۷ مرداد ۱۳۸۷، ۹:۲۶

گزارش خبری - تحلیلی مهر /

نفسهای کلاردشت به شماره افتاده است...

نفسهای کلاردشت به شماره افتاده است...

خبرگزاری مهر - گروه اجتماعی : حجم گسترده ویلاسازی مراتع طبیعی، دامداری و کشاورزی بومی کلاردشت را از بین می برد و این ویلاها تیشه به ریشه هرگونه تولید در منطقه می زنند ، لذا باید به صدای طبیعت گوش داد قبل از آنکه صبر طبیعت و مهلت ما تمام شود.

به گزارش خبرنگارمهر ، اگر از یک خانواده معمولی و نسبتا مرفه در تهران بپرسید که ایده ال تان برای زندگی  چیست قطعا جواب خواهند داد : داشتن یک منزل مسکونی در تهران، یک اتوموبیل مدل بالا و البته و صدالبته خواهید شنید و ... یک ویلا در شمال .

اگر محیط زیست شمال ایران "زبان" و یا هرگونه وسیله ارتباطی شبیه به زبان داشت قطعا هرروز هزار بار می گفت و گلایه می کرد و  حتی گریه می کرد که برآورده شدن این رویای شیرین خانواده ها چقدر سخت، تلخ و زجرآور است!

 اگر بدانیم که روند ویلاسازی در شمال چه سرعت شگفت آوری دارد، اگر بدانیم که فقط نزدیک به 4 درصد از خاک ایران جنگلی، سبز و حاصلخیز است، اگر هجوم همه جانبه دلالان قانونی و غیرقانونی مسکن ساز به شمال را بدانیم به محیط زیست شمال کشور حق می دادید که "هرروز و هزار بار" خون گریه کند و به کارگیری این اصطلاحات را اغراق و بزرگ نماییهای معمول رسانه ها تلقی نمی کردید.

هرچند دلایل بسیار متنوع اقتصادی و اجتماعی را می توان برای عطش داشتن ویلا در شمال ذکر کرد، مثل "انباشت سرسام آور سرمایه در تهران، چشم و هم چشمیهای سرمایه دارانه و .." ،اما این عطش ویلا خواهی و ویلاسازی را می توان به میل داشتن یک حریم خصوصی برای تفریح و استراحت از سوی عده ای از شهروندان نیز تعبیر کرد.

هرچند جاده زیبای چالوس به خاطر ازدحام و تراکم ماشینها فرصت نفس کشیدن ندارد اما همچنان زیبایی و تازگی خود را حفظ کرده است. قرار بود برای تداوم نفس کشیدن این جاده قدیمی طرحهای ابتکاری انجام شود ولی ظاهرا از طرح دهان پرکن ساماندهی قهوه خانه ها و غذاخوریهای حاشیه جاده چالوس فقط و فقط تخریب "هتل واریان" محقق شد و دهها قهوه خانه و غذاخوری همچنان فاضلاب خودشان را میهمان رودخانه کرج و سد امیرکبیر و البته میلیونها شهروند تهرانی می کنند. 

هر چند که نمی توان و نباید مانع بهره مندی شهروندان گریزان از گرما و ترافیک و شلوغی شد، اما برپایی انبوه چادرهای مسافرتی در حریم رودخانه کرج و آلودگی ناشی از حضور این میهمانان ناخوانده مسئله ای است که باید سازمان حفاظت محیط زیست و سازمان میراث فرهنگی و گردشگری فکری به حال آن کنند.

هفت پیچ معروف جاده چالوس  که تمام می شود شیب جاده معکوس می شود هوای شرجی دریا با خنکی آب و سبزی جنگل و سفیدی مه در هم می آمیزد و فضایی روح بخش می آفریند. چند دقیقه بعد و نرسیده به تله کابین نمک آبرود تابلوی ورودی جاده کلاردشت چشم را می نوازد، کلاردشتی که بهشت ویلاسازان شده است و یک نقطه تاریک و بحرانی  در محیط زیست شمال ایران.

از همان جاده ورودی کلاردشت شاهکارهای ویلاسازی به چشم می آید : تپه های کچل شده، درختانی که عمدی یا غیرعمدی خشک شده اند، مراتع ویران، گاوهای سرگردان در نخاله های ساختمانی، مسابقه دیوارکشی در تپه ها، بولدوزرهای روشن در حال گود برداری، کامیونهای زنجیره ای پر از مصالح و آجر و سیمان و ... کارگرانی که مشغول کارند.

نتیجه عملیات این ارتش هماهنگ، رویش روزانه انوع و اقسام ویلاهای قناس و بدترکیب در طبیعت کلاردشت، ویلاهایی که به معنای واقعی کلمه معماری و ساخت آنها "دلبخواهی" است... در کلاردشت سرمایه داری حاکم نیست بلکه تورنمنت شخصی سازی طبیعت است که حکفرمایی می کند.

پدیده بسیار جالبی که در کلاردشت می توان مشاهده کرد "دکه های املاکی" است. بدون کوچکترین اغراق تعداد این دکه های املاکی که کارویژه آنها هم ویلادار کردن خلق الله است، از تعداد سوپرمارکتها و حتی دکه های سیگار فروشی هم بیشتر است و هر چند متر یکی از این دکه ها با یک میز و یک تلفن زیر یک آلاچیق کوچک  یا چهار دیواری گچی جاخوش کرده اند.

در کلاردشت ظاهرا پول درآوردن بسیار ساده است. برخی از محلی های سودجو با تفکیک و دیوار کشی تپه های بی صاحب  آن را برای تهرانیها رزرو می کنند! ویلاها هم سه مدل دارد : ارزان، متوسط و اعیانی. و از آن جالب تر این است که سودجویان و دلالان محلی یا غیرمحلی اسامی تهرانی پسندی هم بر تپه های بی زبان و بی دفاع کلاردشت می گذارند، مثل "شمیران آباد" ... تا با یک شبیه سازی مکانی-ذهنی، مراتع کلاردشت، "شمیران و دروس و نیاوران و اقدسیه و ..." را به یاد مشتریهای این ویلاهای بیاورد تا آنها سرکیسه را راحت تر شل کنند.

 نکته مهمی که  این خصوص می توان گفت این است که چرا با وجود حجم قابل توجه سرمایه و انگیزه برای ساخت و ساز در منطقه کلاردشت، به جای "ویلا" مجتمعهای مدرن هتل ساخته نمی شود؟ واقعیت این است که  آب و هوای کوهستانی کلاردشت طوری است که در سال تقریبا 6 ماه این ویلاها قابل استفاده برای استراحت و اقامت (برای غیر بومی ها) است در صورتی که اگر در این منطقه هتل ساخته می شد در تمام طول سال قابل سکونت و استفاده بود و کارکردهای متنوع تری نیز پیدا می کرد، ضمن اینکه اگر به جای نهضت ویلاسازی، هتل سازی صورت می گرفت امکان جلب توریست و جهانگرد هم پیدا می شد.

نکته دیگر این است که این حجم گسترده ویلاسازی عملا مراتع طبیعی، دامداری و کشاورزی بومی در منطقه را از بین می برد و این ویلاها تیشه به ریشه هرگونه تولید در منطقه می زنند. باید به صدای طبیعت گوش داد قبل از آنکه صبر طبیعت و مهلت ما تمام شود و بلاهایی که بر سر طبیعت می آوریم دامنگیر خودمان شود. راستی چقدر از صبر کلاردشت  و سودطلبی سودجویان ویلاساز باقی مانده است؟ قابل انکار نیست که نفسهای کلاردشت، این بهشت زیبا به شماره افتاده است...

کد خبر 723325

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha