۸ بهمن ۱۳۸۷، ۱۰:۵۹

حجت‌الاسلام رشاد:

نواندیشی یعنی تولید فکر و اندیشه/ امام راحل از پرچمداران نواندیشی بود

نواندیشی یعنی تولید فکر و اندیشه/ امام راحل از پرچمداران نواندیشی بود

رئیس پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی با تأکید بر اینکه علمای شیعه در رده‌های بالای تولید فکر و اندیشه در جهان اسلام قرار دارند، نواندیشی را جریانی بالنده و مولد فکر و اندیشه معرفی کرد که امام خمینی(ره) از پرچمداران آن بوده است .

به گزارش خبرگزاری مهر، حجت الاسلام علی اکبر رشاد رئیس پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی در گفتگویی با نشریه بشری که از سوی سازمان تبلیغات اسلامی منتشر می شود، اعلام کرد: ایران در طول تاریخ، همواره از مراکز مهم و اثرگذار در اندیشه اسلامی بوده و این ناشی از گرایش ایرانیان به علم و تحقیق است.

رشاد با یادآوری اینکه در دوره صفویه و حتی پیش از آن، در زمانهایی که شیعیان در موقعیت سیاسی مناسبی قرار داشته اند، گفت: ایران و علمای شیعه در رده های بالای تولید فکر و اندیشه، در جهان اسلام بوده اند. این روند بعد از صفویه و در دوره های متأخر، بسیار گسترده تر و به زمینه هایی مانند فلسفه هم کشیده شده است.

ایران بالاترین رتبه را در تولید فکر و اندیشه دارد

وی افزود: می توان گفت بعد از صفویه، عرفان و فلسفه در ایران شیعی شده است، بعد از انقلاب اسلامی ، ایران در قله تفکر در جهان اسلام قرار گرفت و دیگر نباید ایران را در این زمینه ، با دیگر کشورهای اسلامی مقایسه کرد.

رشاد گفت: هیچ کشوری نیست که از نظر فکر و اندیشه دینی، در حد ایران باشد. حتی عراق و مصر امروز را هم نمی توان با ایران قیاس کرد. ایران را به خصوص در دهه اخیر باید در شمار کشورهای صاحب فکر و مؤلف اندیشه و معرفت در جهان به شمار آورد.

3 گفتمان فکری در کشور شناسایی شده است

رئیس پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی در ادامه با اشاره به اینکه سه گفتمان فکری را در کشور تشخیص داده ایم، یادآور شد: یکی جریان سنتی که خصوصیت آن تصلب بر وضع موجود و افکار و آرای موجود است و مقلد سلف است. از خود تولیدی ندارد و راضی نیست، کمترین تحولی در وضعیت موجود حکمت و معرفت دینی پدید آید.

وی افزود: گفتمان دوم، گفتمان متجدد است که در ذیل گفتمان غربی ، هویت پیدا کرده و همواره چشم به بیرون دارد و از فکر و اندیشه غربی اقتباس  کرده و آن را بومی کرده و به عنوان نوآوری ارائه می شود. این دو جریان از یک جهت با هم اشتراک دارند هر دو مقلد هستند و از خود چیزی ندارند. جریان اول مقلد سلف است و اجتهاد نمی کند و جریان دوم هم مقلد بیگانه است .

رشاد تأکید کرد: اما اختلاف آنها در این است که جریان اول ، بومی است و دستاورد و فرآورده همین مرز و بوم است، در حالی که جریان متجدد، بومی نیست. به همین نسبت جریان سنتی در میان توده، پایگاه وسیع تری دارد اما جریان متجدد ،چنان که رهبر معظم انقلاب توصیف کرده اند، ناقص الخلقه است و ناقص هم رفتار می کند.

رئیس پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی اظهار داشت: در مقابل این دو جریان ، جریانی وجود دارد که بسیار بالنده و در حال ژرفایش و گسترش است که ما آن را مجدد می نامیم.

نواندیشی جریانی بالنده و مولد فکر و اندیشه است

وی گفت: این جریان نوگرا نیست، اما نواندیش است . ما نوگرایی را معادل مدرنیسم می دانیم که خصلت آن اصالت و ارزش دادن به نو بودن است، نه حقیقت. در جریان سنتی هم می بینیم که آرا پیشینیان برای آنها به یک ایدئولوژی تبدیل شده و نمی توانند از آن عبور کنند.

حجت الاسلام رشاد تصریح کرد: جریان سوم دارای سه ویژگی است. اولا ارزش میراث معنوی گذشته را می داند و به همین علت نگران گسست تاریخی نیست و ارتباط خود با گذشته را حفظ می کند. دیگر اینکه بدون خود گم کردگی و یا دیگر باختگی ، این درک را دارد که فکر مرزشناس نیست و هر ملتی می تواند تولید کننده فکر و اندیشه درست باشد.

امام خمینی(ره) از پرچمداران نواندیشی است

وی افزود: ویژگی سوم این جریان آن است  که تولیدکننده فکر و اندیشه است. در واقع جریان مجدد، جریانی است که خود دین را می خواهد تجدید کند و نه معرفت به دست آمده از دین توسط گذشتگان را، این جریان البته پیشینه چندانی ندارد و به نظر می رسد که از دهه بیست شمسی در ایران آغاز شده و دو مؤسس و پرچم دار این جریان ، یکی مرحوم علامه طباطبایی بودند و دیگری امام خمینی (ره). البته شهید مطهری هم یک ضلع دیگر این گفتمان است و نسل دوم و یا به نوعی نسل و سوم حوزه هم در این مسیر قرار دارد که ما را به وقوع یک انقلاب معرفتی در کشور امیدوار می کند .

رئیس پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی در پاسخ به این پرسش که برای توسعه فکر دینی در سطوح مختلف جامعه چه می توان کرد، گفت: هنگامی که از فعالیت فرهنگی سخن می گوییم  ذهن ما به تلاشهایی از جنس همین مقولات معطوف می شود. برای مثال می گوییم باید برای اصلاح و ارتقا اخلاقی جامعه کار فرهنگی کرد یا برای بالا بردن سطح ایمان و تعمیق اعتقاد مردم، باید کار فرهنگی کرد. این حرف به جای خود درست است ، اما فکر می کنم عوامل و ابزارها و شیوه های دیگری هم وجود دارد که از متغیرهای سنخ و همگون بسیار تأثیر گذارترند.

نظریه ها باید عملی باشند

وی در توضیح این مطلب افزود: باید چنان عمل کنیم که نظر می دهیم و به عبارت دیگر نظریه ای بدهیم که عملی باشد و نه انتزاعی. اگر نظام ما در تحقق وظایف و اهداف مقرر توفیق کافی به دست بیاورد و آرمانهای انقلاب محقق بشوند، در حد بی نیاز شدن از کار فرهنگی قرار می گیریم و می توانیم به پیاده کردن الگوی اسلامی مورد نظر بپردازیم . اما دچار ضعیفم. البته قصد محکوم کردن گذشته و متصدیان  امور را ندارم. قصد سیاه نمایی هم ندارم، اما به عنوان حقیقت باید بپذیریم که اگر درعمل ما نمره قبول بیاوریم، در مقام نظر مشکلی نخواهیم داشت درحالی که عکس این درست نیست.

کارهای فرهنگی از ضعف کیفی رنج می برند  

رشاد با تأکید بر اینکه مشکل اساسی ما در کیفیت کارهای فرهنگی است، یادآور شد: کیفیت به دو معنی مد نظرم است کیفیت معنوی و کیفیت صوری، سیاست گذاری ، اولویت گزینی و در خور و فراخوار عمل کردن موجب کارایی فعالیت های فرهنگی می شود.

رئیس پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی گفت: بسیاری از کارهای فرهنگی که ما انجام می دهیم، سطحی است و اخلاص و قصد قربت و تعصب و جوش و خروش و خودخواستگی در آنها دیده نمی شود. البته این با اینکه فرد از طریق کار فرهنگی امرار معاش کند، منافاتی ندارد . اگر ما می توانستیم نیروهایی با قصد قربت و انگیزه و عشق را تربیت کنیم، آن وقت می دیدیم که در فعالیتهای فرهنگی ، چه تحول عظیمی ایجاد می شد.

وی با تصریح بر اینکه باید اندیشه و نظریه پردازی ما به عمل نزدیک شود، تا تأثیرش را بر جامعه بگذارد، گفت: شما روش زندگی بزرگانی مانند مرحوم آیت الله شاه آبادی و حضرت امام خمینی (ره) را ببینند که در عین پرداختن به عرفان و سیر الی الله ، با مردم و جامعه ارتباط کامل داشتند و همین بود که منشأ تحولات عظیم و پایداری شد.

کد خبر 823672

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha