دكتر كورش فتحي واجارگاه در گفتگو با خبرنگار اجتماعي خبرگزاري مهر با اشاره به اينكه محققان از عدم توجه به نتايج پژوهش ها در فرايند تصميم سازي برنامه درسي شكايت دارند ، افزود : ضمن اينكه محققان از عدم توجه به نتايج پژوهش ها در فرايند تصميم سازي برنامه درسي شكايت دارند ، تصميم گيرندگان و برنامه ريزان نيز به نارسا بودن و يا در دسترس نبودن پژوهش ها در هنگام تصميم گيري تاكيد مي كنند.
وي با تاكيد بر اينكه هدف از سازماندهي و اجراي طرح هاي پژوهشي ، تغيير دادن وضعيت موجود و حصول به ايده آل هاي مطلوب است ، اظهار كرد : تا هنگامي كه پژوهش ها داراي استفاده عملي در فرايند برنامه ريزي درسي نباشد ، اين امر به معناي اتلاف منابع و عدم استفاده صحيح از آن در فرايند تصميم گيري و اجرا است.
دانشيار دانشگاه شهيد بهشتي با اشاره به اينكه محدوديت مرتبط با منابع و اعتبارات پژوهشي از يك سو و جوان بودن قلمرو پژوهش هاي برنامه ريزي درسي از سوي ديگر دو عامل جدي در عدم به كارگيري پژوهش ها به شمار مي روند ، گفت : جوان و نوپا بودن بخش پژوهش هاي برنامه درسي به ويژه در ايران سبب مي شود تا اين قلمرو نتواند جايگاه و منزلت واقعي خود را در فرايند تصميم گيري به وجود آورد.
وي اظهار كرد : يكي از مهم ترين مواردي كه مانع از پژوهش مدار كردن فرايند برنامه ريزي درسي مي شود ، بي توجهي به نيازها و اولويت هاي اساسي در پژوهش از سوي محافل دانشگاهي است ، بررسي ها نشان مي دهد كه بسياري از برنامه ريزان و تصميم گيرندگان برنامه ريزي درسي بر اين باورند كه محققان برنامه درسي عمدتا به مسايلي مي پردازند كه با مسايل و مشكلات آنها مرتبط نيست و به همين دليل بسياري از آنان نسبت به نقش و تحقيقات و پيشبرد فرايند برنامه ريزي در سي اطمينان نداشته و مردد هستند.
دكتر فتحي با تاكيد بر اينكه يكي از مهم ترين مسايل فقدان نظام موثر براي نياز سنجي پژوهشي در زمينه برنامه ريزي درسي است ، افزود : موضوعات پژوهشي عمدتا به صورت ذهني ، سليقه اي و با استفاده از كميته هاي تخصصي ( با عضويت افراد محدود ) بررسي و به عنوان اولويت هاي پژوهشي اعلام مي گردد و به همين دليل اين نظام سنجش اولويت ها به دور از بررسي هاي ضروري انجام مي شود.
نظر شما