۱۰ اردیبهشت ۱۳۸۳، ۱۶:۲۴

مسجد جمكران و آدينه اي آسماني

مسجد جمكران و آدينه اي آسماني

خبرگزاري " مهر ": آنچه مي خوانيد حاصل مشاهدات خبرنگار مهر از حال و هواي مسجد جمكران و ديدار با رهبر معظم انقلاب اسلامي در آدينه اي معنوي است.

ازدوست وآشنا مي‌شنيدم كه رهبرعزيزمان نايب آقا امام زمان(عج) مقام عظماي ولايت، حضرت‌ آيت‌اخامنه‌اي دربعضي ازروزها، به صورت غيررسمي به قم مي‌آيند و به مسجد مقدس جمكران مشرف مي‌شوند. ديدن ايشان درچنين هنگامي آرزوي ديرينه‌ام شده بوداما برآورده شدنش را بعيد مي‌دانستم. دوست داشتم من هم روزي يا شبي درمسجد امام زمان(عج) نايبش را زيارت كنم خوشبختانه اين آرزو برآورده شد ومن هم ازاين پس مي‌توانم با افتخار به همه بگويم كه من هم توفيق داشتم تا رهبرم را درمسجد جمكران زيارت كنم.
امروز جمعه است ؛ صبح قرار گذاشته بوديم چيزي براي ناهار درست كنيم و برويم جمكران. از ساعتي كه اين جا زيردرخت‌هاي صحن پشت مسجد نشسته‌ايم ، مأموران دوروبرجمعيت مي‌گردند ودائماً با بي‌سيم‌ها حرف مي‌زنند. حدس مي‌زديم كه گويا خبري است اما چون تا امروز با چنين صحنه‌اي روبه رو نشده‌ بوديم ، همه چيز را عادي تصورمي‌كردم.
كمي ازعصر گذشته است. هواي مطلوبي است. خانواده‌ها و زائران، هر يك به كار خود مشغولند. جواني جلو مي‌آيد و مؤدبانه مي‌خواهد تا اسباب و وسايل خود را جمع كنيم و چند متر جلوتر را نشانمان داد. محوطه خالي شد وخادمان مسجد مشغول آب و جارو كردن شدند. آن طرف‌ تر خادمان داشتند تا فاصله چند متربه ديوارمسجد را چادرحائل مي‌كردند.
ساعت ازهفت گذشته بود كه سه اتومبيل با سرعت وارد حياط شدند وپشت چادرهاي حائل توقف كردند. نگاه مردم متوجه پشت چادرها شد.
طبيعي بود؛ همه به اين فكر كرديم كه بايد شخصيتي كشوري به مسجد مشرف شده باشد ، حدود ساعت30/7 دقيقه بود كه انگارمردم پي‌برده بودند مراد ورهبرشان فضاي مسجد را با حضورش معطر كرده است. رفت و آمد‌ها كنترل مي‌شد، به ما اجازه دادند درمحوطه بمانيم. زن، مرد، جوان و پيروحتي بچه‌ها آرام وبي‌صدا منتظر بودند. همه چشم‌ها به طرف چادرها بود ومنتظر بودند تا درب مسجد بازشود و بتوانند رهبرشان را زيارت كنند. مطمئن شديم آقا آمده است.
در پوست خود نمي‌گنجيدم. همه وجودمان شوق و اضطراب بود. مأموران همه چيز و همه جا را در كنترل داشتند و حركت ما ازنظرشان دور نمي‌ماند. صداي قرآن فضاي صحن مسجد را عطر‌آگين كرد. بي‌هيچ هماهنگي، مردم براي نماز آماده مي‌شدند. روز جايش را به شب مي‌داد. وقتي صداي اذان را مي‌شنويم، وضو مي‌گيريم.
آرامش و سكوت فضا را پر كرده است. چند گوشه حياط عده‌اي نمازجماعت اقامه كرده‌اند.ما هم به نماز مي‌ايستيم. دل توي دلمان نيست. سرشاراز شوق واضطرابيم. آيا آرزويم دارد برآورده مي‌شود؟ آيا مي‌توانم ولي امرمسلمانان اميد مسلمانان سراسر جهان، رهبرعزيزم را ببينم؟
جمعيت آرام آرام ازگوشه ‌گوشه صحن به طرف چادرها حركت مي‌كند. ما هم به سيل مشتاقان مي‌پيونديم. خدايا! درب مسجد باز شد. دارند ازمسجد خارج مي‌شوند. خدايا چه مي‌بينيم؟ آيا اين همان انسان بزرگي است كه نايب امام زمان است؟
خداي من! آقا دارد براي ما دست‌هاي مباركش را تكان مي‌دهد. جمعيت يكپارچه صلوات مي‌شود. مأموران جمع شده‌اند و مي‌خواهند مانع حركت مردم شوند، اما كدام نيرو مي‌تواند درمقابل اين مردم عاشق بايستد. اينها تازه مرادشان را ديده‌اند. خدايا! چه شگفت‌انگيز است مردم هم مي‌خندند و هم گريه مي‌كنند

کد خبر 74364

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha