عبدالمجید معادیخواه دبیرکل بنیاد تاریخ انقلاب اسلامی ایران در گفتگو با خبرنگار مهر با اشاره به اینکه هویت هر جامعه ای در تاریخ آن بوده و تاریخ مانند شناسنامه یک جامعه است، اظهار داشت : جامعه ای که تاریخ نداشته باشد مانند این است که شناسنامه ندارد. بنابراین جامعه ای که تاریخ ندارد مانند فردی است که دچار آلزایمر شده است.
وی با اشاره به اینکه چندین رشته تخصصی در ارتباط با تاریخ نگاری پدیده آمده است تصریح کرد : روش شناسی تاریخ نیز یکی از تخصصهای دانشگاهی است که فعلا ما چنین رشته ای در دانشگاه نداریم.
معادیخواه با تأکید بر اینکه برای تاریخ هزینه می شود و نهادهای بسیاری نیز در این خصوص فعالیت می کنند، اما تاریخ ما وضع خوب و رضایتبخشی ندارد گفت : در دنیا تاریخ شفاهی به رسمیت شناخته شده و بسیاری از نقصهایی که وجود دارد با تاریخ شفاهی پر می شود و تا حدی مشکلات را می پوشاند، البته امید است این پوشاندن باعث نشود ضعفهای موجود نادیده گرفته شوند.
تاریخ شفاهی باید روشمند باشد
وی افزود : در نگاهی دیگر می توان گفت تاریخ شفاهی مشکلات تاریخ تحلیلی را ندارد، هرچند تاریخ شفاهی هم باید روشمند باشد و تجربیاتی را که در این خصوص به دست آورده ایم جدی بگیریم و از آنها استفاده کنیم . با توجه به اینکه خود تاریخ شفاهی یک پدیده جوان است و مدت زیادی از عمرش نگذشته اگر تلاش کنیم می توان کاستیهای موجود را برطرف کرد. به این شرط که نهادهایی که در کار تاریخ شفاهی هستند مسئله تجربه هایی را که در روند تاریخ شفاهی و فرآیند هر پروژه ای در هر زمینه ای به دست می آید جدی گرفته و از این تجارب برای بهتر شدن تاریخ استفاده کنند.
وی در ادامه به فعالیتهای بنیاد تاریخ انقلاب اسلامی ایران اشاره کرد و گفت : این بنیاد یکی از نخستین نهادهایی است که با هدف نگارش تاریخ انقلاب تأسیس شده که با کمبود امکانات فعال شد و تلاش کرد از امکانات موجود برای حل مشکلاتی که در جامعه هست بهره ببرد .
نظام اطلاعرسانی مناسب و روششناسی صحیح از ضرورتهای ارتقاء تاریخنگاری است
معادیخواه افزود: با برگزاری جلسات متعدد این نتیجه به دست آمد که جهت خروج از وضع موجود تاریخ و تاریخ نگاری دو کار اساسی باید انجام شود : یکی آنکه یک نظام اطلاع رسانی مناسب برای منابع و اسناد تاریخی ایجاد شود و دیگری مسئله روش شناسی است که در واقع هیچ نهادی به تنهایی نمی تواند به آن بپردازد. همزمان ضرورت خاطره یابی هم روشن بود. از این رو به جمع آوری خاطرات اشخاصی که در صحنه های گذشته و روند مبارزه و انقلاب اسلام حضور داشتند پرداختیم.
وی با بیان اینکه بنیاد تاریخ انقلاب اسلامی پایه گذار بانک اطلاعاتی شد که امروز از طریق اینترنت و سایت "یاد آشنا" قابل دسترسی و استفاده است گفت : در این خصوص حدود 1 میلیون صفحه اطلاع رسانی کردیم که نیمی از آن اینک قابل دسترسی است و نیمی دیگر مراحل آخر کار خود را می گذراند.
25 هزار زندگینامه تهیه شده است
دبیرکل بیناد تاریخ انقلاب اسلامی ایران در مورد دیگر فعالیتهای بنیاد گفت : در بخش رجال حدود 25 هزار زندگینامه تهیه شده است. قرار بود علاوه بر تهیه این زندگینامه، دانش نقد شخصیتهای تاریخ هم پایه گذاری شود که تا کنون کار مناسبی در این زمینه انجام نشده است. دیگری بازتاب مسائل ایران در روزنامه تایمز لندن است که بخش عمده آن ترجمه شده و اگر به پایان برسد منبعی جدید برای محققان بوده و نشان می دهد دامنه این کار وسیع است و اگر کسی به عنوان مثال داستان مشروطه را در این روزنامه نگاه کند می بیند خیلی از بخشهایی که در تاریخ مشروطه آمده نیاز به بازخوانی و بازنگری دارد.
وی با اشاره به اینکه روزنامه تایمز لندن از نخستین روزنامه هایی است که در دنیا منتشر شد و قدمت آن به دو قرن می رسد، اظهار داشت : از آنجا که قبل از انقلاب اسلامی ایران انگلیس نقش قویتری در ایران داشته بنابراین این روزنامه ویژگیهای خاصی دارد که ترجمه آن تبدیل به کتابی 8 جلدی می شود. برخی از این روزنامه ها نیز به راحتی قابل دسترسی نیست مانند پراودای شوروی که به آسانی قابل دسترسی نیست. باید با شیوه های سنتی مطالب را استخراج کرد و فاقد آرشیو مدرن است.
معادیخواه با اشاره به اینکه آنچه امروز بیش از هر چیزی اهمیت دارد پایه گذاری یک روش شناسی است و باید از تجارب دیگران به یک روش شناسی برسیم که این در واقع شروع کار است، گفت : دامنه بحثهای روش شناسی بسیار گسترده است. به عنوان نمونه بحث مورخ و روزنامه حداقل یک کتاب را به خود اختصاص داده است. تا حدود 2 قرن پیش مورخان منبعی به نام روزنامه را به رسمیت نمی شناختند، منابع تعریف و طبقه بندی می شد و روزنامه مبنع نبود.
وی تأکید کرد : می توان گفت نقطه عطفی در تاریخ نگاری اتفاق افتاده که نه تنها روزنامه جایگاهی در میان منابع دارد بلکه امروز تاریخ نگاری تابع روزنامه نگاری می شود. رفته رفته سایتها هم همان وضعی را پیدا می کنند که روزنامه ها پیدا کردند با این تفاوت که روزنامه ها در آرشیوها می مانند اما سایتها معلوم نیست بمانند.
ادامه دارد ...
نظر شما