به گزارش خبرنگار مهر، در ابتدای این نشست کامران فانی با اشاره به مرتبه های عالم از دیدگاه کربن گفت: کربن معتقد است علاوه بر دو جهان لاهوت و ناسوت که قدمای ما هم به آن معتقد بودند عالم واسطی هم بین این دو وجود دارد که در نگاه شرقی به آن برزخ می گویند. باید از این عالم گذشت. کربن این عالم را عالم خیال و مثال می داند و تمام فضای اندیشه اش در این عالم سیر می کند.
وی افزود: البته عالم خیال با واقعیت بیگانه نیست و بلکه به یک معنا عینی هم هست و از نظر کربن وجودی است که می توان آن را حس کرد. توصیف عالم خیال برای کربن سخت بود و او اسم آن را عالم فرشتگان گذاشته بود. در این عالم جسم تجرید پیدا می کند و امر مجرد مجسم می شود.
هانری کربن اهل استدلال نبود
فانی با بیان اینکه "هانری کربن اساساً اهل استدلال نبوده است" اضافه کرد: کربن دنبال این نبود که خود یا دیگران را از طرق استدلال قانع کند و بلکه دنبال چیزی است که به قول ما "به دلش بنشیند". در واقع او دو دسته انسان را در نظر داشت، انسانهایی که این عالم را کشف و انسانهایی که آن را توصیف می کنند و او به دنبال شق اول بود به همین خاطر بود که کربن به متون رمزی علاقه پیدا کرد و معتقد بود که تجربه ها را باید به زبان رمز بیان کرد.
این ویراستار در ادامه با انتقاد از ترجمه ای که از عنوان اصلی کتاب کربن به فارسی شده است گفت: به کار بردن لغت تمثیل برای کربن بسیار مشکل بود چه برسد به اینکه او تمثیل را در عنوان یکی از کتابهایش بیاورد. در واقع آن تمثیلی که مد نظر ماست مد نظر او نیست. رمز از نظر او نشانه چیزی نیست بلکه خود چیز است. باید بین تمثیل و الگوری که مد نظر کربن بود تفاوت گذاشت. رمزها برای پر کردن امری انتزاعی نیستند بلکه وجود دارند و می توان آنها را لمس کرد.
وی به نقل از هانری کربن افزود: کربن می گوید با اینکه ابن سینا فیلسوفی ارسطویی بوده در جاهایی این حالت به او دست داده که می توانسته رمزها را لمس کند. کوشش او در کتاب "ابنسینا و تمثیل عرفانی" این است که بگوید تمام پیامی که در شرق و در نگاه کسانی مانند ابن سینا شکل گرفته فقط می توانسته در مذهب تشیع یافت شود.
افلاطونِ شاعر
در ادامه علی معلم دامغانی شاعر با اشاره به نسبت شعر و فلسفه گفت: شعرا از نظر فلاسفه هم مقبول اند هم مطرود. بنیاد و ذات شعر خیال آدمی است و صفت اش تخییل و اگر این دو با یکدیگر باشند شعر متولد می شود. شعر به واسطه حکمت مشاء و ارسطو به حاشیه رفت نه به وسیله افلاطون که خودش شاعر بود و تنها شهر او بود که شعر را بر نمی تافت. اما از سوی دیگر در مشرق زمین شاعران همیشه ادعا کرده اند که فرشتگان را می توانند ببیند.
وی سپس به تفاوت اسطوره های شرقی با غربی پرداخت و افزود: فردوسی موجودی بسیار سوال برانگیز است، مردی که احیاگر اسطوره های پیشینی ایرانیان است ولی از جهت اعتقادی در مقامی است که سرسپرده اسوه های است که پیامبر معرفی کرد و از سر آن با اسطوره ها ستیزه داشت، او تابع اسوه هاست نه اسطوره ها.
در پایان این نشست انشاءالله رحمتی مترجم کتاب نیز گفت: کربن در این کتاب معتقد است فیلسوفان ایرانی اگر صدرایی باشند یا سینایی دیگر فرزند زمانه خود نیستند و اما در غرب فیلسوفان فرزند زمانه خود هستند اما در غرب هم این مشکل وجود دارد که سنت محفوظ نمانده است در حالی که مشرق زمین سنت خود را حفظ کرده و مشکل اش این است که اگر در زمانه فعلی کسی به آن بپردازد، متروک و مطرود می شود و درواقع مشکلا این سنت گرایی این است که درهایش به روی تفاسیر جدید بسته است.
اشتباهی که کربن را به سمت ابن سینا کشاند!
وی در ادامه به نکته جالبی که کربن را به طرف فلسفه سینوی کشاند اشاره کرد و افزود: چیزی که کربن را به ابن تحقیق برانگیخت اشتباهی مبارک بود که در کتابخانه ای که او در ان مطالعه می کرد رخ داد. او برای مطالعه کاری فلسفه ابن سینا، درخواست کتابی را کرده بود اما مسئول کتابخانه به اشتباه کتاب "حی بن یقضان" را به او امانت داد اما همین اشتباه کربن را به طور جدی به سمت فلسفه ابن سینا کشاند و در پی آن دو رساله دیگر "سلامان و ابسال" و "رساله الطیر" را تورق کرد و به نظرگاههای جدیدی رسید.
نظر شما