به گزارش خبرگزاری مهر، پس از آنکه رژیم صهیونیستی از پیروزی در نبرد با جنبش حماس نا امید شد برای فرار از شکستی سخت در عرصه سیاسی و نظامی اقدام به قطع حملات خود کرد و روز گذشته نیز مصر که تا آخرین لحظه حملات رژیم اسرائیل به ساکنان بی دفاع غزه در کنار صهیونیستها قرار گرفته بود به یکباره نقش میانجی صلح را به خود گرفت و نشستی را با حضور رهبران کشورهای مختلف که عمدتا از حامیان اسرائیل بودند ترتیب داد.
هر چند حملات صهیونیستها به غزه به پایان رسیده اما بررسی چند موضوع حقیقت امر را بیش از گذشته در برابر چشمان انسان ظاهر می کند بررسی موضوعاتی چون "اهداف واقعی رژیم صهیونیستی، تاثیر عوامل سوم در وادار شدن تل آویو به پایان درگیریها، خیانت اعراب به مردم فلسطین و مرگ طرح صلح اعراب" نیات پشت پرده عاملان وحشیگری صهیونیستها را بیش از گذشته آشکار می کند.
در این میان خبرگزاری مهر برای پوشش بهتر موضوع، گفتگویی را با دکتر "احمد بخشایشی" استاد دانشگاه و کارشناس مسائل خاورمیانه" و "محی الدین ساجدی" از کارشناسان مسائل بین الملل و حوزه خاورمیانه انجام داد که ماحصل این گفتگو به شرح زیر است.
نخستین موضوع مورد بحث در این گفتگو بررسی اهداف واقعی رژیم صهیونیستی از حمله به غزه بود که دکتر بخشایشی در توضیح این مطلب گفت : اهداف اسرائیل را در حمله به غزه می توان در سه بعد کلان، منطقه ای و داخلی طبقه بندی کرد. در بعد کلان این جنگ برآیندی بود از اختلافات میان آمریکا و ایران. در بعد دوم منطقه ای باید گفت که آمریکا و اسرائیل خواهان روی کار آمدن ابومازن سازشکار به جای مقاومت و حماس بودند و همین امر دلیلی برای آغاز تنش ها بود و در بعد داخلی در فلسطین نیز باید گفت که غزه و حماس مانع توسعه طلبی رژیم صهیونیستی در این منطقه هستند و حماس همانند سدی در برابر خواسته های اسرائیل مطرح است از همین رو صهیونیستها با آغاز این جنگ در اندیشه از میان برداشتن این سد بودند.
محی الدین ساجدی در توضیح اهداف اسرائیل از حمله به غزه گفت : اسرائیل در حمله به غزه به دنبال همان اهداف خود در جنگ 33 روزه بود. در آن زمان اسرائیل در ابتدا خواهان حذف حزب الله بود اما پس از شکست مسئله خلع سلاح حزب الله لبنان را مطرح کرد اما بعد از آنکه در این مورد نیز شکست خورد طرح محدود شدن حزب الله لبنان تا رود لیطانی را مطرح کرد و در جنگ اخیر نیز اسرائیل در ابتدا به دنبال حذف حماس از مناسبات بود اما بعد از مقاومت حماس بحث توقف حملات موشکی به شهرکهای صهیونیستی مطرح شد اما هم اکنون نیز شاهد آن هستیم که اسرائیل مسئله مسلح نشدن دوباره حماس را مطرح می کند. در نتیجه باید گفت که اسرائیل به هیچ یک از اهداف خود در حمله به غزه دست نیافته است.
پیش از آغاز جنگ گمان می شد که ابومازن ضعیف در کنار حماس ضعیف شده اسرائیل را در رسیدن به اهدافش کمک می کند اما با پیروزی مقاومت همه چیز متفاوت شد. |
نام گوینده : ساجدی |
موضوع بعدی مورد بحث در این گفتگو موضوع عوامل تاثیر گذار در اقدام رژیم صهیونیستی برای پایان دادن به حملات خود به غزه به منظور فرار از شکست بیشتر بود که محی الدین ساجدی در توضیح این مطلب به توافق به وجود آمده میان آمریکا و رژیم صهیونیستی برای کنترل مرزهای غزه اشاره کرد و گفت : به دنبال این توافق بود که اسرائیل اعلام آتش بس کرد . این توافق به وجود آمده به نوعی یک اقدام بین المللی است زیرا پای سازمان پیمان آتلانتیک شمالی ( ناتو ) و اتحادیه اروپا را نیز به میان می کشد. اسرائیل به دنبال وارد کردن جامعه جهانی در این ماجرا بود و با توافق با آمریکا در این راه گام برداشت.
ساجدی در ادامه افزود : اسرائیل از همان آغاز حملات خود قصد داشت تا جنایات خود را پیش از آغاز به کار اوباما در کاخ سفید خاتمه دهد و از آنجا که چند روز بیشتر به ادای سوگند اوباما در مقام ریاست جمهوری آمریکا باقی نمانده، تل آویو مجبور بود تا به حملات خود پایان بدهد.
دکتر بخشایشی در توضیح این مطلب گفت : در بررسی اینکه چرا تل آویو حملات خود را متوقف کرد باید این نکته را در نظر گرفت که فضای حمله به غزه با فضای حمله علیه جنوب لبنان در سال 2006 یکسان بود.
این کارشناس مسائل خاورمیانه در ادامه افزود : در ابتدا قرار بود تا ظرف 10 روز حماس از بین برود، پرتاب موشک به شهرکهای صهیونیست نشین پایان بیابد، و یا آنکه حمایت مردم فلسطین از حماس قطع شود ؛ اگر اسرائیل می توانست به هر کدام از این اهداف برسد در جنگ پیروز بود ولی از آنجا که هیچ از این اهداف به حقیقت نزدیک نشد اسرائیل برآن شد تا پیش از آنکه شکست این رژیم رنگ جدی تری به خود بگیرد از آن فرار کند. اما نباید این نکته را نادیده گرفت که اسرائیل در ایجاد تفرقه میان گروه های فلسطینی بویژه فتح و حماس موفق عمل کرد.
محی الدین ساجدی در توضیح این مطلب گفت : قبل از این جنگ و شاید بتوان به جرات گفت که از سه سال قبل و حمله اسرائیل به جنوب لبنان، قطب بندیهای جدیدی در خاورمیانه شکل گرفت در این قطب بندی کشورهای به قول آمریکا میانه رو در خاورمیانه مثل اردن، عربستان، بحرین، مصر، امارات و برخی از کشورهای دیگر در یک سو و کشورهایی مثل ایران، سوریه و حزب الله لبنان در سوی دیگر شکل گرفت. اما در این بحران غزه این قطب بندیها شکست و محور مورد دلخواه اسرائیل شکل نگرفت مثلا قطر، بحرین و کویت از این محور خارج شدند. اما آنچه در این میان جالب توجه بود مواضع عربستان و مصر در قبال جنایات غزه بود که همین امر موجب شد تا آنها به تنهایی در یک سو قرار بگیرند و نشست دوحه در اصل یک شکست برای مصر و عربستان محسوب می شود زیرا هم اکنون دو سوم از کشورهای عربی با مصر و عربستان همراه نیستند.
آخرین موضوع مورد بحث،"طرح صلح عربی" و بحث مرگ آن بود که ساجدی در توضیح آن گفت : طرح صلح عربی از همان ابتدا و بدو تولد کارآیی نداشت و ناقص بود. این طرح صلح آخرین امتیازی بود که اعراب به اسرائیل دادند اما تل آویو به هیچ وجه خواهان صلح نیست. حمله به غزه منطقه را از شرایط مذاکره دور کرد و برای مدتها کسی به سراغ طرح صلح عربی نخواهد رفت.
حمله به غزه مهمترین موضوع در خاورمیانه یعنی مسئله فلسطین را از سطح سیاسی به سطح امنیتی ارتقاء پیدا کند و برای مدتی طولانی کشورها باید به دنبال دور کردن منطقه از این وضعیت امنیتی باشند و از همین رو طرح صلح عربی دیگر مرده است.
نظر شما