۳ آذر ۱۳۸۷، ۱۰:۰۶

عسگرپور در گفتگو با مهر:

ممیزی سلیقه‌ای عامل دوری سینماگران از تلویزیون / کار مناسبتی می‌سازم

ممیزی سلیقه‌ای عامل دوری سینماگران از تلویزیون / کار مناسبتی می‌سازم

کارگردان مجموعه تلویزیونی "گل‌های گرمسیری" ممیزی سلیقه‌ای در تلویزیون را عامل بی‌علاقگی کارگردانان به تولید مجموعه‌های تاریخی معاصر دانست.

محمدمهدی عسگرپور که رئیس هیئت مدیره و مدیر عامل خانه سینما نیز هست و مجموعه "گل‌های گرمسیری" او این روزها از شبکه یک روی آنتن می‌رود، در گفتگویی اختصاصی با خبرگزاری مهر از علایق خود به تولید مجموعه‌هایی با موضوع تاریخ معاصر و بیان ناگفته‌های انقلاب و جنگ و البته مشکلات کار در تلویزیون سخن گفته است.

* پیش از کارگردانی "اقلیما" و "قدمگاه" تجربه‌هایی در تلویزیون داشتید. شرایط تولید "گل‌های گرمسیری" چطور فراهم شد؟

ـ محمدمهدی عسگرپور، کارگردان "گل‌های گرمسیری": من با تلویزیون بیگانه نبوده و هر بار فرصتی پیش آمده در آنجا کار کرده‌ام. طرح "گل‌های گرمسیری" به سال 70 برمی‌گردد. بعد از اولین فیلم سینمایی‌ام "پرواز در ‌نهایت" می‌خواستم دومین فیلمم را بر اساس طرحی بنویسم که بعد تبدیل به هسته اصلی "گل‌های گرمسیری" شد. آن زمان درگیر کارهای اجرایی در تلویزیون شدم و به عنوان مدیر گروه کودک و نوجوان شبکه دو فعالیت کردم. مسئولیت‌های پی در پی من را از آن ایده دور کرد.

* چه اتفاقی دوباره شما را به سمت آن طرح برد؟

ـ حدود چهار سال پیش زمانی که آقای جعفری جلوه مدیر شبکه یک بود، به ذهنم رسید که می‌شود روی این موضوع کار کرد. طرح جدید را در ذهنم مرور و آن را با دوستانی مطرح کردم. آقای بیاتی فیلمنامه را نوشت و شبکه یک آن را پسندید.

* طرح اولیه که سال70 در نظر داشتید هم درباره دو جوان بود که در آستانه ازدواج درگیر جنگ می‌شوند؟

ـ داستان از زمان حال شروع می‌شد. اوایل دهه 70 هنوز از جنگ زیاد فاصله نگرفته بودیم و جامعه همچنان با پیامدهای جنگ درگیر بود. قصه درباره زنی معلول بود که هر روز سر قبری می‌رود، آهسته به زمان گذشته می‌رفتیم و رابطه عاشقانه او و همسرش را زمان جنگ در جنوب می‌دیدیم. اما در فکر جدید و فیلمنامه تازه این بخش ماجرا حفظ شد که دختری از تهران و زندگی آرام می‌گذرد تا همراه مردی که دوست دارد در خرمشهر زمان جنگ زندگی کند.

* تا به حال درباره سال‌های اول انقلاب، شرایط سیاسی و اجتماعی و درگیری گروههای مختلف فیلم و مجموعه ساخته نشده است. از خاطرات دانشجویی‌تان در این مقطع استفاده کردید؟

ـ من آن زمان دانشجو نبودم، اما به واسطه برخی دوستان دانشجویم به دانشگاه می‌رفتم و با درگیری‌ها و جو دانشگاه آن مقطع آشنا هستم. بعضی از درگیری‌ها واقعا خشن بود و این خشونت را در "گل‌های گرمسیری" نمی‌بینید. دوستانی که تا مدتی قبل برای پیروزی انقلاب کنار هم بودند به دلیل اختلاف سلیقه سیاسی به دشمن تبدیل شده بودند و بین نسل انقلاب شکاف به وجود آمده بود.

در طرح اولیه هم زمینه آشنایی آن زوج دانشگاه بود. در این سال‌ها همیشه پرسش‌هایی وجود داشته که چرا دانشگاهها تعطیل شد یا جنگ ادامه یافت. نسل جوان حق دارد این پرسش‌ها را داشته باشد و ما که آن روزها را از سر گذرانده‌ایم باید به او پاسخ بدهیم که حقیقت آنچه آن سال‌ها اتفاق افتاد چه بود.

یادم می‌آید در کنار درگیری‌ها و فضای متشنج گوشه‌ای از دانشگاه به محل جمع‌آوری اسلحه برای مناطق حساس مرزی تبدیل شده بود. واقعا دانشگاه کاربری خودش را از دست داده بود. چیزی که ما در این مجموعه نشان می‌دهیم خیلی مینی‌مالیستی است. اما پاسخی به این پرسش‌ها است.

* پس مخاطب مجموعه نسل امروز است؟

ـ برای نسل امروز که انقلاب، جنگ و حوادث آن سال‌ها را ندیده "گل‌های گرمسیری" فضایی ایجاد می‌کند تا با بخشی از واقعیت آن روزها آشنا شود. نسلی که آشنا است هم یادآوری می‌کند که بر ما چه گذشته است.

* در بخش‌های بعد نگاهی متفاوت به جنگ می‌بینیم؟

ـ البته زمان و نوع قصه "گل‌های گرمسیری" اجازه نمی‌داد بیش از این سال‌های ابتدایی جنگ، مخصوصا اشغال خرمشهر و نقش ارتش و بنی صدر و خیانت‌ها و خدمت‌هایی که در این سال‌ها می‌شد را نشان بدهم، در حالی که به نظرم وقت آن رسیده بازبینی روی این مسائل داشته باشیم. به این بخش مهم و جذاب هم مینیاتوری و محدود اشاره‌هایی می‌شود.

* به نظر می‌رسد مجموعه در کنار اشاره به این مسائل سیاسی اجتماعی، فضایی عاشقانه دارد و در ستایش زندگی و عشق است. جنگ نمی‌تواند جریان زندگی را متوقف کند.

ـ وجه قالب این است که جنگ چگونه بر ما تحمیل شد و نتیجه این جنگ، فراغ و هجران‌ها و دوستی‌هایی عمیق و پایدار بود.

* نقش علی‌اکبر محلوجیان در این پروژه چه بود؟

ـ فیلمنامه‌ای که آقای بیاتی نوشت 20 قسمت بود. شبکه یک نظراتی درباره فیلمنامه داشت که من هم با آن موافق بودم و باید اعمال می‌شد. من سال 66 فیلم نیمه‌بلند "خانه پدری" را بر اساس فیلمنامه آقای محلوجیان ساختم. سال‌ها بعد در شورا طرح "زیر تیغ" مطرح شد و در آستانه رد شدن بود که با پیشنهاد من این اتفاق نیفتاد. با ایشان و کارهایشان آشنایی داشتم. پس از جدا شدن آقای بیاتی از گروه آقای محلوجیان وظیفه نگارش فیلمنامه را بر عهده گرفت.

* پیشنهاد شما درباره "زیر تیغ" چه بود؟

ـ در طرح آقای محلوجیان قاتل و مقتول نسبتی نداشتند. دو خانواده بدون آشنایی درگیر این قتل ناخواسته می‌شدند. شبیه این طرح قبلا ساخته شده بود، اما من پیشنهاد کردم قتل ناخواسته بین دو دوست قدیمی و بین دو خانواده اتفاق بیفتد که تراژیک‌تر و تلختر شود. این تغییر باعث شد فیلمنامه در شورا تصویب و در جلسات من و محلوجیان نوشتن فیلمنامه شروع شود.

* و این تجربه پلی شد برای نوشتن فیلمنامه "گل‌های گرمسیری"؟

ـ بله، او برای فیلمنامه زیاد زحمت کشید، اما ذائقه شخصی من با او تفاوت دارد. به همین دلیل توافق کردیم او بنویسد و من تغییر بدهم. گاهی این تغییر 10 درصد و گاهی 99 درصد بود. کار من خیلی سخت بود. تصویربرداری شروع شده بود و باید هم ذهنم را متمرکز روی کارگردانی می‌کردم هم نوشتن. اگر مطمئن بودم مجموعه قرار نیست ماه رمضان پخش شود، با فرصتی یکماهه می‌شد روی فیلمنامه با خیال راحت کار کرد.

* با توجه به این شرایط از کار راضی هستید؟

ـ فیلمنامه قصه‌ای تازه و فضایی متفاوت دارد. شرایط کار در جنوب با توجه به کمبود امکانات و گرمای هوا سخت بود. امکانات نظامی مثل همه پروژه‌ها دیر به دستمان می‌رسید. هوای جنوب غبارآلود بود و نمی‌شد راحت کار کرد. اما در بخش کارگردانی ذهنم مهندسی است و اگر اتفاقی غیر مترقبه بیفتد سریع می‌توانم جایگزین کنم. به همین دلیل فکر می‌کنم مجموعه مشکلی از نظر کارگردانی ندارد.

* با اینکه مجموعه شما پیش از ماه رمضان آماده بود، چرا "روز حسرت" پخش شد؟

ـ مدیران شبکه یک اصرار داشتند مجموعه به ماه رمضان برسد. البته من فکر می‌کردم "گل‌های گرمسیری" با مجموعه‌های مناسبتی فرق دارد. آنها می‌گفتند تقارن ماه رمضان و هفته دفاع مقدس فرصتی مناسب برای تجربه فضایی تازه در مجموعه‌های مناسبتی است. قبل از اینکه شبکه به ما بگوید شنیدم گروهی در حال مذاکره برای تولید سریال رمضان هستند. گویا جریانی پیشروتر از مدیران شبکه یک حرکت می‌کرد. من به نتیجه قطعی رسیدم که قرار نیست به ماه رمضان برسیم. اما دوستان در مقطعی گفتند شاید دو مجموعه پخش کنند و اصرار داشتند ما به پخش برسیم.

* این تغییرها در کار شما تاثیر منفی داشت؟

ـ جدا از فشاری که به گروه تحمیل می‌شد، ابتدا قرار بود مجموعه در 20 قسمت 50 دقیقه‌ای پخش شود و ما برای این قالب قصه، اوج و فرود و پایان‌بندی هر بخش را طراحی کردیم. نیمه کار گفتند مجموعه به ماه رمضان می‌رسد. همه برنامه‌های ما به هم ریخت و رسیدیم به 30 قسمت 30 دقیقه‌ای که طراحی دیگری می‌خواست و در نهایت دوباره رسیدیم به همان 20 قسمت.

* از زمان پخش راضی هستید؟

ـ زمان بدی نیست، اما شبکه یک مشکلی دارد که باعث می‌شود مجموعه‌ها دیده نشود. برنامه‌های مختلفی باید از این شبکه پخش شود و در اولویت هستند و همین موضوع زمان پخش مجموعه‌ها را مدام تغییر می‌دهد و بیننده چند قسمت را از دست می‌دهد. گویا شبکه یک علاقه ندارد مجموعه‌هایش را درست تبلیغ و زمینه‌ای فراهم کند تا بیننده نسبت به پیگیری مجموعه‌ها علاقمند شود.

* قصه ناصر و مرضیه یکی از خرده‌داستان‌های خوب مجموعه است. در بخش قبلی تنهایی مرضیه پس از قتل را دیدیم. فضاسازی این بخش خوب بود. چرا در قسمت‌های قبلی به خلوت شخصیت‌ها نزدیک نمی‌شدید؟

ـ بخشی به این برمی‌گردد که با داستانی پرحجم مواجهیم که این خلاف حرکت قالب مجموعه‌های تلویزیونی است. ما در قسمت‌های ابتدایی به این فکر کردیم که چطور هم شخصیت‌ها را معرفی کنیم و هم فضا را شرح بدهیم که بیننده گمراه نشود. این باعث شد به خلوت شخصیت‌ها نزدیک نشویم. این را هم می‌خواستیم نشان بدهیم که فضای آن روزها متشنج و غیر طبیعی است. این جو ناآرام باید به بیننده منتقل می‌شد. از این به بعد خلوت آدم‌ها را بیشتر می‌بینیم.

* مرضیه و ناصر نماد نسلی هستند که قربانی بازی‌های سیاسی می‌شوند.

ـ قصه که پیش می‌رود می‌بینیم این جریان‌های سیاسی در کنار تاثیر منفی، نسلی را تربیت کرد که در جنگ خودش را نشان داد.

* طراحی صحنه و لباس مجموعه مثل همه مجموعه‌های تاریخ معاصر مشکل دارد و فضاسازی‌ها طوری نیست که باور کنیم قصه اواخر دهه 50 روایت می‌شود. چرا در این بخش بیشتر دقت نشد؟

ـ ما در سیستم برنامه‌سازی و فیلمسازی از لوکیشن طبیعی استفاده می‌کنیم و این مشکلات زیادی دارد. برای کار در یک کوچه برق را باید از تیر چراغ برق بگیریم و اهالی محل از سر و صدای ما به ستوه می‌آیند. در این شرایط کار بی‌ایراد کردن ساده نیست. این مشکلات رغبتی در فیلمساز برای کار در تاریخ معاصر برنمی‌انگیزد.

تلویزیون برای تولید این مجموعه‌ها به شهرک و حمایت مالی و اعتماد به کارگردان‌ها نیاز دارد که کمتر این عناصر دیده می‌شود. نتیجه این سیاست‌ها می‌شود سریال‌های آپارتمانی که با مرگ یکی از زوج‌های قصه، پای برزخ و دوزخ هم باز می‌شود و دیگر تمایلی برای ساخت مجموعه‌های تاریخی با این دشواری‌ها نیست. در زمینه جنگی کار سخت‌تر است.

* در این بخش هم به شما امکاناتی ندادند؟

ـ مهم این است که این امکانات چقدر مفید و کارآمد است. اغلب اسلحه‌هایی که به ما دادند خراب بود و نمی‌شد از آنها استفاده کرد. فشنگ هم نمی‌دادند و امکانات در حد فاجعه است. همه یک بنگاه اقتصادی راه انداخته‌اند و در حال درآمدزایی هستند. شاید حق دارند. به همین دلیل کسی دیگر به سمت این موضوع‌ها نمی‌آید.

* پس مشکل با ساخت شهرک سینمایی حل می‌شود؟

ـ تلویزیون اگر بخشی از درآمدش را صرف ساخت شهرکی می‌کرد که بشود دهه 60 را در آن ساخت، هم این مشکل حل و هم درآمدزایی می‌شود. اتفاقی که تقریبا با شهرک سینمایی دفاع مقدس افتاده است. اما عزمی برای این موضوع نیست.

* فکر می‌کنم البته بخش دیگر ماجرا به محدودیت‌ها برمی‌گردد و همه مشکل از نبود لوکیشن مناسب نیست؟

ـ البته. اگر روزنامه‌های آن روزها را باز کنیم نمی‌شود سراغ 90 درصد موضوع‌ها رفت، 10 درصد بقیه هم گرفتار جرح و تعدیل می‌شود و چیزی از آن باقی نمی‌ماند. مراکز نظارتی زیادی هست که می‌تواند با اشکال گرفتن عرصه را برای تجربه کردن محدود کند. در تلویزیون نگاه استراتژیک وجود دارد که در حوزه‌هایی مثل افزایش شبکه‌ها، تولید برنامه‌های داخلی برای محدود کردن استفاده از برنامه‌های خارجی و... می‌شود آن را دید. اما رغبتی برای توجه به زیرساخت‌ها نیست.

* ممیزی‌هایی که به مجموعه شما وارد شد در چه بخش‌هایی بود؟

ـ می‌دانستم زمانی که صحبت از جنگ می‌شود بعضی دوستان منتظر حاجی و سیدند. همین که فضا غیر متعارف شود حساسیت‌ها زیاد می‌شود. گاهی حساسیت‌ها درباره موضوع است. یعنی می‌گویند مواظب باشید بحث چپ و راست بزرگ نشود. بعد با دیدن مجموعه شکل حساسیت‌ها تغییر می‌کند و درباره پوشش و آرایش بازیگران هم صحبت می‌شود.

خوشبختانه افراد ناظر در تلویزیون کم نیستند و هر کس نظری دارد که باید اعمال شود. این آدم‌ها با سلایق خود ممیزی می‌کنند. یادم می‌آید زمانی مجموعه‌ای برای بچه‌ها درباره دهه فجر می‌ساختم. گفته بودند امسال به کوکتل مولوتف اشاره نشود. در یکی از سکانس‌ها بچه‌ها با هم درباره ساندویچ کوکتل حرف می‌زدند که حذف شد!

موضوع نظارت گاهی به این شکل پیش می‌رود. اینجاست که می‌فهمیم چرا مجموعه‌ها طوری ساخته می‌شود که یکساعت قبل از پخش به سازمان برسد. در این حالت امکان ممیزی کمتر می‌شود. من مطمئنم مجموعه‌های امسال ماه رمضان اگر زودتر تولید می‌شدند به این شکل روی آنتن نمی‌رفتند.

اگر مدیران تحت تاثیر هر ابراز سلیقه‌ای باشند همه مجموعه‌ها ممیزی می‌شود. مدیری مستقل و مقتدر می‌تواند این ترکیب را به هم بزند و اگر چنین مدیری نباشد وضعیت سخت می‌شود. من هم اگر بخواهم مجموعه بسازم یک کار مناسبتی انتخاب می‌کنم تا کمتر گرفتار ممیزی شود.

* انتقادهای تند و تیز در سال‌های اخیر فضا را محدودتر هم کرده است.

ـ البته من وقتی خودم را جای مدیران امروز تلویزیون می‌گذارم احساس می‌کنم کار سختی دارند. نمی‌شود به هیچ شغل و حرفه‌ای انتقاد کرد. هر برنامه بازخوردهای زیادی دارد و برآیند این جامعه حساس می‌شود چنین چیزی که الان در تلویزیون می‌بینیم.

* به نظر می‌رسد انگیزه‌تان را برای کار در تلویزیون از دست داده‌اید؟

ـ نه. حرفه من این است و با سختی‌هایش کنار می‌آیم. یکروز حالم بد است و از شرایط خسته‌ام. غر می‌زنم، فردا با یک حرف امیدوارکننده دلگرم می‌شوم و انگیزه پیدا می‌کنم.

*****

"گل‌های گرمسیری" نخستین مجموعه تلویزیونی محمدمهدی عسگرپور است که فیلمنامه آن را همراه محمدرضا بیاتی و علی‌اکبر محلوجیان نوشته است. اشکان خطیبی، روناک یونسی، پرویز فلاحی‌‍پور، مریم بوبانی، عمار تفتی، رحیم نوروزی، نازآفرین کاظمی، هومن کیایی، مهدی ساکی، آتیلا پسیانی، زهره صفوی و مهران نائل بازیگران این مجموعه هستند.

"گل‌های گرمسیری" درباره تعطیلی دانشگاهها قبل از جنگ است که باعث جدایی ناهید و رسول می‌شود. عوامل تولید عبارتند از محمدصادق جلالی تهیه‌کننده، بهرام فرهادی مدیر تولید، حسن کریمی تصویربردار، حسین غضنفری تدوینگر، مهری شیرازی طراح گریم، شهرام باباپور برنامه‌ریز، وحید کاشی دستیار کارگردان، علی کهن‌دیری آهنگساز و همایون صدیقی عکاس.

کد خبر 787284

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha