فردی ممکن است تأکید کند که ساعت باید شیء دستساز باشد: یک شیء طبیعی که زمان را اندازهگیری میکند یک ساعت به حساب نمیآید. این پیچیدگی را به کناری مینهیم.
مثال کیفیت یک ساعت بودن و کیفیات کارکردی توصیفکننده هنگامیکه از سوی اشیایی بر حسب توضیحات نقششان اخذ میشوند و نشان آن کیفیات کارکردی را به وجود میآورند بهنوعی دستساز یا "ساختنی" هستند. اما به کیفیت بیولوژیک چشم بودن عطفتوجه نشان دهید.
در یک تقریب ابتدایی ، چشم یک ساختار است که اطلاعات دربارۀ اشیا را از اشعۀ نوری منظم بازتابی بهوسیلۀ آن اشیا جدا میکند. چشمها میتوانند از اشیای زیادی ساخته شوند و معمولاً ساخته نیز میشوند و اشکال بسیار زیادی و متفاوتی را شامل میشوند. چشم مرکب یک زنبور عسل از چشم یک اسب متفاوت است و چشم اسب هم با چشم انسان فرق میکند.
ما ممکن است هنوز چشمها را در روباتها یا در موجودات موجود در جاهای دیگر هستی متفاوتتر تصور کنیم. چیزی که یک چشم است و چیزی که کیفیت چشم بودن را واجد است در نظامی که بدان تعلق دارد نقش بخصوصی را برعهده میگیرد. اجازه بدهید اینگونه فرض کنیم که آن اطلاعات اشعۀ نور را جدا میکند و دسترسی آن را برای نظامی که در ذیل آن به فعالیت مشغول است مقدور و میسور میسازد.
میتوانیم بگوییم یک شیء کیفیتی کارکردی به جهت اشغال نقشی مخصوص داراست. اما "اشغال نقشی خاص" به چه معناست؟ کارکردگرایان مایلند فکر کنند که این نقشها به صورت علّی وجود دارند. اگر شیء به انحای مشخصی به ورودیهای علّی پاسخ دهد و پاسخهای مشخصی بهوجود آورد میگوییم آن شیء یک نقش خاصی را داراست. قلب ساختاری است که خون را در بدن به جریان میاندازد. یک شیء که قابلیت قلب بودن را واجد است این نقش را به صورت علّی کسب میکند. قلبها نظیر چشمها ممکن است کاملاً نوعهای متفاوتی را در برگیرند. به جهت آنکه قلبهای مصنوعی هم وجود دارند یک قلب نیاز ندارد به هیچ وجه هویتی بیولوژیک باشد.
هرچند که قلب شما یک شیء مادی است اگر ما نگاه کارکردگرایانه را بپذیریم کیفیت قلب بودن یک کیفیت مادی نیست. این کیفیت قلب شماست که ساختار مادی خاصی را داراست و این ساختار است که برای نقشی مشخص در عمل نظام گردش خون شما مناسب است. ساختار مادی قلب، که نمونهای از کیفیات مادی سر راست است، کیفیت کارکردی قلب بودن را تحقق میبخشد.آن ساختار این کیفیت کارکردی را تحقق میبخشد چون داشتن آن کیفیت شیء را با نوع درستی از نقش علّی تأیید میکند.
به ماشین های رایانهای بر گردیم. ما میتوانیم ببینیم که عملهای محاسباتی با جعبهها یا گرههای اشکال فوق نشان داده شوند. هر جعبه یا گره نشان دهندۀ کارکردی است که انواع خاصی را ورودی مدنظر میگیرد و انواع مشخصی از خروجی را ارائه میکند. وسیلهای که این کارکردها را تحقق میبخشد بدان جهت این کار را صورت میدهد چون نوعی درستی از ساختار علّی را واجد است؛ این [وسیله] آن ساختار را به جهت نهاد و نظم اجزای مادیاش داراست.
نظر شما