی دارد، درجۀ حرارت خاصی را واجد است، ارتباط میان نیروها یا آرایشهای یک شی‌ء و ویژگی‌های کیفی کاری دقیق است.

هم‌اکنون ما تنها نیاز داریم تصدیق کنیم که به نظر امکان دارد تا میان جنبه‌های کیفی شیئی از گرایش‌ها یا نیروهای علّی آن تمایز قایل شویم و در اینجا مجدداً رفتارگرایی سرشت کیفی ذاتی حالات ذهن را به عنوان امری نامناسب در نظر می‌گیرد.

کد خبر 710472

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha