به گزارش خبرگزاری مهر، گریگوری شولتی، نماینده آمریکا در مصاحبه با روزنامه الشرق الاوسط چاپ لندن در 30 شهریور 87 گفت که "آژانس نامه ای به ایران خواهد داد و تا زمانی که ایران به تمام سئوالات آژانس پاسخ ندهد و به همه قطعنامه های بین المللی احترام نگذارد، پرونده اش در آژانس همچنان مفتوح خواهد ماند!"
اظهارات نماینده آمریکا در شورای حکام نمایانگر آن است که گویا این کشور تعیین می کند که آژانس چه چیزی به ایران دیکته کند ! ضمن آنکه چنانچه آژانس بعد از آن همه نقض تعهدات که در ذیل می آید چنین نامه ای نیز بنویسد به این معنی است که آژانس توافق نامه خود با ایران ( مدالیتی ) را به دستور آمریکا به صورت یک طرفه ملغی کرده است. چراکه در توافق نامه دو طرف تنها اجرای 7 مورد مد نظر بوده در آن با صراحت چنین نوشته شده بود که پس از انجام این 7 مورد، پرونده ایران به حالت عادی در می آید و هیچ ذکری از اجرای قطعنامه های شورای امنیت و پاسخ به سئوالات بی پایان آژانس در آن پیش بینی نشده بود.
اما جدای از مواضع اخیر شولتی، توجه به چند نکته درباره گزارش اخیر محمد البرادعی ضروری به نظر میرسد:
1- در گزارش اخیر آژانس ( گزارش شهریور 87 ) تناقض آشکار وجود دارد: از یک طرف در بند 21 این گزارش می گوید " آژانس هیچ اطلاعی – به جز سند اورانیوم فلزی- از طراحی یا ساخت اجزاء سلاح هسته ای یا قطعات کلیدی آن مانند آغازشگر و یا حتی درباره مطالعات فیزیک هسته ای برای سلاح هسته ای ندارد" و از طرف دیگر در بند 23 می گوید " مطالعات " ادعایی موجب نگرانی است!
سئوال اینجاست که اگر آژانس اعلام میکند که هیچ اطلاعاتی حتی درباره" مطالعات " فیزیک هسته ای ندارد، همین موضع میتواند به صراحت اصالت و صحت اسناد موسوم به مطالعات ادعایی را نقض کند چون اگر آژانس معتقد به اصالت و صحت این مطالعات بود، هرگز اعلام نمی کرد که هیچ اطلاعاتی در این چارچوب ندارد؛ بنابراین در این رابطه وقتی هیچ سند واقعی در دست نیست، دلیلی هم برای نگرانی وجود ندارد.
2- آژانس در بند 23 گزارش البرادعی برای پیشرفت در مطالعات ادعایی از ایران می خواهد که بگوید " کجای این اسناد مطالعات ادعایی صحیح است و کدام قسمت ها ی آن دستکاری شده و یا غیر مرتبط با هسته ای است". این درخواست با مدالیتی امضا شده بین ایران و آژانس مغایرت دارد. چون طبق مدالیتی، ایران همه این اسناد را ساختگی اعلام کرده و تنها باید پس از دریافت اصل اسناد ادعایی از آژانس ارزیابی خود را به اطلاع آژانس برساند. لذا اینکه آژانس مجددا از ایران بپرسد کجای این اسناد صحیح است و کجای آن دستکاری شده و یا کجای آن غیر مرتبط با فعالیتهای هسته ای است امری به وضوح بر خلاف توافقات قبلی است.
3- با توجه به رفتار فعلی آژانس می تـوان نتیجه گرفت که این نهاد بینالمللی با صراحت از توافق نامه معروف به مدالیتی تخطی کرده است چرا که در توافقنامه مذکور ذکر شده که اولا آژانس باید "همه اسناد مطالعات ادعایی را به ایران بدهد و سپس ایران ارزیابی خود را نسبت به آنها ارائه نماید" درحالی که آژانس تنها فهرست همه اسناد مربوط به مطالعات ادعایی را آن هم پس از اصرار فراوان ایران در تاریخ 6 اردیبهشت 87 یعنی 9 ماه بعد از نوشتن مدالیتی به ایران ارائه داده است؛ آژانس علت این تخطی را عدم صدور مجوز از سوی آمریکا ذکر کرده اما سئوال اینجاست که اگر اسنادی به ایران داده نشده پس چرا انتظار بروز رفتار شفاف از سوی کشور وجود دارد؟
4- از سوی دیگر مشاهده میشود که آژانس بینالمللی انرژی اتمی در جلسات متعدد خود اعلان کرده که دلیل مخالفت آمریکا با ارائه اسناد مربوط به مطالعات ادعایی به ایران این است که نگران اشاعه اسناد تسلیحات هسته ای می باشد! بر اساس اخبار موجود در واکنش به این رویکرد آژانس، ایران از مسئولان این نهاد بینالمللی پرسیده که اگر آمریکا معتقد است این اسناد متعلق به ایران است پس باید ایران اصل آنها را داشته باشد لذا چه نگرانی از اشاعه وجود دارد؟ لذا این مسئله نیز نشان می دهد که اسناد ساخت آمریکا و اذنابش بوده و دلیل عدم ارائه آنها این است که با ارائه آنها به تهران صرفا ساختگی بودن آنها آشکار می شود.
5- تخلف آشکار دیگر از توافق نامه ایران و آژانس که با رفتارهای اخیر این نهاد بینالمللی بیش از پیش آشکار شده اینکه در توافق نامه 6 موضوع به اضافه مبحث مطالعات ادعایی ذکر شده و اعلام شده بود که " اینها همه موارد باقی مانده است و به غیر از اینها هیچ مورد باقی مانده وجود ندارد." آژانس اول اسفند 86 ( 22 فوریه 2008) در گزارش خود نیز اعلام نمود که " همه موارد شش گانه حل شده و تنها یک موضوع مطالعات ادعایی باقی مانده است". به رغم اعلام این نکته از سوی آژانس، دو ماه بعد در گزارش ماه خرداد ( 26 می ) مجموعه جدیدی تحت عنوان " ابعاد نظامی" به این جریان اضافه شد که فقط یکی از این مجموعه، مطالعات ادعایی است و بقیه آن شامل چند موضوع دیگر میشود؛ بر این اساس آژانس با اضافه کردن تعداد موضوعات باقی مانده به وضوح هم از توافق نامه و هم از گزارش فوریه 2008 تخطی کرده است.
6- تخلف دیگر اژانس از توافق نامه موسوم به مدالیته آنکه در توافق نامه مذکور برای دریافت سئوالات آژانس زمانی تعیین شده است. بر این اساس گفته شده که بعد از آن دیگر سئوالی باقی نمی ماند. آژانس در مورد مطالعات ادعایی عملا در 6 اردیبهشت 87 ( 25/4/2008 ) فهرست همه سئوالات خود از ایران را ارائه نمود اما بعد از آن نیز باب سئوالات بی پایان را باز گذاشت.
7- لازم به ذکر است که ایران علاوه بر 6 مورد ذکر شده در توافق نامه مذکور، تعهد خود درباره "مطالعات ادعایی" را نیز به طور کامل انجام داده و علیرغم اینکه آژانس اسناد مورد ادعایش را به ایران تحویل نداده، تهران ارزیابی خود را طبق مدالیتی به اطلاع این نهاد بینالمللی رسانیده است. اکنون به نظر میرسد که نوبت آژانس باشد که به اجرای تعهد خود مبنی بر عادی شدن پرونده هستهای ایران بپردازد.
8- از دیگر سو اینکه آژانس خواستار بازدید و مصاحبه با افراد نظامی مربوط به سلاح های متعارف شده و اسناد موشکی ایران را مطالبه مینماید، ضمن اینکه اقدامی خلاف توافق نامه دو طرف است که خلاف وظایف آژانس نیز محسوب شده و در واقع این نهاد بینالمللی نمی تواند از جمهوری اسلامی ایران و یا هیچ کشور دیگری درخواست دخالت در امنیت ملی آنها را نماید.
9- تخلف دیگر آژانس به سند اورانیوم فلزی مربوط میشود؛ علیرغم اینکه این موضوع طی نامه ای در گزارش فوریه 2008 مختومه اعلام شده بود، متأسفانه مجددا در گزارش اخیر و در بند 14 آن به عنوان یکی از مسایل باقی مانده ذکر شده است.
10- از دیگر نکات قابل توجه در این چارچوب این است که آژانس تنها 3 صفحه سند به زبان انگلیسی به ایران داده و به دلیل اصرار آمریکا مبنی بر اینکه اسناد مطالعات ادعایی واقعی است و متعلق به ایران است، تهران مجبور شده طی نامه ای این سه صفحه را در معرض قضاوت اعضای شورای حکام بگذارد تا معلوم شود آمریکا هیچ دلیلی برای انتساب این اسناد قلابی به ایران نداشته است.
به گزارش خبرگزاری مهر بدین ترتیب بار دیگر محمد البرادعی با فاصله گرفتن از موازین فنی و حقویق دیده بان سازمان ملل متحد در خصوص فعالیت های هسته ای کشورها ، زمینه باز ماندن پرونده اتهامات بی اساس و بی پایان کاخ سفید و تبدیل شبهات اثبات نشده و ادعاهای غیر مستند در مورد ایران به دستور کار بخش بازرسی آژانس و همچنین نشست های دوره ای شورای حکام آژانس بین المللی انرژی اتمی را فراهم آورده است. ایا در چنین وضعی ، یعنی بازی البرادعی بر اساس بازیگردانی ایالات متحده ، ایران مسیر اعتماد به آقای مدیر کل را همچنان یکطرفه خواهد پیمود؟
کارشناسان سیاسی معتقدند ایران ابزارها و تمهیدات لازم را از نظر فنی ، حقوقی و دیپلماتیک برای مقابله با نقض تعهدات آژانس در اختیار دارد.
نظر شما