مهدي فخيم زاده، نويسنده و كارگردان فيلم سينمايي "هم نفس" در گفت و گو با خبرنگار سينمايي "مهر" ضمن بيان اين مطلب گفت: اين فيلم پس از فيلم سينمايي "ميراث من جنون" دومين فيلمي است كه در آن به موضوع بيماران رواني پرداخته ام . البته پيش از اين فيلم "مسافران مهتاب" را هم ساختم كه به اشتباه در گروه فيلم هاي مربوط به افراد رواني تقسيم بندي مي شود. در حالي كه "مسافران آفتاب " درباره بچه هاي عقب افتاده ذهني است و در گروه معلولين تقسيم بندي مي شوند. چون مساله عقب افتادگي ذهني يك مشكل ژنتيكي است و وجه رواني ندارد.
وي در ادامه به فيلم قبلي خود در رويكرد به مشكلات بيماران رواني اشاره كرد و خاطر نشان ساخت: "ميراث من جنون" درباره يك بيمار پارانويا است كه اين بيماري در خانواده اش از سابقه زيادي برخوردار است و حتي پدرش هم در تيمارستان به سر مي برد. اين آدم علي رغم بيماري رواني موروثي اش و ذهنيت هايي كه حاصل همين بيماري است ، بصورت فردي عادي در جامعه زندگي مي كند . فيلم تصويري از نگاه و ذهن اين فرد به جامعه ارايه مي دهد. اما در فيلم "هم نفس" موضوع كاملا برعكس است . در اين فيلم نگاه آدم هاي سالم اجتماع به يك رواني مورد بررسي قرار مي گيرد.
اين كارگردان در اشاره به محتواي فيلم يادآور شد: متاسفانه در حال حاضر اين مساله تبديل به يك اخلاق عمومي اجتماعي شده كه كلمه " ديوانه " همه افرادي كه از نظر ما رفتاري غير معمول دارند را در بر مي گيرد . "ديوانه" در لفظ عامه مردم مترادف با كلمه بي شعور است. در حالي كه بيماران رواني گاهي بسيار باهوش تر از افراد سلامت هستند . در فيلم "ميراث من جنون" شخصيت اصلي داستان ( مهدي كرمي ) را فردي بسيار باهوش معرفي كردم. يعني با اينكه اين فرد به بيماري پارانويا و اسكيزو فرني مبتلا است از هوش و قوه تفكر بسيار بالايي بهره مي برد. در همان زمان هم عده اي به من ايراد گرفتند كه چرا يك رواني را تا اين اندازه باهوش در نظر گرفتم. حقيقت اين است كه افراد رواني از هوش و قوه تعقل برخوردار هستند، فقط دچار توهم و بيماري فكري اند.
فخيم زاده در ادامه تاكيد كرد: وقتي ما دچار يك بيماري جسمي مي شويم به پزشك مراجعه مي كنيم و حتي از ابراز اين مساله در جامعه و اطرافيانمان هم ابايي نداريم. حتي گاهي در اين مساله راه افراط را پيش مي گيريم و سراغ پزشكان متعددي مي رويم و البته در آخر داروهاي تجويز شده را هم مصرف نمي كنيم. اما اين مساله در مورد افراد رواني چه از نوع عصبي و چه در زمينه مشكلات حادش كاملا" برعكس است. همه سعي مي كنند اين مساله را به شدت پنهان كنند و حتي از مراجعه به پزشك پرهيز مي كنيم. در شكل معقول هر فرد يا خانواده بايد يك روانشناس يا روانپزشك داشته باشد ، در حاليكه در كشور ما به هر كسي كه بگوييم حال رواني تو چندان مساعد نيست و بهتر است به دكتر مراجعه كني، از اين حرف به شدت ناراحت مي شود و حتي اين توصيه را تعبير به تحقير مي كند. حتي وقتي زن يا مردي متوجه مي شود كه همسرش قبلا" يا در همان زمان به روانشناس مراجعه كرده است، روي زندگي آنها تاثير بسيار بدي مي گذارد. علت اين ترس و وحشت انگ زدن افراد جامعه به يكديگر است . فيلم "هم نفس" اشاره به صفت بد انگ زدن ، تاثيرات و عواقب آن دارد و در راستاي انگ زدايي ساخته شده است.
وي در ادامه بيان داشت: در فيلم "هم نفس" هيچ اشاره اي به نوع بيماري شيرين يا بهروز نمي شود و اصولا" نوع بيماري رواني اينها مورد نظر نيست. به همين خاطر هم هست كه شيرين مي گويد دفعه اول مرا به زور نزد پزشك بردند و دفعه دوم وسوم خودم رفتم. محور فيلم اين است كه بايد با بيماري رواني مانند ساير بيماري هاي جسمي برخورد كنيم. چه بسا افرادي كه تصور مي كنند در سلامت كامل رواني هستند، ولي از مشكلات روحي رنج مي برند.
كارگردان فيلم "هم نفس" در پاسخ به اين سئوال كه با توجه به فضاي كنوني سينماي ايران و فروش برخي فيلم هاي كمدي شرايط توجه مخاطب به اين فيلم را چگونه ارزيابي مي كند، گفت: من هيچ وقت در شرايطي قرار نگرفتم كه بخواهم دنبال جريان روز سينما بروم. پيش از اين هم بارها اتفاق افتاده من فيلمي را بسازم و همه پيش از اكران بر اين تصور باشند كه فيلم در گيشه با شكست مواجه شود. براي مثال وقتي فيلم "تشريفات" را تمام كردم تمامي شركاي سرمايه گذار، فيلم را خواباندند و قصد داشتند آن را به شكل هاي ديگري بفروشند و بر اين اعتقاد بودند كه بهتر است فيلم اكران نشود و در همين شرايط بماند. در صورتي كه وقتي فيلم اكران شد از فيلم سينمايي "تاراج" كه در دوره خود فيلم پر فروشي بود، سود آور تر بود . در مورد فيلم "خواستگاري" يا "مسافران مهتاب" نيز همين اتفاق تكرار شد. به نظر من سينماي ما ظرفيت توليد در هر ژانري را دارد .كافيست فيلم ساختار دراماتيكي درستي داشته باشد و هوشمندي مخاطب در آن مورد توجه قرار گيرد تا اكران آن نيز با استقبال روبرو شود .
وي با اشاره به اينكه ساخت فيلم خوب درژانر فيلم هاي رواني بسيار دشوار است، گفت: در همه جاي دنيا ورود به ژانر فيلم هاي رواني بسيار سخت است. به جز چند فيلم شاخص اين ژانر مانند "پرواز بر فراز آشيانه فاخته"، " دنياي درون" ،"فارست گامپ" و يكي ، دو فيلم ديگر، بقيه آثار نتوانستند سطح وسيعي از مخاطب را به خود جلب كنند. البته از شخصيت هاي رواني كه جنون آنها باعث قتل مي شود در فيلم هاي جنايي بسيار استفاده مي شود كه اين نوع فيلم ها در اين ژانر قار نمي گيرند .
فخيم زاده در ادامه افزود: به عقيده من سينما يك " هنر - صنعت" نيست. بلكه يك "هنر- صنعت - مخاطب" است. يعني اين مقوله سه ركن اصلي و اساسي دارد كه بايد به درستي رعايت شود. درك صحيح از مخاطب يك سينماي حرفه اي را مي سازد. فيلمي كه فقط بر وجه مخاطب تاكيد كند فيلم بدي از آب درخواهد آمد يا اگر فيلمي فقط به مقوله هنر و بداعت توجه نشان بدهد تبديل به يك فيلم هنري و به عبارتي جشنواره پسند خواهد شد. همه اين عوامل بايد هماهنگ و همگام باهم پيش بروند. در جشنواره فيلم فجر فيلم در سه شهرستان مشهد، ساري و شيراز به نمايش درآمد و در هر سه شهر به عنوان پر مخاطب ترين فيلم از سوي تماشاگران انتخاب شد -البته فيلم "مارمولك" در اين سه شهر به نمايش در نيامد- اصولا" من آدم ضد جشنواره اي هستم و معتقدم فيلم بايد با مخاطب رو در رو شود و تكليف آن در نگاه تماشاگر است كه به درستي روشن مي شود.
اين كارگردان درباره اينكه وي در هر كدام از آثارش نسبت به اثر قبلي توجه بيشتري نسبت به ريتم، ميزانسن و حركات دوربين نشان مي دهد، گفت: يكي از خوش شانسي هايي كه من در زندگي حرفه اي به دست آوردم اين بود كه در سال هاي اول فعاليت هنري ام اصلا" شانس نياوردم. اما آموختم با امكانات نامناسب و فرسوده آن زمان سينماي ايران چگونه كنار بيايم .
شرايط متغير سينما در سال هاي بعد نيز باعث شد من آموخته هاي زيادي به دست بياورم و شكل كار خود را به طريقي تعريف كنم كه در تله يك فيلم خاص گرفتار نشوم و از طرفي بتوانم هر روز به طرف بالا بردن سطح كيفي آثارم گام بردارم. آندره ژيد جمله اي دارد كه مي گويد؛ هر كسي بايد راه خودش را طي كند اما به طرف سربالايي.
فخيم زاده در پاسخ به اينكه آيا منتقدان را هم بخشي از مخاطبان خود قلمداد مي كند و نسبت به نقد نويسندگان سينمايي اهميت مي دهد يا خير، توضيح داد: اين حرف درست مثل اين است كه بپرسيم نظر شما درباره هنر پيشه ها چيست يا اينكه آيا كارگردان ها را قبول داريد. بدون شك من همه منتقدان را قبول ندارم اما منتقدهاي خوب را قبول دارم. منتقدي كه عصبي مي شود و برخورد تندي با اثر مي كند، به هيچ وجه منتقد خوبي نيست. اين توجيه هم كه ساختار فيلم لحن منتقد را تعيين مي كند نيز اصلا" منطقي به نظر نمي رسد. درست مانند آن است كه بگويم رفتار من را آن آدم بي ادب و لاابالي تعيين مي كند. در حالي كه يك انسان موقر و متين هيچ وقت توهين نمي كند يا حرف بد به كسي نمي زند.
وي در ادامه خاطر نشان ساخت: يك منتقد خوب، كارگردان فيلم را مورد تحقير قرار نمي دهد. چون در حال حاضر منتقدنماها از حربه تحقير فيلمساز به منظور مرعوب كردن او استفاده مي كنند. هستند منتقدان توانايي كه در عرصه سينما با احساس مسووليت قلم مي زنند.
اين فيلمساز ادامه داد: يادم مي آيد معاونت سينمايي وقت از فيلم "مسافران مهتاب" خوشش نيامد و به آن درجه كيفي "د" داد . مفهوم آن ممنوع بودن هر گونه تبليغ تلويزيوني، پوستر يا مواد ديگر تبليغي بود. اين فيلم در سينماهاي ممتاز حق نمايش نداشت و اكران عمومي آن در مراكز استانها ممنوع بود. اين تحقير فيلم به منتقدان هم منتقل شد و خاطرم هست كه مجله سروش من را به عنوان بدترين بازيگر سال انتخاب كرد. در همان زمان يك نقد بسيار منصفانه به قلم آقاي حاجي مشهدي در مورد فيلم خواندم . در اين نقد نويسنده نه تنها به تحقير فيلم نپرداخت، بلكه نقاط قوت و ضعف آن را به درستي مورد بررسي قرار داد. از همه اين ها بگذريم منتقد خوب يك مخاطب خوب هم به شمار مي رود و اين جايگاه كمي نيست.
فيلم "هم نفس " آخرين ساخته مهدي فخيم زاده از چهارشنبه ششم خرداد ماه در گروه سينماهاي قدس ، عصرجديد و سينما هاي آزاد مجموعا با در اختيار گرفتن 25 سالن اكران مي شود .
نظر شما