به گزارش خبرنگار مهر، غلامرضا خاکی کازانتزاکیس را گزارشگر رنجهای روحی خواند و گفت : او این دردها را به روشنایی آورده است چرا که بر این باور است که تاریکی پرورشگاه آنان است اما روشنایی بلای جانشان .
وی ادامه داد: آثار او دغدغه ها، اضطرابها، آشفتگیها و سردرگمیهای انسانهایی را نشان می دهد که در حال عبور از مرحله ای به مرحله دیگر تاریخ هستند و او در چنین گیر و داری در پی یافتن خداست. او می گوید "خدا در وجود انسانها درد می کشد، می کوشد تا پیام خویش را بازگو کند، می خروشد و ناله سر می دهد، خدا در زمانه ما در خسوف است و ابلیس تابان."
خاکی ضمن پرداختن به زندگی کازانتزاکیس تحلیل آثار او را دشوار خواند و گفت: تحلیل آثار او از این رو دشوار است که او در سیر تکاملی خود اعتراف می کند: "هر چه بیشتر می نوشتم، عمیق تر درمی یافتم که در نوشتن برای زیبایی تلاش نمی کردم، تقلایم برای نجات بود." او از آن دسته از نویسندگانی است که نمی توان به راحتی یک حکم کلی درباره او صادر کرد و یا گفت سبک او متمایز و برجسته و شاخص است بلکه می توان گفت او در همین سبکی که دارد دست به نوآوری و ابتکار زده است و دغدغه او معنا یافتن در حادثه های ساده است و او این کار را در سفرنامه هایش به اوج رساند.
این استاد دانشگاه افزود: او بیش از آن گرفتار بود که بتواند همه وقتش را صرف تبحر یافتن در نوع خاص ادبی کند، از این رو مجموعه آثاری را پدید آورد که تنوع شگفت آوری دارد. شاید برای بررسی سبک این نویسنده باید او را در دوره های مختلف نویسندگی اش بررسی کرد. او گاهی نویسنده ای مذهبی است و گاه ضد مذهب؛ گاه به بودا گرایش دارد و گاه در تفکری خیام وار و انسان باورانه سیر می کند.
نویسنده کتاب "سمت خیال دوست" درباره بروز جلوه های خدا در آثار کازانتزاکیس گفت: خدای آثار او گاه خدای یهود است، قانونگذار و تند وتیز، گاهی به شکل شیر تجسم پیدا می کند و گاه به شکل یک پدر مهربان و یک چوپان برای یک گمشده و گاه هم خدای او هیچ مشخصه ای ندارد.
خاکی از دوره های مختلف اعتقادی کازانتزاکیس یاد کرد و گفت : داستانهای او را می توان جملگی نشان پایی دانست که او در راه دشوار خداوند برداشته و یا در این راهگذار دیده است. کازانتزاکیس را می توان نویسنده ای دینی دانست که در آثار خویش در پی ترویج و تشریح این باور بوده است.
غلامرضا خاکی همچنین از آثار این نویسنده و در پایان از بروز عقاید مذهبی در این آثار یاد کرد و گفت: خدا در آثار او اشکال مختلفی دارد خدای حافظ، قانونگذار، آرام بخش، پرورانده، الهام بخش و معجزه کننده و در واقع هر کدام از این جلوه ها تکمیل کننده مرحله ای از رشد او به شمار می روند.
نظر شما