۱۰ خرداد ۱۳۸۳، ۸:۲۳

مولف "هويت انديشان و ميراث فرديد" در گفت وگو اختصاصي با " مهر"

هاشمي : ذهن و زبان ما هنگامي كه به هيدگر فكر مي كنيم فرديدي است

محمد منصور هاشمي عضو هيات علمي گروه كلام بنياد دايره المعارف اسلامي در گفت و گو با گروه دين وانديشه خبرگزاري " مهر " روايت خود از نسبت ميان " هويت انديشان و ميراث فرديد " را بيان كرد .

* خبرگزاري " مهر"- گروه دين وانديشه :  در فرديد چه ويژگي هايي ديديد كه به سراغش رفتيد ؟

فرديد  شاگردان زيادي تربيت كرده ، بسياري از اصطلاحات فلسفي كه ما در ايران به كار مي بريم برساخته فرديد است.  ذهن و زبان ما هنگامي كه به هيدگر فكر مي كنيم  فرديدي است . گيرم اخلاق او را نپسنديم ، كه من هم نمي پسندم، اما اين دليل نمي شود كه ما  تفكر او را ناديده بگيريم

-  محمد منصور هاشمي :  دغدغه من به عنوان كسي كه كار فلسفه مي كند تاريخ  انديشه  در صد سال اخير ايران است . مواجه من با فلسفه به اين گونه است كه بببينم وضعيت ما در قبال دنيايي كه در آن زندگي مي كنيم چگونه است . در اين زمينه تا كنون دو كتاب منتشر كرده ام يكي در مورد « صادق هدايت» و ديگري « صيرورت در فلسفه ملاصدرا و هگل»  . مرحوم فرديد  مقالاتي در مجله سخن نوشته اند كه من  آنها را خواندم و به نظرم قابل توجه آمد ، چرا كه داراي دقتهاي فلسفي خوبي است .  وي شاگردان زيادي تربيت كرده ، بسياري از اصطلاحات فلسفي كه ما در ايران به كار مي بريم برساخته فرديد است.  ذهن و زبان ما هنگامي كه به هيدگر فكر مي كنيم  فرديدي است . گيرم اخلاق او را نپسنديم ، كه من هم نمي پسندم، اما اين دليل نمي شود كه ما  تفكر او را ناديده بگيريم . به همين دليل فرديد در تاريخ تفكر ما آدم مهم و تاثير گذاري است. علاوه بر ويژگيهاي علمي و فلسفي ، برخي واكنشها نسبت به او نيز در پرداختن من به انديشه هاي فرديد موثر بودند . از جمله اين واكنشها  عدم ذكر نام فرديد در " دايره المعارف مشاهير يزد "  و " ايرانيكا "  است ، در حالي كه اين دو دايره المعارف از بسياري از افراد  كه در حد واندازه هاي فرديد نيستند ياد كرده اند . مجموعه اين عوامل  باعث شد اين كار را انجام دهم. 

* آيا " تاريخ انديشه در صد سال اخير ايران "  يك پروژه است يا يك كتاب ؟

متفكران هويت انديش با اين كه به دين توجه كرده اند ، اما دغدغه اصلي آنها وضع تاريخي ما در برابر مدرنيته بوده است . 

- يك دغدغه شخصي است.  تك نگاري " صادق هدايت "  شايد  جرو اين پروژه نباشد، اما كار من از اين منظر بوده است. پس نمي شود گفت من در حال نوشتن كتابي دراين زمينه هستم . دغدغه من تفكرو انديشه است . به همين دليل به يك تقسيم بندي كلي رسيده ام . البته همه تقسيم بندي هاي كلي قابل بحث است . در تقسيم بندي خود عده اي  را روشنفكر " هويت انديش" ، و عده اي ديگر را روشنفكر " دين انديش " ناميده ام . افرادي مانند " سروش" ، " شريعتي "، " حسين نصر" با همه تفاوتهايشان براي من دين انديش هستند ، يعني دغدغه اصلي آنها دين است و به تبع دين اسلام كه مسئله آنها است ، به هويت ما هم فكر كرده اند. در مقابل ، متفكران هويت انديش با اين كه به دين توجه كرده اند ، اما دغدغه اصلي آنها وضع تاريخي ما در برابر مدرنيته بوده است .  هويت انديشان  بيشتر به وضع تاريخي ما در مواجه با دنياي مدرن فكر كرده اند . مهمترين هويت انديش در اين طيف،  دكتر سيد احمد فرديد است. او به وضع تاريخي ما نسبت به غرب به خود آگاهي رسيده بود ، و از اين حيث يك فيلسوف به شمار مي رود . اميدوارم بعد از  " هويت انديشان و ميراث فكري فرديد " در كتاب ديگري به متفكران "  دين انديشان " كه من نسبت به آنها موضع انتقادي دارم بپردازم .  

* موضع شما در برابر هويت انديشان چگونه است ؟ 

- من در مواجه با فرديد و متفكراني كه نام بردم مواضع خودم را توضيح ندادم . اول سعي كرده ام  يك تقرير منصفانه ارايه بدهم و نشان بدهم كدام گفته با كدام گفته تعارض دارد، سپس برمبناي اين تعارض ها سعي كرده ام روشن كنم  چرا اين تعارض ها بوجود آمده است. بنابراين كار من  بيشتر يك نقد دروني است.  سعي كرده ام  انديشه فرديد را مانند يك منظومه منسجم  طرح  و نقد كنم .



* از آن جا كه انديشه هاي مرحوم فرديد بيشتر در كلاسهاي درس و سخنراني بيان شده اند و آثار مكتوب چنداني از ايشان منتشر نشده است ،  آراء وانديشه هاي وي را از چه منابعي بدست آورديد ؟

من به طور كلي، با اين قول كه نمي توان هيدگر را  با ابن عربي جمع كرد موافقم اما، تفسيري كه فرديد از " هيدگر" و " ابن عربي" مي كند،  و جمعي كه ميان اين دو انديشه با تفكر تاريخي برقرار مي كند قابل جمع است.  فرديد اگر چه آدم بسيار پراكنده گويي است ، اما در مفهوم پردازيي ضعيف نيست. وي  يكي از شرايط فيلسوف بودن ، يعني  " مفهوم پردازي " را در سطح بالايي  دارد

-  ابتدا هرچيزي كه از فرديد منتشر شده است را بدست آورده  ومطالعه كردم . سپس آثار برخي از شاگردان وي را خواندم . زماني كه من اين كار را شروع كردم ، ابتدا فكر مي كردم كه  انديشه فرديد  پراكنده و بي انسجام است ، لذا فقط مي توان جمله هاي قصاري از نوشته ها و گفتار وي فراهم كرد . پس از مدتي كه درباره او كار كردم مشاهده كردم كه  فرديد تفكراتي دارد كه مدام ،  به مناسبتهاي مختلف آنها را  تكرار مي كند . با مطالعه بيشتر، متوجه شدم اگر اين نكات اصلي تفكر فرديد را كنار هم بگذاريم  يك منظومه فكري منسجم از آن پديد مي آيد  كه مي توان با آن مخالف يا موافق بود . من به طور كلي، با اين قول كه نمي توان هيدگر را  با ابن عربي جمع كرد موافقم اما، تفسيري كه فرديد از " هيدگر" و " ابن عربي" مي كند، و جمعي كه ميان اين دو انديشه با تفكر تاريخي برقرار مي كند قابل جمع است.  فرديد اگر چه آدم بسيار پراكنده گويي است ، اما در مفهوم پردازيي ضعيف نيست . وي  يكي از شرايط فيلسوف بودن ، يعني  " مفهوم پردازي " را در سطح بالايي  دارد . من در اين كار آثار مكتوب را مبنا قرار داده ام، چون آثار شفاهي مي تواند با هم تعارض دا شته باشد.  هر جا نقل قولي كرده ام ارجاع داده ام.  و در مرحله بعد  با افرادي  مانند دكتر مجتهدي كه از نزديك با فرديد آشنا بودند و نظر شخصي آنها  براي من اهميت داشت و چيزي در اين رابطه ننوشته بودند گفت و گو كرده ام  .

* كتاب از چه بخشهايي تشكيل شده است ؟

- اين كتاب داراي يك پيشگفتار و مقدمه  است . يك فصل  به  انديشه و آثار فرديد و نظر شاگردان وي در مورد او اختصاص دارد . در فصل ديگري  منظومه فكري فرديد را مورد  بررسي و ارزيابي قرار داده  و مواقف انديشه هاي فرديد در متفكراني همچون  جلال آل احمد ( در غرب زدگي ) ، احسان نراقي ( كه در چند اثر خود تحت تاثير فرديد است )،  رضا داوري ، داريوش آشوري ، داريوش شايگان ، و سيد جواد طباطبايي نشان داده ام . 



*  آيا شما فقط به گزارش آراء وانديشه هاي فرديد پرداخته ايد يا آن را مورد نقد هم قرار داده ايد ؟

هويت انديشي خيلي قابل توجيه نيست. به نظر مي آيد بخشي از هويت ساختگي است . هويت ما را همان چيزهايي مي سازد كه ما آنها را مي شناسيم و به آنها دلبستگي داريم. انديشه تعريف هويت شرقي/ ايراني نوعي تقليل گرايي را دامن مي زند 

- هويت انديشي خيلي قابل توجيه نيست. به نظر مي آيد بخشي از هويت ساختگي است . هويت ما را همان چيزهايي مي سازد كه ما آنها را مي شناسيم و به آنها دلبستگي داريم. انديشه تعريف هويت شرقي/ ايراني نوعي تقليل گرايي را دامن مي زند . براي مثال اگر  بگوييم شرقي ها شاعرانه مي انديشند و غربي ها عقلگرا هستند ، به گونه اي در دام  تقليل گرايي افتاده ايم . چرا كه برخي از  استدلا لي ترين متون درعالم اسلامي نوشته شده است. حتي برخي از اين متون استدلالي توسط اشاعره كه به عقل ستيزي اشتهار دارند نوشته شده است . براي مثال مي توان  از " تفسير كبير " فخر رازي نام برد .


* به نظر شما هويت انديشي  هويت انديشان ايراني دچار مشكل است يا به طور كلي" هويت انديشي"  دچار مشكل است؟

اگر هويت انديشي به اين معنا باشد كه يك عده آدم با يك هويت به دنيا مي آيند و عده ديگري با يك هويت ديگر اين چندان با طبع آدمي سازگار نيست

- ما بايد ابتدا هويت انديشي را تعريف كنيم  چون اين كلمات قرار دادي هستند . شما مي توانيد يك نوع تعريف بدهيد و من هم يك تعريف ديگر. اگر هويت انديشي به اين معنا باشد كه يك عده آدم با يك هويت به دنيا مي آيند و عده ديگري با يك هويت ديگر اين چندان با طبع آدمي سازگار نيست.  هويت زماني براي ما داراي  كاركرد سياسي- اجتماعي بود ولي امروز با وجود ارتباطات و اطلاعات،  ديگر كاركردي ندارد . ما مي توانيم  به چه چيزهايي كه تعلق خاطر داريم و  فرهنگي  كه در آن پرورش پيدا كرده ايم فكر كنيم .  زبان فارسي براي من و شما جزو هويت است . اما به اين معنا نيست كه زبان فارسي  چيز ويژه اي است .  اينكه ما بگوييم زبان فارسي زبان شعر است و زبان انگليسي و آلماني زبان علم و فلسفه ، درست نيست. درزبان آلماني و انگليسي هم شاعر داريم . در گذشته چون ارتباط ها كم بود همه فكر مي كردند آنچه را خودشان دارند ديگران ندارند .  ما بايد به هويت خود نگاه  انتقادي داشته باشيم .
.

کد خبر 82769

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha